این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
گفته میشود که فناوری راهکار علاجبخش مشکلات امروز جهان است و همیشه این امید وجود داشته است که ابتکارهای فناورانه ناجی بشریت باشند. اما عموما هنگام سخن گفتن از فناوری، ابزارهای دیجیتالی که توسط عموم مردم استفاده میشوند به ذهن متبادر میشوند. این در حالی است که دولتها همواره از بزرگترین مشتریان و کارفرمایان فناوریها، بهویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان یکی از فناوریهای پیشرو بودهاند.
فناوریهای تنظیمگری (RegTech) بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای نوین در حوزه نظارت و تنظیم مقررات، در سالهای اخیر توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود جلب کرده است. رگتک در حوزههای مختلف کاربردهای گستردهای دارد و از ترکیب فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، بلاکچین و تحلیل دادههای بزرگ برای سادهسازی و کارآمدسازی فرآیندهای نظارتی استفاده میکند. این فناوریها نهتنها هزینههای مرتبط با انطباق با مقررات (Compliance) را کاهش میدهند، بلکه دقت و سرعت نظارت را نیز بهطور قابلتوجهی افزایش میدهند.
عدالت، نه صرفا یک فضیلت اخلاقی، بلکه بنیان نظری و عملی هر نظم تنظیمگرانه پایدار است. تنظیمگری، آنگاه معنا و اعتبار مییابد که قواعد و فرآیندهای آن برای همه بازیگران، قابل پیشبینی، بیطرف و منصفانه باشد. در فقدان این خصیصه، کارآمدترین و منسجمترین قوانین نیز در معرض فرسایش مشروعیت قرار میگیرند. آنچه در تجربه تنظیمگری اهمیت مییابد، نه فقط متن مقررات، بلکه چگونگی تفسیر، اجرا و اعمال آن است. آیا شیوههای نظارت عاری از تبعیضاند؟ آیا امکان اعتراض وجود دارد؟ آیا تفاوتی میان برخورد با بازیگران کوچک و بزرگ نیست؟ پاسخ منفی به این پرسشها، نه فقط بیعدالتی، که نوعی بیاعتمادی نهادینهشده نسبت به نظم تنظیمگرانه را پدید میآورد.