این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
دولت دوم دونالد ترامپ، در اولین سال خود چه در عرصه سیاست داخلی و چه در میدان سیاست خارجی، بیش از هر چیز با نگاهی تهاجمی، معاملهگرانه و مبتنی بر شعار «اول آمریکا» شناخته شد. این نگاه در حوزه اقتصاد به معنای ترکیبی نامتعارف از ملیگرایی اقتصادی، حمایتگرایی تجاری و اولویتبخشی به صنایع سنتی بود. ترکیبی که با وعده بازگرداندن شغلهای ازدسترفته و احیای طبقه کارگر در ایالتهای صنعتی، پایگاه رأی اصلی او را شکل داده بود. از جنگ تعرفهای با چین گرفته تا فشار بر شرکتهای آمریکایی برای بازگرداندن تولید به خاک ایالات متحده، سیاستهای اقتصادی ترامپ، حتی با هزینههای بلندمدت برای زنجیره تامین، رقابتپذیری و روابط بینالمللی، تلاشی برای بازتعریف نقش آمریکا در اقتصاد جهانی بود.
دونالد ترامپ، چهرهای مناقشهبرانگیز در عرصه سیاست و تجارت آمریکا، همواره بر چانهزنی بهمثابه گوهر بنیادین کارآفرینی تاکید داشته است. از منظر او، هر معامله نه صرفا بهمنزله ابزاری برای کسب سود، بلکه بهعنوان صحنهای برای نمایش قدرت شخصی و پیشبردن خواستهها تلقی میشود.
دونالد ترامپ در جریان کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴، بهطور آشکار اعلام کرده بود که در صورت پیروزی، مهاجرت به ایالات متحده را در ابعادی بیسابقه محدود خواهد کرد و سیاستهایی را به اجرا خواهد گذاشت که هر دو حوزه مهاجرت قانونی و غیرقانونی را هدف قرار میدهد.
دولت دونالد ترامپ در ماههای اخیر، رویکردی تهاجمی و کمسابقه را علیه بخشی از برجستهترین و ثروتمندترین دانشگاههای ایالات متحده در پیش گرفته است؛ رویکردی که به زعم منتقدان، نه صرفا اختلافی بر سر مدیریت منابع یا شیوههای آموزشی، بلکه تلاشی سازمانیافته برای بازتعریف مرزهای آزادی آکادمیک و اعمال سلطه سیاسی بر عرصه علم و دانش است.