این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
امروز ما شاهد آن هستیم که یک چگالی و تراکم رسانهای در بخش دولتی و حاکمیتی وجود دارد که در مقایسه با آن رسانههای خصوصی و مستقل یک مجموعه لاغر و نحیفی را شامل میشوند. قاعدتا وقتی که دولت و حاکمیت چنین مجموعه متراکمی را ایجاد میکند، تبعا امکانات و شرایط را نیز به شکل دیگری در اختیار رسانهها قرار داده و بخش بزرگی از این موهبت شامل حال رسانههای وابسته یا دولتی میشود.
اقتصاد رسانه در ایران سالهاست در وضعیت نامطلوبی به سر میبرد و مطبوعات و رسانههای حرفهای، با وجود تلاشهای فراوان، کمتر توانستهاند به سوددهی پایدار برسند. نتیجه آن، تضعیف استقلال حرفهای و مرجعیت رسانههاست. وضعیتی که ریشه در ترکیبی از ضعفهای درونی، سیاستهای بیرونی و تحولات بازار دارد.
رسانه بهعنوان رکن چهارم دموکراسی جایگاه بسیار مهم و خطیری در کشورها و جوامع مردمسالارانه دارد. اگر قرار بر تحقیق و پرسشی برای میزان رشد دموکراسی در یک کشور و جامعهای وجود داشته باشد، یکی از موضوعاتی که آن پژوهشگر یا محقق باید مورد بررسی و تحقیق و پژوهش قرار دهد، این است که رسانهها نزد افکار عمومی و دولتها چه جایگاهی دارند. این یک سوال مهم و اساسی است که ساختار رسانهای در آن جامعه چگونه تعریف شده است و خبرنگاران و رسانهها چقدر در تصمیمات کلان کشور نزد مسوولان و حاکمیت و همینطور نزد افکار عمومی قدرت تاثیرگذاری دارند؟