در سایه عدمکفایت بیمه پایه در پوشش هزینههای درمانی، برخورداری از بیمه تکمیلی اهمیتی دوچندان یافته است. با این حال، اختلاف گاه و بیگاه تامیناجتماعی با شرکت تامینکننده پوشش تکمیلی بازنشستگان باعث شده است رفاه و سلامت این جمعیت چندمیلیون نفری تحتالشعاع قرار بگیرد و آنها را نگران کند.
این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
تاسیس «سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی» در نگاه نخست میتواند نشانهای از توجه دولت به بحران فزاینده انرژی تلقی شود، اما در واقع پرسشهای جدیتری را پیش روی افکار عمومی میگذارد.
تصمیم اخیر دولت برای تشکیل «سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی» در ظاهر پاسخی به ناترازی گاز، فشار بر شبکه برق، رشد مصرف و بار سنگین یارانههای پنهان است؛ اما پرسش مهمتر این است که؛ آیا ریشه مشکلات انرژی در ایران، در نبود یک سازمان جدید است یا در معماری نادرست حکمرانی انرژی؟ بهنظر میرسد مساله اصلی نه کمبود نهاد، بلکه وفور نهادهایی است که بدون وجود یک تنظیمگر مستقل و واحد عمل میکنند.
نفسهای غول انرژی خاورمیانه زیر فشار ناترازی بهشماره افتاده است، اما همچنان برای این بیمار، لباس نو میدوزند. در این میان، تشکیل «سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی» به نوعی میتواند فرار رو به جلو برای دولتی تلقی شود که جسارت درمان «قیمتگذاری دستوری» و «تعارض منافع» را ندارد و میخواهد با افزودن یک لایه جدید به بوروکراسی فربه کنونی، زمان بخرد.
تکلیف برنامه هفتم توسعه مبنیبر تشکیل سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی با هدف مدیریت بهینه مصرف و رفع پایدار ناترازی انرژی و همچنین عادلانهسازی یارانهها با حکم ریاست محترم جمهور وارد مرحله اجرایی شد اما پرسش اساسی این است که آیا این سازمان یا بهطور کلی سازمانسازی میتواند اهداف مذکور را تحقق بخشد و اساسا آیا چالشهای موجود در حوزه انرژی چه در بخش سرمایهگذاری و تولید و توزیع، چه در بخش تامین منابع مالی و چه در طرف تقاضا و مصرف ناشی از فقدان سازمان یا ناکارآمدی آنها هستند؟