استان آذربایجان غربی به واسطه موقعیت منحصربهفرد ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود در شمال غرب ایران و برخورداری از منابع غنی معدنی، ظرفیتهای لجستیکی و پتانسیلهای صنعتی، به عنوان یکی از کانونهای بالقوه توسعه منطقهای در کشور مطرح است. این یادداشت، به معرفی و ارزیابی مزیتهای نسبی و رقابتی استان در سه…
بازار مالی ایران سالهاست در چنبره یک تناقض مخرب گرفتار شده است: نرخ سود دستوری ۲۳درصدی در شبکه بانکی در برابر نرخهای موثر و واقعی تامین مالی با نرخ بعضا بیشتر از ۴۰درصد در بازارهای رسمی و غیر رسمی. این شکاف عظیم، مانند خندقی عمیق است که مسیر سرمایه را از تولید جدا میکند.
کمآبی در ایران، صرفا یک پدیده طبیعی یا محدود به کاهش بارشها نیست؛ با پدیدهای پیچیده مواجه هستیم که همزمان ریشه در تغییرات اقلیمی، حکمرانی آبی، ساختار کشاورزی، جانمایی صنایع، و حتی الگوهای مصرف در سطح خانوار دارد. آنچه امروز در بسیاری از نقاط کشور به شکل فرونشست زمین، خشکسالی مزمن، افت سفرههای زیرزمینی یا کاهش دسترسی به آب شرب خود را نشان میدهد، نتیجه سالها تجمیع تصمیمگیریهای بخشی و گاه ناهماهنگ است.
بازار سرمایه ایران همزمان درگیر دو چالش است؛ نبردی درونی در دل ساختارها و همزمان، چالشهایی بیرونی. هر بار که فرصتی برای بازیابی و بازسازی فراهم شده، ناگهان با تصمیمات ناگهانی و بعضا خلقالساعه نهادهای سیاستگذار، خصوصا سازمان بورس، مواجه شده است. بهمحض تطبیق با این تغییرات، تصمیمات غیرمنتظره سیاستگذار پولی مسیر را تغییر داده است.