استان آذربایجان غربی به واسطه موقعیت منحصربهفرد ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خود در شمال غرب ایران و برخورداری از منابع غنی معدنی، ظرفیتهای لجستیکی و پتانسیلهای صنعتی، به عنوان یکی از کانونهای بالقوه توسعه منطقهای در کشور مطرح است. این یادداشت، به معرفی و ارزیابی مزیتهای نسبی و رقابتی استان در سه…
بازار مالی ایران سالهاست در چنبره یک تناقض مخرب گرفتار شده است: نرخ سود دستوری ۲۳درصدی در شبکه بانکی در برابر نرخهای موثر و واقعی تامین مالی با نرخ بعضا بیشتر از ۴۰درصد در بازارهای رسمی و غیر رسمی. این شکاف عظیم، مانند خندقی عمیق است که مسیر سرمایه را از تولید جدا میکند.
در سالهای اخیر، به ویژه پس از تجربه تلخ و فراموشنشدنی سال ۱۳۹۹، فضای روانی و تحلیلی حاکم بر بازار سرمایه ایران دستخوش دگرگونیهایی جدی و قابل تأمل شده است. آنچه زمانی موجی از اشتیاق و امیدواری در میان سهامداران خرد و تحلیلگران ایجاد کرده بود، در پی یک سقوط سنگین به بیاعتمادی عمیق و فرساینده بدل شد. در این میان، واکنش بازیگران حرفهای و کارشناسان بازار نیز خود بهعنوان بخشی از مشکل مطرح است؛ سکوتی فراگیر در روزهای سخت بازار و حضوری پررنگ و گاه اغراقآمیز در دورههای رونق، تصویری ناپایدار از راهبری تحلیلی را در ذهن سرمایهگذاران ترسیم کرده است.