وقتی باران، فاکتور ریسک می‌شود

 سیل‌های ویرانگر سال ۱۳۹۸ بیش از ۷۷ کشته، ۱.۱‌میلیارد دلار خسارت به بخش کشاورزی، تخریب ۲۵ هزار خانه و آسیب به ۶۰ هزار واحد دیگر برجای گذاشت. زیان مستقیم به زیرساخت‌ها تنها بخشی از ماجراست؛ هزینه‌های غیرمستقیم، از افت تولید، اختلال در زنجیره تامین و کاهش بهره‌وری نیروی کار گرفته تا بار مالی دولت برای بازسازی، در برآوردهای رسمی نمی‌گنجد. مساله اصلی این است که در اقتصاد ایران، «ریسک اقلیمی» هنوز به‌عنوان متغیری اقتصادی و مالی شناخته نمی‌شود. ما به‌جای محاسبه‌ی هزینه پیشگیری، همچنان هزینه بحران را پرداخت می‌کنیم.

جهان چگونه با ریسک زندگی می‌کند؟

در اقتصادهای پیشرفته، ریسک‌های طبیعی بخشی از نظام کلان مدیریت دارایی و سرمایه‌گذاری محسوب می‌شوند. کشورهایی مانند ژاپن، آلمان و هلند به این نتیجه رسیده‌اند که مقابله با طبیعت ممکن نیست؛ اما می‌توان با سازوکارهای اقتصادی و بیمه‌ای، آثار آن را کنترل کرد. در ژاپن، شرکت‌های بیمه نقش فعالی در زنجیره مدیریت ریسک دارند: آنها با همکاری شرکت‌های فناوری، سیستم‌های هشدار زودهنگام ایجاد می‌کنند، داده‌های بارش را تحلیل می‌کنند و حتی در پروژه‌های مقاوم‌سازی شهری سرمایه‌گذاری مشترک دارند. به این ترتیب، بیمه از یک ابزار مالی به بخشی از زیرساخت توسعه شهری تبدیل شده است.

در آلمان نیز نظام بیمه‌ای به‌گونه‌ای طراحی شده که رفتار اقتصادی شهروندان را اصلاح کند. در مناطق پرریسک، بیمه تنها زمانی ارائه می‌شود که مالکان الزامات ایمنی را رعایت کرده باشند. این رویکرد موجب شده هزینه نهایی سیل‌ها تا ۶۰درصد کمتر از کشورهای فاقد نظام مدیریت ریسک هوشمند باشد.

بیمه اقلیمی؛ از واکنش تا پیش‌بینی

در اقتصاد امروز، بیمه دیگر صرفا سازوکاری برای جبران خسارت نیست، بلکه ابزاری برای مدیریت هوشمند ریسک و پایداری مالی است. بیمه‌های اقلیمی (Climate Insurance) بر پایه داده‌های ماهواره‌ای، الگوریتم‌های هوش مصنوعی و مدل‌های پیش‌بینی اقلیمی عمل می‌کنند. در این سازوکار، پرداخت خسارت به‌صورت «پارامتریک» انجام می‌شود؛ یعنی به‌جای ارزیابی سنتی، شاخص‌هایی از پیش تعیین می‌شود (مثلا میزان بارش یا شدت باد) و به محض عبور از آستانه، پرداخت به‌طور خودکار آغاز می‌شود. این مدل نه‌تنها شفافیت مالی ایجاد می‌کند، بلکه به دولت‌ها و سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا هزینه‌های اقلیمی را در برنامه‌ریزی بودجه و سیاست‌های توسعه لحاظ کنند.

تجربه کنیا نشان می‌دهد بیمه‌های اقلیمی می‌توانند رفتار تولیدکنندگان را نیز تغییر دهند: طی سه سال، بیمه مبتنی بر شاخص بارندگی باعث شد بیش از نیمی از کشاورزان به سمت کشت‌های مقاوم‌تر حرکت کنند، در نتیجه بهره‌وری منابع آب افزایش یافت و وابستگی به کمک‌های اضطراری دولت کاهش پیدا کرد.

ایران؛ گرفتار در چرخه واکنش

در ایران، الگوی مواجهه با بلایای طبیعی هنوز بر «سیاست‌های جبرانی» متمرکز است. پس از وقوع حادثه، دولت با تخصیص بودجه‌های اضطراری و تسهیلات بانکی وارد عمل می‌شود، اما کمتر سرمایه‌گذاری در بخش پیشگیری صورت می‌گیرد. در نتیجه، اقتصاد کشور درگیر چرخه‌ای پرهزینه است: هر بحران، منابع عمومی را می‌بلعد، بدهی دولت را افزایش می‌دهد و موجب ناپایداری مالی بیمه‌ها می‌شود. نظام بیمه‌ای نیز عمدتا بر مبنای خسارت پس از وقوع عمل می‌کند و ارتباطی میان داده‌های اقلیمی، سیاست‌های توسعه شهری و طراحی بیمه‌نامه‌ها وجود ندارد. تا زمانی که این چرخه اصلاح نشود، هزینه بازسازی و جبران خسارت، بار مالی سنگینی بر بودجه عمومی باقی خواهد ماند.

از داده تا تصمیم هوشمند

گام نخست در اصلاح این وضعیت، تبدیل داده به تصمیم اقتصادی است. ایجاد پایگاه ملی داده‌های اقلیمی با دسترسی برای بخش خصوصی و دانشگاه‌ها، می‌تواند بستر طراحی بیمه‌های نوین، قیمت‌گذاری ریسک و مدل‌های پیش‌بینی را فراهم کند.

در گام دوم، توسعه بیمه‌های پارامتریک و محصولات مالی مرتبط با اقلیم (مانند اوراق ریسک بلایا یا catastrophe bonds) باید در دستور کار قرار گیرد. این ابزارها علاوه بر کاهش بار مالی دولت، امکان مشارکت بازار سرمایه در پوشش ریسک‌های اقلیمی را فراهم می‌کنند.

سوم، سیاستگذاری بیمه‌ای باید بر اصل «پاداش به پیشگیری» استوار شود: ساختمان‌ها و کسب‌وکارهایی که اقدامات کاهنده ریسک انجام می‌دهند از تخفیف بیمه‌ای بهره‌مند شوند و آن‌هایی که استانداردها را نادیده می‌گیرند، نرخ بالاتری بپردازند. سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پایش و هشدار سریع نیز نه‌تنها از منظر ایمنی، بلکه به‌عنوان «دارایی اقتصادی» باید دیده شود؛ زیرا هر یک ریال هزینه پیشگیری، می‌تواند ده‌ها برابر صرفه‌جویی در هزینه‌های بازسازی به‌همراه داشته باشد.

اقلیم را می‌توان مدیریت کرد، نه مهار

جهان در حال گذار از «اقتصاد واکنشی» به «اقتصاد تاب‌آور» است. بیمه اقلیمی حلقه اتصال میان سیاست، فناوری و بازار است؛ ابزاری که به دولت اجازه می‌دهد منابع عمومی را کارآمدتر تخصیص دهد، به سرمایه‌گذار اطمینان دهد، و به خانوارها حس امنیت اقتصادی ببخشد. ایران با برخورداری از ظرفیت علمی، شبکه بیمه‌ای گسترده و منابع انسانی متخصص، می‌تواند از این مسیر عقب نماند. اما تحقق آن مستلزم تغییر نگرش است: باید اقلیم را نه به‌عنوان تهدید طبیعی، بلکه به‌عنوان متغیر اقتصادی در نظر گرفت.

آینده مدیریت ریسک اقلیمی، جایی است که بیمه، داده و تصمیم‌گیری هوشمند به‌صورت هم‌افزا عمل کنند -  جایی که باران دیگر خبر بحران نیست، بلکه فرصتی برای رشد پایدار و سرمایه‌گذاری در آینده است.