در ایران، سدسازی با هدف تولید برق طی یکصد سال گذشته مسیری پر فراز و نشیب را طی کرده است. ایده سدسازی در نیمه نخست قرن قرن گذشته بهعنوان نماد توسعه و پیشرفت معرفی شد، اما در نیمه دوم قرن، آثار منفی آن بر محیط زیست و اقلیم آشکار شد. امروز دیگر روشن است که ادامه این مسیر به شکل گذشته نهتنها راهگشا نیست، بلکه بحرانهای جدیدی بهوجود میآورد. بهنظر میرسد ایران در آستانه گذار از
«عصر سدسازی» به «عصر بازسازی محیط زیست» قرار دارد؛ گذاری که اگر بهدرستی مدیریت نشود، با تشدید بحرانهای اقلیمی و کمآبی مواجه خواهد شد. دهه ۱۳۵۰ خورشیدی را میتوان نقطه اوج صنعت برق ایران در دوران پهلوی دوم دانست. این دهه مصادف بود با جهش بیسابقه درآمدهای نفتی پس از سال ۱۳۵۲، اجرای برنامههای عمرانی چهارم و پنجم، و تمرکز دولت بر صنعتیسازی سریع کشور.
صنعت برق در این میان نقشی دوگانه یافت: از یک سو، زیرساخت حیاتی برای توسعه صنعتی و رفاه شهری، و از سوی دیگر نماد مدرنیزاسیون دولت پهلوی قلمداد شد.