economist-philippe-aghion-macron copy

فیلیپ آگیون می‌گوید: «بردن جایزه نوبل بسیار خوب است، اما مهم، میزان تاثیری است که می‌گذاری.» آگیون ماه گذشته به همراه دو اقتصاددان دیگر، برای پژوهش‌هایی که نشان می‌دهد نوآوری چگونه رشد اقتصادی پایدار را هدایت می‌کند، موفق به دریافت نوبل شد.  آثار او جایگاهی اثرگذار در اروپا و فرانسه برایش ایجاد کرده است؛ جایی که درباره همه‌چیز، از مالیات بر ثروت گرفته تا این که آیا هوش مصنوعی عصر جدیدی از رشد بهره‌وری را رقم خواهد زد یا هزاران نفر را بیکار خواهد کرد، از او سوال می‌شود. او همچنین رابطه‌ای دیرینه با امانوئل مکرون دارد. البته استاد تاکید می‌کند که رسما نقش مشاور ندارد، اما یک مقام کاخ الیزه معتقد است که آگیون «مبنای اقتصادی مکرونیسم» را طراحی کرده است. او می‌گوید که در حال مدیریت انبوهی از سخنرانی‌ها و دیدارهای سیاسی است، درحالی‌که همچنان به تعهدات سالانه ۱۵۰ ساعته تدریس خود در کُلژ دو فرانس در محله لاتن، مدرسه کسب‌وکار اینسید و مدرسه اقتصاد لندن پایبند مانده است.

با وجود سال‌ها فعالیت در برجسته‌ترین نهادهای دانشگاهی جهان، دوران کودکی او به‌عنوان فرزند مهاجران یهودی مصری در پاریس بسیار متفاوت بوده است. مادرش، گابی آگیون، خود نوآوری برجسته بود. او در سال ۱۹۵۲ خانه مد «کلوئه» را بنیان گذاشت که پیشگام مُد آماده‌پوش (prêt-à-porter) بود و بیست سال در کنار کارل لاگرفلد، طراح اصلی برند، کار کرد. آگیون می‌گوید: «لاگرفلد تکالیف آلمانی مرا انجام می‌داد، برای همین خیلی آلمانی یاد نگرفتم.»

پدرش نیز جرقه بیداری سیاسی او را زد. ریمون آگیون، کمونیست و گالری‌دار هنری، با شاعرهای سوررئالیست همچون پل الوار و تریستان تزارا دوست بود؛ کسانی که آگیون دوران کودکی را با آنان به سفر می‌رفت. او از تعطیلات با تزارا چیز زیادی به یاد نمی‌آورد، اما علاقه پدرش به سوررئالیسم، که معتقد بود «راهی قابل‌دسترس برای بی‌سوادان به منظور نقد فرهنگ بورژوازی» است، بر او اثر گذاشت. او می‌گوید: «من کمونیست بودم و به این موضوع ذهنم مشغول بود، اما می‌دیدم سیاستمداران با استدلال‌های اقتصادی به نتایج کاملا متضاد می‌رسند. همین شد که به اقتصاد علاقه‌مند شدم. باید جهان را بفهمم تا بتوانم آن را تغییر دهم، این انگیزه من بود.» برای آگیون که اکنون خود را «سوسیال‌دموکرات» می‌نامد، کلید کار در رشد اقتصادیِ نوآورانه اما فراگیر است. او می‌گوید: «ما نمی‌توانیم چیزی را توزیع کنیم که تولید نکرده‌ایم.»

آگیون نوبل را برای کار مشترکش با‌ هاویت درباره «تخریب خلاق» دریافت کرد؛ کاری که برای نظریه‌های مطرح‌شده در سال ۱۹۴۲ توسط اقتصاددان اتریشی، ژوزف شومپیتر، گواهی ریاضی ارائه می‌دهد. آنها نشان دادند که نوآوری و رشد بلندمدت حاصل فرایندی انباشتی است: ورود بنگاه‌های جدید، نوآوری و جایگزینی نوآوری‌های قبلی؛ یعنی چرخه‌ای مداوم از تخریب خلاق. آگیون با اشاره به گزارش مهم سال ۲۰۲۴ ماریو دراگی، رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا، می‌گوید: «اروپا نمی‌تواند نوآوری‌های بنیادین و پیشرفته را اجرا کند. گزارش دراگی کاملا مطابق نظریه‌های من است.»

او با لحنی آشنا اما ناامیدکننده توضیح می‌دهد که چگونه موانع تجاری در اروپا باعث می‌شود شرکت‌ها نتوانند در سراسر بازار داخلی به‌طور کامل با یکدیگر رقابت کنند. همچنین به‌دلیل دسترسی کمتر به سرمایه خطرپذیر نسبت به آمریکا، استارت‌آپ‌ها دشوارتر رشد می‌کنند. به‌علاوه، دولت‌ها سیاست صنعتی‌ای تدوین نکرده‌اند که رقابتی را که به نوآوری می‌انجامد تشویق کند. او می‌گوید: «در آمریکا رقابت و سیاست صنعتی را با هم آشتی داده‌اند.» او به نهادهایی مانند DARPA اشاره می‌کند که در توسعه فناوری‌هایی مثل GPS، پهپادها و اینترنت نقش داشته‌اند. «در چین، دولت از چندین شرکت به‌طور هم‌زمان حمایت می‌کند؛ چیزی که آن را رقابت معیارگذاری (yardstick competition) می‌نامیم. این خیلی خوب کار می‌کند. ما در اروپا چنین چیزی نداریم.»

اما اگر اروپا بخواهد اقتصاد پویاتری بسازد، باید مراقب خطرات ناشی از بیکاری باشد. برای همراهی با اصلاحات پیشنهادی دراگی — که تنها بخش اندکی از آن تاکنون در اتحادیه اروپا اجرا شده — آگیون از الگوی «انعطاف‌امنیتی» دانمارکی حمایت می‌کند: مزایای بیکاری سخاوتمندانه تا ۹۰ درصد حقوق، به‌علاوه کمک به بازآموزی افراد برای بازگشت سریع به بازار کار. او می‌گوید: «این کار تخریب خلاق را بسیار بهتر می‌کند.» آگیون که ریاست یک کمیسیون در فرانسه را درباره هوش مصنوعی بر عهده داشته، می‌گوید: «من خوش‌بینم… چون هوش مصنوعی نه‌تنها وظایف تولید کالا و خدمات را خودکار می‌کند، بلکه تولید ایده‌ها را نیز به این شکل درمی‌آورد.» البته تحقیقات خود او نیز نشان داده است که در کارخانه‌هایی که خودکارسازی انجام داده‌اند، اشتغال افزایش یافته زیرا بهره‌وری بالا رفته است. اما نگرانی‌اش تکرار تجربه رونق اینترنت است. او معتقد است که برای تشویق تخریب خلاق، دولت‌ها باید از مالکیت فکری نوآوران حفاظت کنند اما اجازه ندهند خطری برای رقبا ایجاد کنند. اما شرکت‌های بزرگ فناوری رقبای بالقوه را خریدند، درحالی‌که نهادهای ناظر بر رقابت در جلوگیری از این روند ناکام ماندند و رشد آسیب دید.

او می‌گوید: «به‌قدری بزرگ شدند که ورود شرکت‌های جدید را دلسرد کردند. این کاملا شومپیتری است. مایکروسافت، آمازون، متا و سایر شرکت‌هایی که در آن دوره رشد کردند، اکنون کنترل کاملی بر اقتصاد نوپای هوش مصنوعی دارند. خطر این است که کمبود رقابت بار دیگر ظرفیت رشد هوش مصنوعی را خفه کند… از این نظر خیلی خوش‌بین نیستم.» او درپاسخ به این سوال که آیا آمریکا باید این غول‌های فناوری را برای ایجاد تخریب خلاق تجزیه کند؟ می‌گوید: «نمی‌گویم فورا آنها را تجزیه کنید. باید بررسی کرد که آیا برخی ادغام‌ها باعث بازداشتن ورود و نوآوری شده است یا نه. اگر چنین بوده، باید بر اشتراک‌گذاری داده و موارد مشابه اصرار کرد. اگر چنین امتیازی ندادند، آن‌وقت می‌توان احتمال تجزیه را در نظر گرفت.»

امید بزرگ فرانسه در حوزه هوش مصنوعی، شرکت «میسترال» است. این استارت‌آپ برای مدل‌های زبانی بزرگ خود ‌میلیاردها یورو سرمایه جذب کرده است، اما درگیر یک توفان سیاسی نیز شده است. طی ماه‌های اخیر، جناح چپ فرانسه خواستار اعمال مالیات ثروت ۲ درصدی بر تمام دارایی‌های افرادی شده که ثروتی بیش از ۱۰۰‌میلیون یورو دارند، از جمله سهام شرکت‌ها. این طرح، که نام خود را از اقتصاددان چپ‌گرای «گابریل زوکمن» گرفته، شامل حال آرتور منش، مدیرعامل میسترال، و سایر بنیان‌گذاران این شرکت ۱۲‌میلیارد دلاری نیز خواهد شد و ممکن است آنها را مجبور به فروش بخشی از سهام برای پرداخت مالیات کند. یکی از دلایلی که آگیون با این طرح مخالفت کرده، تهدیدی است که متوجه شرکت‌هایی مانند میسترال شده است. او می‌گوید که زوکمن میسترال را از بین می‌برد. فرانسه می‌شود کشور پنیر. پنیر تولید می‌کنیم که البته عالی است، اما دیگر خبری از هوش مصنوعی نخواهد بود.»

فرانسه این روزها با سقوط «تخریب‌گر خلاق» مشهور خود، امانوئل مکرون، روبه‌روست. جنبش «نه چپ و نه راست» و نوآورانه رئیس‌جمهور که در سال ۲۰۱۷ نظم سیاسی تثبیت‌شده را درهم شکست، اکنون شاهد سقوط شدید محبوبیت او تا سطح فرانسوا اولاند است؛ رئیس‌جمهور پیشین و به‌شدت نامحبوبی که سیاست اقتصادی‌اش نیز تا حدی تحت تاثیر آگیون بود.

آگیون عضوی از «گروه روتوند» بود؛ گروهی از اقتصاددانان که پیش از انتخابات ۲۰۱۷ به‌طور منظم با مکرون دیدار می‌کردند و به او در تدوین سیاست اقتصادی‌اش کمک می‌کردند. او اضافه می‌کند که اولین ملاقاتشان به سال ۲۰۰۷ بازمی‌گردد؛ زمانی که مکرون کارمند ۲۹ ساله و پرجنب‌وجوش دولت بود و روی گزارشی اقتصادی برای نیکلا سارکوزی کار می‌کرد. آگیون که در تهیه آن گزارش مشارکت داشت، در آن زمان استاد‌هاروارد بود. او بلافاصله تحت تاثیر مکرون قرار گرفت. «او فرد بسیار باهوشی بود. واقعا می‌خواست اقتصاد یاد بگیرد، برای همین دائم به خانه‌ام می‌آمد. من اقتصاد را لقمه‌لقمه به او می‌خوراندم. او کاملا شومپیتری است.»

آگیون در قالب گروه روتوند، حامی «چرخش به سمت عرضه» در سال ۲۰۱۴ بود؛ سیاست تمرکز بر اقتصاد سمت عرضه که مکرون به‌عنوان وزیر اقتصاد آن را پیش می‌برد. سپس در تدوین برنامه انتخاباتی ۲۰۱۷ نیز مشارکت داشت. او از ادعای مسوولیت‌پذیری مستقیم برای هیچ‌یک از سیاست‌های مشخص خودداری می‌کند، اما می‌گوید در ابتدا از دستاوردهای مکرون راضی بود: «مالیات ثابت» که نظام مالیات بر درآمد سرمایه در فرانسه را ساده کرد، و جایگزینی مالیات گسترده بر ثروت با مالیات محدود بر املاک. به گفته او، این اقدامات «در مسیر درست» بودند.

بااین‌حال، بسیاری این اقدامات را هدیه‌ای به ثروتمندان دانسته‌اند. گرچه موجی از احساسات ملی‌گرایانه در واکنش به دریافت جایزه نوبل توسط آگیون دیده شد، اما واکنش‌ها کاملا مثبت نبود. در جلسه پارلمانی‌ای که آگیون یک روز پیش از این ملاقات در آن حضور داشت، جناح راست افراطی او را بخشی از «نخبگان اقتصادی» خواند. یک نماینده چپ افراطی نیز گفت ترویج «اقتصاد سرریز از بالا» از واقعیت جداست، زیرا شکاف بین فقیر و غنی در دوران مکرون افزایش یافته است.

از آگیون می‌پرسم آیا پروژه سیاسی و اقتصادی مکرون شکست خورده است؟ آگیون می‌گوید: «فکر می‌کنم میراث او بهتر از چیزی خواهد بود که مردم تصور می‌کنند.» به گفته او، مکرون «واقعا ایده ملت استارت‌آپی را پیش برده و یکی از معدود کسانی بوده که به‌طور مداوم برای بیداری اروپا تلاش کرده است.» اما او اذعان می‌کند که مکرون در دور دوم ریاست‌جمهوری «خطاهای سیاسی» داشته است. مکرون کمپینی بی‌رمق برای انتخابات پارلمانی ۲۰۲۲ داشت و همین باعث شد اکثریت را از دست بدهد و به‌گفته آگیون، حمایت‌های دوران کووید «بیش از اندازه طولانی شد» و کسری بودجه را تشدید کرد. سال بعد نیز رئیس‌جمهور حاضر به سازش درباره طرح افزایش تدریجی سن بازنشستگی به ۶۴ سال نبود، که جناح چپ میانه را از او دور کرد. انتخابات پارلمانی زودهنگام سال ۲۰۲۴ نیز «نتیجه نداد» و مجلس را دوپاره و مکرون را در داخل کشور بی‌قدرت کرد.

آگیون می‌گوید مکرون در جریان بحث اصلاحات بازنشستگی دیگر به توصیه‌های او گوش نمی‌داد، اما همچنان درباره سیاست‌ها با هم گفت‌وگو می‌کنند. در بریتانیا، حزب کارگر تحت فشار است تا مالیات ثروتمندان را افزایش دهد، و در نیویورک، زهران ممدانی به‌تازگی بر پایه برنامه‌ای با محوریت بازتوزیع بیشتر، به‌عنوان شهردار انتخاب شده است. آگیون درباره این‌که آیا دولت‌ها باید با افزایش سهم ثروتی که در اختیار ثروتمندترین اقشار جامعه است مقابله کنند یا نه، نظر خاص خود را دارد.

اَگیون خواهان آن است که فرانسه با شرکت‌های هلدینگ و «ثروت‌های غیرمولد» به‌طور جدی‌تری برخورد کند، اما می‌گوید: «تفاوت من با زوکمن این است که او درگیرِ ثروتمندان است؛ من درگیرِ فقرا هستم.  من صبح‌ها با این فکر بیدار نمی‌شوم که خدایا، چه وحشتناک که برنار آرنو (میلیاردر فرانسوی) وجود دارد. برایم مهم نیست که آدم‌های ثروتمند وجود داشته باشند… به شرطی که ثروتمندان از دارایی خود برای جلوگیری از ورود نوآوران جدید استفاده نکنند.»

در همین حال، حزب «اجتماع ملی» لوپن نسخه «بودجه جایگزین» خود را ارائه کرده است؛ نسخه‌ای که در آن کاهش هزینه‌های عمومی در حوزه مهاجرت، منبعی برای جبران کسری بودجه معرفی می‌شود. اَگیون می‌گوید این پیشنهادها و رهبری جناح راست افراطی «واقعا بد» و «واقعا ناتوان» هستند. «خطر هرگز تا این حد بزرگ نبوده است.» آگیون می‌گوید که می‌خواهد همچنان برای اجرای گزارش دراگی تلاش کند و در برابر حزب اجتماع ملی مقاومت نشان دهد. اما اگر این تلاش‌ها ثمری نداشته باشد، همیشه در حوزه پژوهش و آموزش باقی می‌ماند.  او می‌گوید: «من جوان‌هایی را که با من کار می‌کنند تشویق می‌کنم از من بهتر شوند. به همین دلیل نظریه تخریب خلاق را انتخاب کردم، چون روزی که من از دور خارج شوم، خود نظریه تایید می‌شود.»