انتخابات نیویورک زیر سایه دیپ‌فیک

یکی از شاخص‌ترین نمونه‌ها، ویدئویی بود که توسط گرگ ابوت، کارآفرین و شخصیت عمومی ساکن فلوریدا علیه زُهران ممدانی، نامزد ۳۴ ساله و سوسیالیست دموکرات ساخته شد. این ویدئو، تصویری خیالی و اغراق‌آمیز از شهرداری ممدانی ارائه می‌داد‌ و شامل تصاویری تحریک‌آمیز و طنزآمیز بود‌ که توانست‌ در عرض چند روز صدها هزار بازدید جمع‌آوری کند و بحث درباره نقش هوش مصنوعی در سیاست را دوباره داغ کند.

از ویدئوهای طنز تا تهدید اعتماد عمومی

ویدئویی که گرگ ابوت منتشر کرد، با بهره‌گیری از موسیقی تغییر یافته فرانک سیناترا و تصاویر تحریک‌آمیز، به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد. ابوت که پیش‌تر در زمینه تولید موسیقی طنز فعالیت داشته، با هزینه‌ای کمتر از پنج هزار دلار توانست این ویدئو را با کمک یک استودیوی هوش مصنوعی تولید کند. او تاکید کرده است که هدفش فریب دادن کسی نبوده و معتقد است همه می‌دانند که این یک طنز است.

با این حال، استفاده از تصاویری نژادپرستانه و تحریک‌آمیز، از جمله مردان عرب مسلح و مرد سیاه‌پوستی که مردم را در مترو با چاقو دنبال می‌کند، واکنش‌های گسترده‌ای را در شبکه‌های اجتماعی برانگیخت. ویدئوی ابوت پس از انتشار در اینستاگرام و اشتراک‌گذاری توسط برخی رسانه‌ها و شخصیت‌های محافظه‌کار، به سرعت صدها هزار بازدید جمع‌آوری کرد و توجه ملی را به خود جلب کرد. با وجود ادعای ابوت مبنی بر عدم قصد فریب، کارشناسان هشدار داده‌اند که چنین محتواهایی می‌تواند اعتماد رأی‌دهندگان به اطلاعات سیاسی را کاهش دهد و اثرات بلندمدتی بر فرآیندهای انتخاباتی داشته باشد.

گرگ ابوت تنها فردی نبود که از هوش مصنوعی برای تولید محتوای انتخاباتی استفاده کرد. کمپین اندرو کومو، رقیب اصلی ممدانی، نیز در هفته‌های اخیر ویدئوهای تولید شده توسط هوش مصنوعی منتشر کرده است. یک ویدئو که با الهام از ویدئوی ابوت ساخته شده بود، پس از چند ساعت حذف شد و به خطای یک عضو جوان تیم ارتباطات نسبت داده شد.

سپس کمپین کومو ویدئوی دیگری منتشر کرد که ممدانی را در یک قسمت طنز از مجموعه کارتونی Schoolhouse Rock نشان می‌داد، با این مضمون که او نمی‌داند یک لایحه قانونی چیست و نقدی بر کارنامه او در مجلس ایالتی بود. سخنگوی کومو اعلام کرد که این ویدئو یک طنز است، اما کمپین ممدانی آن را نمونه‌ای از انتشار اطلاعات غلط و آسیب‌رسان توسط هوش مصنوعی دانست. این نمونه‌ها نشان می‌دهد که حتی محتوای طنز و پارودی می‌تواند پیامدهای جدی برای فضای سیاسی و اعتماد عمومی داشته باشد و نقش هوش مصنوعی در انتخابات را به موضوعی حیاتی تبدیل کند.

استفاده گسترده از هوش مصنوعی در انتخابات، پدیده‌ای تازه است و تا پیش از سال ۲۰۲۴ در انتخابات‌های شهری و شهرداری نیویورک نقشی پررنگ نداشت. در انتخابات ۲۰۲۱، کمپین‌ها عمدتا از داده‌کاوی و تبلیغات هدفمند دیجیتال استفاده می‌کردند و تولید محتوای جعلی با هوش مصنوعی عملا وجود نداشت. ابزارهای مولد محتوا مانند چت‌جی‌پی‌تی، سورا و سایر پلتفرم‌های هوش مصنوعی هنوز در دسترس عمومی نبودند؛ بنابراین امکان تولید ویدئو و دیپ‌فیک‌های سیاسی به صورت گسترده فراهم نبود. در سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳، هوش مصنوعی بیشتر در تحلیل داده‌ها و پیش‌بینی روندها مورد استفاده قرار گرفت و استفاده از آن در تولید محتوا محدود و فنی بود.

از اواخر سال ۲۰۲۳، با در دسترس قرار گرفتن این ابزارها، تولید محتوای انتخاباتی با هوش مصنوعی وارد مرحله جدیدی شد. اکنون هر کمپین می‌تواند با هزینه‌ای نسبتا پایین ویدئوهای طنز، پارودی یا حتی محتوای تحریک‌آمیز علیه رقبای خود تولید کند. این تحول باعث شده کارشناسان و ناظران سیاسی هشدار دهند که سطح اعتماد عمومی به اطلاعات انتخاباتی ممکن است کاهش یابد و اصالت پیام‌های سیاسی بیش از همیشه اهمیت پیدا کند.

 فرصت‌ها و تهدیدها

استفاده از هوش مصنوعی در انتخابات، علاوه بر فرصت‌های تبلیغاتی، چالش‌های قانونی و اخلاقی نیز ایجاد کرده است. یکی از مسائل کلیدی حقوق مالکیت فکری است. در ویدئوی ابوت از آهنگ فرانک سیناترا بدون مجوز استفاده شده بود و به همین دلیل یوتیوب آن را حذف کرد. این موضوع نشان می‌دهد که تولید محتوا با هوش مصنوعی همچنان در چارچوب قوانین کپی‌رایت و علائم تجاری محدود است.

موضوع دیگر اطلاعات نادرست و دیپ‌فیک‌ها است. محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی می‌تواند شامل اطلاعات غلط یا تحریف شده باشد و اگر رأی‌دهندگان نتوانند محتوای واقعی و جعلی را تشخیص دهند، اعتماد به کل فرآیند انتخاباتی آسیب می‌بیند. از طرف دیگر، تصاویر تحریک‌آمیز و نژادپرستانه، حتی اگر پارودی باشند، می‌توانند تنش‌های اجتماعی ایجاد کنند و بحث‌های نژادی و طبقاتی را تشدید کنند.

کارشناسان ارتباطات سیاسی معتقدند که این پدیده می‌تواند استانداردهای شفافیت و اصالت در انتخابات را به شدت تحت فشار قرار دهد. استفن اسمیت، شریک شرکت پرپل استراتژیز می‌گوید: «وقتی رأی‌دهندگان فرض می‌کنند همه چیز ممکن است جعلی باشد، ارزش اصالت برای نامزدهای سیاسی بسیار بالاتر می‌رود.»

انتخابات شهرداری نیویورک در نوامبر ۲۰۲۵ نمونه‌ای روشن از چگونگی ورود فناوری‌های نوین به سیاست است. هوش مصنوعی هم فرصت‌ها و هم تهدیدها را به همراه دارد. از جمله فرصت‌ها می‌توان به تولید محتوای خلاقانه، جذب مخاطب و کاهش هزینه تبلیغات اشاره کرد، درحالی‌که تهدیدها شامل انتشار اطلاعات غلط، دیپ‌فیک‌ها، تخریب اعتماد عمومی و چالش‌های قانونی است. نمونه‌های ویدئوهای گرگ ابوت و کمپین اندرو کومو نشان می‌دهد که حتی محتوای طنز و پارودی می‌تواند پیامدهای جدی برای فضای سیاسی داشته باشد و نیاز به قوانین دقیق‌تر، آموزش رسانه‌ای و آگاهی رأی‌دهندگان را بیش از پیش آشکار می‌کند.

کارشناسان می‌گویند که آینده انتخابات نه تنها به سیاستمداران، بلکه به نحوه استفاده از فناوری‌های نوین و مدیریت اطلاعات در فضای دیجیتال وابسته است. به عبارت دیگر، هوش مصنوعی دیگر یک ابزار جانبی نیست، بلکه بازیگر اصلی میدان انتخابات مدرن است و می‌تواند نحوه شکل‌گیری افکار عمومی و تصمیم‌گیری رأی‌دهندگان را به طور بنیادین تغییر دهد.

البته تاثیر هوش مصنوعی صرفا به انتخابات شهرداری نیویورک محدود نمی‌شود و نمونه‌های دیگری هم در این خصوص وجود دارد. انتخابات ایرلند و هلند، تولید ویدئوهای دیپ‌فیک در انتخابات آمریکا، پیام‌های خودکار و ربات‌های شبکه‌های اجتماعی در هند و برزیل، نشان می‌دهند که هوش مصنوعی می‌تواند ابزار قدرتمندی برای تبلیغات هدفمند و حتی انتشار اطلاعات نادرست باشد. طبق نظرسنجی مشترک مدرسه سیاستگذاری عمومی دانشگاه شیکاگو و مرکز تحقیقات امور عمومی ای‌پی نورک حدود ۵۸ درصد بزرگسالان آمریکایی معتقدند استفاده از هوش مصنوعی موجب افزایش انتشار اطلاعات غلط در انتخابات سال ۲۰۲۴ خواهد شد. گزارشی از مجمع جهانی اقتصاد نیز می‌گوید که انتشار اطلاعات غلط تولیدشده توسط هوش مصنوعی یکی از بزرگ‌ترین خطرات کوتاه‌مدت جهانی در آستانۀ انتخابات بسیاری از کشورهاست.

مطالعه‌ای در اروپا نشان داده است که چت‌بات‌ها و ابزارهای مکالمه‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی در پاسخ به سوالات انتخاباتی، گاهی «اطلاعات ساختگی» یا نادرست ارائه کرده‌اند، که نشان‌دهنده ریسک جدی در کارکرد این فناوری‌ها در انتخابات است. با این حال، گزارشی جدید از متا پلتفرمز می‌گوید که تولیدات هوش مصنوعی در انتخابات جهانی هنوز «بر سطح سیستماتیک» نیست و تاثیر گسترده‌ای نداشته است.

از سوی دیگر، پژوهش‌ها نشان می‌دهند که سهم واقعی محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی در کل جریان اطلاعات نادرست محدود است و در بسیاری از موارد، هشدارها بیش از شواهد اثبات‌شده است. علاوه بر این، بسیاری از نمونه‌های گزارش‌شده شامل ربات‌ها یا پیام‌های خودکار هستند که لزوما تولید خلاقانه محتوا با هوش مصنوعی نیستند، اما در تحلیل تهدیدهای انتخاباتی به‌عنوان بخشی از اکوسیستم فناوری در نظر گرفته می‌شوند. به‌طور خلاصه، هوش مصنوعی پتانسیل قابل‌توجهی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی دارد، اما اثر واقعی آن در تعیین نتایج انتخابات هنوز محدود و نیازمند مطالعات دقیق‌تر است.

در نهایت، تجربه انتخابات شهرداری نیویورک نشان می‌دهد که فناوری هوش مصنوعی می‌تواند ابزار قدرتمندی برای تبلیغات و جلب توجه باشد، اما استفاده نادرست و بدون نظارت آن می‌تواند اعتماد عمومی را تخریب کند و پیچیدگی‌های جدیدی برای روندهای دموکراتیک ایجاد کند.

به همین دلیل کارشناسان توصیه می‌کنند که سیاستمداران، رسانه‌ها و شهروندان نسبت به محتواهای تولید شده توسط هوش مصنوعی حساس و هوشیار باشند و قوانین و چارچوب‌های اخلاقی مناسبی برای محدود کردن انتشار اطلاعات غلط و محتوای تحریک‌آمیز وضع شود. این انتخابات نه تنها یک مسابقه سیاسی برای شهرداری نیویورک است، بلکه یک تجربه مهم در بررسی تاثیر فناوری‌های نوین بر فرآیندهای دموکراتیک در ایالات متحده و جهان محسوب می‌شود.