اولویتکاخ سفید حفظ سوختهای فسیلی به قیمت قربانیکردن انرژی باد و خورشید است
تیغ ترامپ بر گلوی انرژی پاک

دلیل این نگرانی بسیار ساده و روشن بود: رئیسجمهوری که در دوره نخست خود بارها پروژههای بادی را «بیفایده و زشت» توصیف کرده و از انرژی خورشیدی به عنوان منبعی «گران و غیرقابل اعتماد» یاد کرده بود، حالا فرصت داشت تا سیاستهای انرژی آمریکا را یک بار دیگر بازنویسی کند و مسیر آینده انرژی کشور را تغییر دهد. این بازگشت به کاخ سفید به معنای این بود کهمیلیاردها دلار سرمایهگذاری که قرار بود هزاران شغل سبز ایجاد کند و توسعه برنامه انرژیهای پاک را به دنبال داشته باشد، در معرض خطر قرار گرفتهاند. سرمایهگذاران میدانستند که تصمیمات ترامپ میتواند جریان مالی پروژهها را قطع کند، حمایتهای دولتی را حذف و حتی پروژههای در حال ساخت را نیمهتمام رها کند.
برای فعالان محیط زیست هم این خبر ناخوشایند بود؛ زیرا برنامههای کاهش انتشار گازهای گلخانهای و حرکت به سمت برق پاک و بدون کربن، به شدت به حمایتهای دولتی وابسته بود و حالا آینده این برنامهها درهالهای از ابهام قرار میگرفت. همانطور که پیشبینی میشد، این بار هم او لحظهای درنگ نکرد و از همان روز اول ریاستجمهوری دست به کار شد تا ترمز پیشرفت انرژیهای تجدیدپذیر را بکشد. تصمیمهای او نه فقط پروژههایمیلیارد دلاری را نیمهکاره رها کرد، بلکه سرنوشت هزاران شغل و آینده انرژی پاک در آمریکا را درهالهای از ابهام فرو برد. از همان ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵، یعنی روز نخست بازگشت به کاخ سفید، ترامپ فرمانی صادر کرد که صدور تمامی مجوزهای جدید برای ساخت نیروگاههای بادی و خورشیدی در زمینها و آبهای فدرال را متوقف میکرد.
چرخش کامل در سیاست انرژی
این تصمیم به معنای یک چرخش کامل در سیاست انرژی ایالات متحده بود. درحالیکه جو بایدن وعده داده بود شبکه برق کشور تا سال ۲۰۳۵ بدون کربن شود و بر همین اساس موجی از سرمایهگذاری در انرژیهای پاک به راه افتاده بود، ترامپ با یک امضا همهچیز را به حالت تعلیق درآورد. این تغییر جهت نشان میداد که کاخ سفید دیگر علاقهای به آینده خورشید و باد ندارد و تمرکز اصلی را دوباره بر نفت و گاز گذاشته است. چند ماه بعد، تصمیمهای جنجالی دیگری به اجرا گذاشته شد که نشان داد ترامپ تنها به «توقف موقت» بسنده نمیکند. یکی از مهمترین آنها مربوط به پروژههای عظیم بادی در نیویورک و رودآیلند بود. این پروژهها که بخش زیادی از آنها ساخته شده بود و حتی به مرحله نصب توربینها رسیده بودند، ناگهان با دستور توقف مواجه شدند. یکی از این مزارع بادی بیش از ۸۰ درصد پیشرفت داشت، اما کاخ سفید با بهانههای مبهم درباره امنیت ملی و محیط زیست، کار را متوقف کرد. برای شرکتهاییکهمیلیاردها دلار سرمایهگذاری کرده بودند، این تصمیم شوکآور بود. برای کارگران و مهندسانی که در حال کار روی این پروژهها بودند، به معنای بلاتکلیفی شغلی و از دست رفتن امید به آینده بود.
لایحه بزرگ و زیبا
اوج این تغییر سیاست در چهارم ژوئیه، روز استقلال آمریکا، رقم خورد. ترامپ قانونی را امضا کرد که به سرعت نام «لایحه بزرگ و زیبا» گرفت. بسیاری از کارشناسان و فعالان محیط زیست معتقدند که این تصمیم همانند کشیدن ترمز ناگهانی بر قطار توسعه انرژیهایتجدیدپذیر بود؛ زیرا سرمایهگذاران را دلسرد کرد، کارخانههای تولید تجهیزات را در معرض تعطیلی قرار داد و هزاران شغل سبز را در خطر نابودی گذاشت. در واقع، این لایحه راه آینده انرژی آمریکا را از «خورشید و باد» به سمت «نفت و گاز» تغییر داد.
این قانون عملا به کمکهای مالیاتی و یارانههایی پایان داد که طی سالهای گذشته باعث رشد بیسابقه نیروگاههای خورشیدی و بادی در آمریکا شده بود. سرمایهگذاران و تحلیلگران هشدار دادند که حذف این حمایتها، ضربه مهلکی به آینده انرژیهای پاک وارد میکند. بدون این یارانهها، بسیاری از پروژهها صرفه اقتصادی خود را از دست میدهند و کارخانههای جدیدی که قرار بود برای تولید تجهیزات خورشیدی و بادی ساخته شوند، دیگر توجیهی برای ادامه نخواهند داشت. به بیان ساده، همزمان با جشن استقلال در آمریکا، دولت ترامپ آینده انرژی پاک و رهایی از سوختهای فسیلی را از شهروندان گرفت. این تغییر جهت تنها به حذف حمایتهای مالی محدود نماند. دولت ترامپ در عمل نشان داد که هر جا راه خورشید و باد بسته شود، مسیر برای نفت و گاز باز خواهد شد. برای نمونه، توقف پروژه بادی نیویورک همراه با چراغ سبز به ادامه ساخت یک خط لوله گازی قدیمی بودکه پیشترکنارگذاشته شده بود. چنینتصمیمهایی پیام روشنی داشت: سیاست رسمی آمریکا دیگر بر پایه کاهش مصرف سوختهای فسیلی نیست، بلکه بار دیگر نفت و گاز به قلب برنامههای انرژی بازگشتهاند.
شرکتهای نفتی علیه رقبای نوپا
این تغییر رویکرد عملا به معنای تداوم وابستگی آمریکا به سوختهای آلاینده و تقویت جایگاه شرکتهای نفتی در برابر رقبای نوپای انرژی پاک است. پیامدهای این تصمیمها برای مردم عادی هم محسوس خواهد بود. مصرف برق در آمریکا رو به افزایش است؛ از خودروهای برقی گرفته تا مراکز داده عظیم و صنایع دیجیتال. کارشناسان هشدار میدهند که اگر انرژیهای تجدیدپذیر توسعه پیدا نکنند، شبکه برق با کمبود جدی روبهرو خواهد شد. در چنین شرایطی، وابستگی به نفت و گاز بیشتر میشود و این میتواند به معنای قبضهای برق گرانتر برای خانوادهها و آلودگی بیشتر هوا برای شهرها باشد. افزون بر این، عقبنشینی آمریکا از برنامههای انرژی پاک، مبارزه جهانی با تغییرات اقلیمی را نیز تضعیف میکند؛ چرا که کشوری با این حجم از مصرف و تولید انرژی نمیتواند از معادله حذف شود. در نهایت، آنچه در چند ماه گذشته رخ داده، بیش از یک تغییر ساده در سیاستهای انرژی است و پیامی سیاسی و اقتصادی بسیار روشن دارد: دولت ترامپ عملا تصمیم گرفته «پریز خورشید و باد» را بکشد و دوباره موتورهای نفت و گاز را روشن نگه دارد. این تصمیم تنها محدود به توقف چند پروژه یا حذف یارانهها نیست؛ بلکه مسیر کل صنعت انرژیهای پاک در آمریکا را دچار تردید و بیثباتی کرده است.
تحلیلگران هشدار میدهند که پیامدهای این سیاست به سرعت در زندگی روزمره مردم احساس خواهد شد؛ از افزایش قبضهای برق و گاز تا آلودگی بیشتر هوا و عقبگرد در تلاشهای جهانی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای. علاوه بر این، سرمایهگذاران و شرکتهای فعال در حوزه خورشیدی و بادی با ریسک بالای مالی مواجه شدهاند، کارخانهها و پروژههای جدید ممکن است به تاخیر بیفتند یا بهطور کامل تعطیل شوند و هزاران شغل سبز در معرض خطر قرار گیرد. در واقع، انتخاب دولت ترامپ نه تنها یک تغییر سیاستی، بلکه یک شوک گسترده به اقتصاد، محیط زیست و برنامههای آینده آمریکا برای انرژی پاک است و نشان میدهد که اولویت اصلی کاخ سفید همچنان حفظ منافع صنعت نفت و گاز است، حتی اگر به قیمت تضعیف تلاشهای جهانی برای مقابله با تغییرات آبوهوایی تمام شود.