قمار ترامپ با برگ ناتو

او در پستی در شبکه‌های اجتماعی تاکید کرد تنها زمانی «تحریم‌های عمده» علیه مسکو وضع خواهد کرد که ناتو به‌طور یکپارچه وارد عمل شود و واردات نفت روسیه را به صفر برساند. این سخنان موجی از واکنش‌ها را در اروپا، آمریکا و سایر نقاط جهان برانگیخته و بار دیگر موضوع «تحریم انرژی» به‌عنوان ابزار فشار بر کرملین را در کانون توجه قرار داده است.

برای درک ابعاد این مسأله، باید چند محور مهم را بررسی کرد: نخست اینکه چرا ترامپ در این مقطع چنین درخواستی را مطرح کرده است؛ دوم اینکه واکنش کشورهای عضو ناتو و اتحادیه اروپا چه بوده و چه محدودیت‌هایی بر سر راه چنین تصمیمی وجود دارد؛ سوم، تاثیر این سیاست‌ها بر بازار جهانی انرژی و روابط با کشورهایی چون چین و هند که همچنان خریداران اصلی نفت روسیه هستند؛ و چهارم، پیامدهای احتمالی این تحول برای ایران و جایگاهش در بازار جهانی نفت. ترامپ بارها تاکید کرده که منبع اصلی تامین مالی جنگ روسیه علیه اوکراین، درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز است.

به همین دلیل، قطع دسترسی کرملین به این درآمدها یکی از راه‌های کلیدی برای کاهش توان نظامی و اقتصادی مسکو محسوب می‌شود. او پیش‌تر نیز تحریم‌هایی علیه روسیه اعمال کرده بود، اما این بار به‌طور آشکار شرط گذاشته که ایالات متحده تنها زمانی گام بعدی را برخواهد داشت که متحدان اروپایی نیز هم‌صدا و هم‌قدم شوند. این شرط‌گذاری هم به نوعی نشان می‌دهد واشنگتن نمی‌خواهد بار اصلی فشار اقتصادی را به تنهایی بر دوش بکشد و هم تلاشی است برای سنجش میزان همبستگی درون ناتو. با این حال، موضع ترامپ به سرعت با پرسش‌هایی روبه‌رو شد. اتحادیه اروپا اعلام کرد که در زمینه تحریم روسیه با تمام شرکای بین‌المللی خود همکاری خواهد کرد، اما به اصول حقوقی و اقتصادی خود پایبند است و تحریم‌هایی که جنبه فراملی داشته باشند، در دستور کار قرار نمی‌گیرند.

قطع کامل واردات نفت

این سخنان به‌روشنی نشان می‌دهد که بروکسل هنوز ملاحظاتی جدی درباره هزینه‌های قطع کامل واردات نفت روسیه دارد. کشورهای عضو ناتو هم در این زمینه مواضع متفاوتی دارند. ترکیه که سومین خریدار بزرگ نفت روسیه پس از چین و هند است، از سال ۲۰۲۳ تاکنون همچنان بخش بزرگی از نیاز انرژی خود را از روسیه تامین می‌کند. مجارستان و اسلواکی نیز در فهرست کشورهایی هستند که برای تامین نفت ارزان به روسیه وابسته‌اند و بعید است بتوانند یک‌شبه این وابستگی را کنار بگذارند. از سوی دیگر، کارشناسان اقتصادی هشدار داده‌اند که هرگونه قطع گسترده خرید نفت روسیه می‌تواند پیامدهایی سنگین برای بازار جهانی انرژی داشته باشد.

کاهش عرضه نفت، حتی اگر با افزایش تولید دیگر کشورها جبران شود، خطر افزایش قیمت جهانی را به همراه دارد. بالا رفتن بهای نفت می‌تواند بر هزینه‌های زندگی در کشورهای غربی اثر بگذارد، فشار تورمی ایجاد کند و در نهایت حمایت عمومی از ادامه تحریم‌ها را تضعیف نماید. این همان نقطه‌ای است که دولت‌های اروپایی بیشترین نگرانی را درباره آن دارند، زیرا می‌دانند مردم‌شان تحمل شوک‌های قیمتی پیاپی را ندارند. موضع ترامپ تنها به اروپا محدود نمی‌شود. او در سخنانش تصریح کرده که ناتو باید بر چین و هند نیز فشار اقتصادی وارد کند، زیرا این دو کشور در سال‌های اخیر به خریداران اصلی نفت روسیه تبدیل شده‌اند.

به گفته او، وضع تعرفه‌هایی سنگین بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد بر کالاهای چینی و هندی می‌تواند ابزار فشار موثری باشد تا این کشورها خرید نفت روسیه را کاهش دهند. در همین چارچوب، دولت آمریکا تعرفه‌های وارداتی بر کالاهای هندی را افزایش داده و اکنون مجموع حقوق گمرکی بر برخی کالاهای وارداتی از هند به ۵۰ درصد رسیده است؛ اقدامی که روابط تجاری دو کشور را به‌شدت متشنج کرده است. با این حال، ترامپ هنوز علیه چین چنین سیاستی را اعمال نکرده، زیرا می‌داند روابط تجاری میان واشنگتن و پکن به مرحله‌ای شکننده رسیده و هرگونه اقدام شتابزده می‌تواند آتش یک جنگ تجاری گسترده‌تر را برافروزد.

زمان اقدام مشترک

این رویکرد چندلایه نشان می‌دهد ترامپ در پی آن است که هم‌زمان چند پیام به بازیگران مختلف مخابره کند: به روسیه هشدار دهد که منبع اصلی درآمدش در معرض خطر است؛ به متحدان اروپایی بگوید که زمان اقدام مشترک فرا رسیده و به چین و هند بفهماند که همکاری‌شان با روسیه بهای سنگینی خواهد داشت. اما پرسش مهم این است که آیا چنین سیاستی واقع‌بینانه است و تا چه اندازه قابلیت اجرا دارد؟ بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این سناریو بیشتر به یک فشار روانی شباهت دارد تا یک طرح عملی. کشورهای وابسته به نفت روسیه به این سادگی واردات خود را قطع نخواهند کرد و حتی اگر هم بخواهند، زیرساخت‌های جایگزین هنوز آماده نیست.

به علاوه، افزایش بهای جهانی نفت ممکن است به خود غرب ضربه بزند و در نهایت زمینه را برای بازگشت کرملین به میز مذاکره تضعیف کند، نه تقویت. این موضوع از زاویه‌ای دیگر نیز اهمیت دارد: تاثیر آن بر ایران. کشوری که خود یکی از صادرکنندگان نفت است و همواره از نوسانات بازار جهانی انرژی تاثیر پذیرفته است. برای ایران، توقف خرید نفت روسیه توسط برخی کشورهای ناتو می‌تواند هم فرصت و هم تهدید باشد. از منظر فرصت، کاهش عرضه نفت روسیه در بازارهای اروپایی و آسیایی می‌تواند فضای تازه‌ای برای صادرات نفت ایران ایجاد کند. اگرچه ایران تحت تحریم‌های گسترده آمریکا و غرب قرار دارد، اما تجربه نشان داده که همواره راه‌هایی برای دور زدن محدودیت‌ها و فروش نفت پیدا کرده است. در صورتی که قیمت جهانی نفت افزایش یابد، حتی فروش محدود نفت ایران نیز درآمدهای بیشتری برای کشور به همراه خواهد داشت.

تمایل به سمت نفت ایران

همچنین برخی مشتریان آسیایی که تحت فشار برای کاهش خرید نفت از روسیه قرار می‌گیرند، ممکن است به سمت نفت ایران متمایل شوند، به‌ویژه اگر تهران حاضر باشد تخفیف‌های ویژه‌ای ارائه دهد. اما در سوی دیگر ماجرا، تهدیدهای قابل‌توجهی نیز وجود دارد. اگر تحریم‌های غرب علیه روسیه شدت یابد و این کشور ناگزیر شود نفت خود را با تخفیف‌های بیشتر در بازار عرضه کند، رقابت برای ایران سخت‌تر خواهد شد. نفت روسیه و نفت ایران شباهت‌های زیادی در کیفیت دارند و هر دو معمولا به مشتریان آسیایی عرضه می‌شوند. در نتیجه، ورود حجم بیشتری از نفت ارزان روسیه به بازار می‌تواند جای پای ایران را در همان بازارهای محدود نیز تنگ‌تر کند.

به‌علاوه، افزایش فشارهای ژئوپولیتیک و شکل‌گیری جبهه‌ای واحد علیه کشورهایی که تحریم‌ها را دور می‌زنند، می‌تواند ایران را در معرض نظارت و فشار مضاعف قرار دهد. از دیدگاه سیاسی نیز تحولات اخیر می‌تواند بر روابط ایران با قدرت‌های بزرگ اثرگذار باشد. اگر آمریکا و ناتو واقعا سیاست تعرفه‌ای سختی علیه چین و هند در پیش بگیرند، ممکن است این کشورها برای جبران هزینه‌های خود، روابط اقتصادی با ایران را محدودتر کنند یا در تعاملات انرژی با احتیاط بیشتری عمل کنند. از سوی دیگر، اگر روسیه تحت فشار بیشتر غرب قرار گیرد، ممکن است به ایران نزدیک‌تر شود و تلاش کند همکاری‌های انرژی و نظامی را گسترش دهد. این نزدیکی اگرچه می‌تواند در کوتاه‌مدت سودآور باشد، اما در بلندمدت ممکن است ایران را بیش از پیش به اردوگاهی وابسته کند که خود تحت فشار و تحریم است.

بازار جهانی نفت در چنین شرایطی بیش از هر زمان دیگر به یک میدان رقابت و کشمکش ژئوپلیتیک شبیه شده است. هر تصمیمی که از سوی آمریکا یا ناتو اتخاذ شود، تنها به روابط واشنگتن و مسکو محدود نمی‌ماند، بلکه زنجیره‌ای از واکنش‌ها را در سراسر جهان به دنبال خواهد داشت. از تورم در کشورهای اروپایی گرفته تا تغییر معادلات تجاری در آسیا و حتی بازتعریف روابط اقتصادی ایران. به همین دلیل است که کارشناسان می‌گویند فشار ترامپ بر ناتو برای توقف خرید نفت از روسیه اگرچه در ظاهر یک استراتژی ساده و مستقیم به نظر می‌رسد، اما در واقعیت بسیار پیچیده و پرهزینه است. جمع‌بندی اینکه مواضع تازه ترامپ بار دیگر نشان داد انرژی و به‌ویژه نفت، نه‌تنها یک کالای اقتصادی بلکه ابزاری سیاسی در مناسبات جهانی است.

آینده این طرح تا حد زیادی به میزان همبستگی کشورهای ناتو، توان روسیه در یافتن مشتریان جایگزین و واکنش قدرت‌های بزرگی چون چین و هند بستگی دارد. برای ایران نیز هر تحول در این حوزه دو روی سکه دارد: می‌تواند فرصتی برای افزایش درآمدهای نفتی باشد و همزمان تهدیدی برای کاهش سهم در بازار. در نهایت باید دید آیا غرب حاضر است بهای اقتصادی چنین سیاستی را بپردازد و آیا ترامپ می‌تواند هم‌پیمانانش را برای همراهی کامل قانع کند یا این سخنان بیش از هر چیز بخشی از یک تاکتیک سیاسی و انتخاباتی است که هدف آن نشان دادن قاطعیت در برابر روسیه است.