چگونه زیرساختها و زنجیره ارزش میتوانند سرنوشت سومین قطب پتروشیمی ایران را تعیین کنند
مکران؛ از سرمایهگذاریهایمیلیاردی تا چالش لجستیک

در دل این بندر، منطقه ویژه پتروشیمی مکران بامیلیاردها دلار سرمایهگذاری در حال شکلگیری است و قرار است به قلب صنایع پتروشیمی کشور تبدیل شود. هدف نهایی این پروژه عظیم، نه تنها تولید محصولات پتروشیمی، بلکه تکمیل زنجیره ارزش و تبدیل مواد اولیه به محصولات نهایی با ارزش افزوده بالاست؛ راهی که میتواند جلوی خامفروشی را بگیرد و سهم ایران از بازارهای آسیایی و جهانی را افزایش دهد. با این حال، مسیر رسیدن به این هدف، مسیری دشوار و پر چالش است. زیرساختها هنوز کامل نشدهاند، خطوط انتقال آب و برق با تاخیر مواجهاند و تکمیل راهآهن و توسعه بندر، همچنان در مراحل اولیه قرار دارد.
لجستیک، یکی از حیاتیترین ارکان موفقیت مکران، هنوز به سطح استاندارد بینالمللی نرسیده و این مساله، برنامههای صادراتی و جذب سرمایهگذار خارجی را با محدودیت مواجه کرده است. علاوه بر این، کمبود نیروی متخصص محلی و محدودیتهای مالی ناشی از تحریمها، پیچیدگی مدیریت پروژه را دوچندان کرده است. به عبارت دیگر، مکران نهتنها یک پروژه صنعتی، بلکه آزمونی برای ظرفیت اجرایی و مدیریتی ایران در شرایط محدودیتهای اقتصادی و بینالمللی است. موفقیت این منطقه، میتواند به افزایش اشتغال، توسعه صنایع پاییندستی، و ارتقای جایگاه ایران در بازارهای جهانی منجر شود، اما تا زمانی که زیرساختها و لجستیک به شکل پایدار تامین نشوند، چشمانداز صادراتمحور آن همچنان پرابهام و پرخطر باقی خواهد ماند.
از ارزش افزوده تا پارک پتروشیمی
کارشناسان معتقدند برای افزایش سودآوری، باید صنایع پاییندستی در مکران توسعه یابد. تولید محصولاتی مانند پلاستیکها، الیاف و مواد شیمیایی پیشرفته میتواند ارزش افزوده را تا ۴۰ درصد بالا ببرد. احداث پارک پتروشیمی در فاز دوم، جذب صنایع کوچک و متوسط، استفاده از تخفیفهای خوراک برای تکمیل زنجیره ارزش و تمرکز بر بازارهای صادراتی چین و هند، پیشنهادهایی است که در صورت اجرا میتواند آینده مکران را تضمین کند. نمونههایی از این رویکرد در دیگر کشورها موفقیتآمیز بوده است. در عربستان، توسعه صنایع پاییندستی موجب شده ارزش صادرات پتروشیمی در دو دهه گذشته بیش از دو برابر شود. ایران نیز با اجرای این سیاست در مکران میتواند به جای خامفروشی، به صادرکننده محصولات با ارزش افزوده بالا تبدیل شود.
ذخایر عظیم اما دور از دسترس
ایران با ۱۵۷میلیارد بشکه ذخایر نفت و ۳۴ تریلیون مترمکعب گاز، یکی از قدرتهای هیدروکربوری جهان است. اما مکران بهطور مستقیم به هیچ میدانی متصل نیست و همهچیز به خط لوله هفتم سراسری وابسته است. درحالیکه این خط گاز متان پارس جنوبی را به چابهار میرساند، کمبود فناوری فشارافزایی میتواند آینده تامین خوراک را مبهم کند. به گفته کارشناسان، اگر در دهه آینده فشار مخازن پارس جنوبی کاهش یابد، مکران در اولویت تامین خوراک قرار نخواهد گرفت و پروژهها با چالش جدی روبهرو میشوند.
لجستیک؛ شاهکلید صادرات
هیچهاب پتروشیمی بدون زیرساخت حملونقل کارآمد شکل نمیگیرد. چابهار از این نظر موقعیتی استثنایی دارد: بندر شهید بهشتی، تنها بندر اقیانوسی ایران، در حال توسعه است و میتواند صادراتمیلیونها تن محصول را پشتیبانی کند. راهآهن چابهار ـ زاهدان نیز بخشی از کریدور بینالمللی شمال ـ جنوب است و در صورت تکمیل، مکران را به آسیای مرکزی و اروپا متصل خواهد کرد. این پروژه تاکنون پیشرفت قابلتوجهی داشته، اما هنوز به بهرهبرداری نرسیده است. از سوی دیگر، کیفیت جادهها و ظرفیت فرودگاه کنارک برای پشتیبانی از حجم بالای صادرات و حملونقل صنعتی کافی نیست. به بیان دیگر، اگر صادرات پتروشیمی مکران بخواهد سهمی در بازار جهانی داشته باشد، تکمیل این سه حلقه ـ بندر، راهآهن و جاده ـ حیاتی است. بدون آن، هزینههای حملونقل بالا خواهد رفت و رقابتپذیری محصولات ایرانی کاهش خواهد یافت.
سرمایهگذاری؛ اعداد بزرگ، واقعیتهای مبهم
برآوردها نشان میدهد برای تکمیل فاز نخست مکران حدود ۸میلیارد یورو سرمایه لازم است. برای فاز دوم و احداث پارک پتروشیمی نیز به ۵ تا ۱۰میلیارد دلار دیگر نیاز خواهد بود. تاکنون چندمیلیارد دلار در زیرساختها هزینه شده و شرکتهایی مانند شستان و هلدینگهای بزرگ داخلی نقش اصلی را ایفا کردهاند. اما جذب سرمایهگذاران خارجی هنوز درهالهای از ابهام است. نمونه بارز این ابهام، قراردادهایی است که با شرکتهای اروپایی و آسیایی منعقد شده اما در مراحل بعدی به دلیل تحریمها یا بیثباتی اقتصادی متوقف ماندهاند. همین مساله باعث شده بسیاری از سرمایهگذاران بالقوه با احتیاط وارد میدان شوند.
چشمانداز آینده
جمعبندی همه دادهها نشان میدهد که مکران، اگرچه در مسیر توسعه قرار دارد، اما سرنوشت آن به چند عامل کلیدی گره خورده است. تکمیل زیرساختهای حیاتی مانند خط لوله آب از دریای عمان، راهآهن چابهار ـ زاهدان و توسعه بندر شهید بهشتی، از جمله پیششرطهای لازم برای فعال شدن کامل این منطقه است. این زیرساختها نه تنها جریان تولید را تسهیل میکنند، بلکه امکان دسترسی سریع و کمهزینه به بازارهای صادراتی را فراهم میسازند و از این طریق رقابتپذیری محصولات پتروشیمی ایران در سطح منطقهای و جهانی افزایش مییابد.
علاوه بر این، ایجاد نهادهای مالی قدرتمند و پایدار برای تامین سرمایه، از جمله ضروریات موفقیت پروژه است. تجربه چند دهه گذشته نشان داده که پروژههای بزرگ صنعتی بدون حمایت مالی قوی و شفافیت سرمایهگذاری، نمیتوانند به ثمر برسند. مشارکت بخش خصوصی، جذب سرمایهگذاران خارجی و تضمین حقوقی برای کاهش ریسک، میتواند جریان سرمایه را به سمت مکران هدایت کند و موانع کنونی را تا حد زیادی کاهش دهد. تمرکز بر صنایع پاییندستی و تولید محصولات با ارزش افزوده بالا نیز میتواند نقطه عطف توسعه این منطقه باشد.
ایجاد پارک پتروشیمی، جذب صنایع کوچک و متوسط، و توسعه خطوط تولید نهایی مانند پلاستیکها، الیاف و مواد شیمیایی پیشرفته، علاوه بر افزایش سودآوری، به تثبیت اشتغال محلی و کاهش وابستگی به صادرات خام کمک خواهد کرد. توجه به نیازهای اجتماعی و زیستمحیطی منطقه، بهویژه حل مشکل کمبود آب آشامیدنی در روستاهای اطراف، میتواند پذیرش اجتماعی طرح را افزایش دهد و انتقادات عمومی را کاهش دهد. تجربه دیگر کشورهای منطقه نشان میدهد که پروژههای صنعتی موفق، آنهایی هستند که همراه با توسعه اجتماعی و محیطزیستی پیش رفتهاند و باعث ارتقای کیفیت زندگی جوامع محلی شدهاند.
در نهایت، منطقه ویژه پتروشیمی مکران میتواند به سکوی پرش اقتصاد ایران در عرصه بینالمللی تبدیل شود، اما تحقق این چشمانداز نیازمند همگرایی مدیریت دولتی، بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی است. وعدهها باید از روی کاغذ فراتر روند و در عمل به نتیجه برسند؛ تنها در این صورت، مکران میتواند نقش خود را بهعنوان سومین قطب پتروشیمی ایران ایفا کند، نهتنها در تولید و صادرات، بلکه در ایجاد اشتغال پایدار، توسعه صنعتی منطقهای و تثبیت جایگاه ایران در بازارهای جهانی.