سایه روسیه هنوز بر افق انرژی قاره سبز سنگینی میکند؛ کوچکتر از گذشته، اما همچنان پابرجا
جدال اروپا با میراث مسکو

امروز، سه سال پس از آغاز جنگ، قاره سبز هنوز درگیر نبردی چندوجهی است: نبردی برای رهایی از انرژی روسیه، بدون فروپاشی بازار داخلی و بدون شوک قیمتی بزرگ. در سال ۲۰۲۱، روسیه ۴۵ درصد از گاز طبیعی و ۲۷ درصد از نفت خام مورد نیاز اتحادیه اروپا را تامین میکرد. این ارقام چنان بزرگ بودند که روسیه را به ستون فقرات انرژی اروپا بدل میکردند. اما از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴، مسیر بهکلی تغییر کرد: سهم روسیه در گاز به ۱۹ درصد و در نفت به تنها ۳ درصد کاهش یافت. بر اساس دادههای رسمی کمیسیون اروپا و مرکز پژوهش انرژی و هوای پاک (CREA)، اروپا طی کمتر از سه سال موفق شد بیش از دو سوم واردات انرژی خود از روسیه را کاهش دهد—اقدامی که تا پیش از جنگ، غیرممکن به نظر میرسید. این کاهش با افزایش واردات گاز مایعشده (LNG) از ایالات متحده و نروژ جبران شد. واردات گاز اروپا از آمریکا از ۱۹میلیارد مترمکعب در ۲۰۲۱ به ۴۵میلیارد مترمکعب در ۲۰۲۴ رسید و نروژ نیز صادرات خود به اروپا را از ۷۹ به ۹۱میلیارد مترمکعب افزایش داد. در همین بازه، واردات گاز روسیه از بیش از ۱۵۰میلیارد مترمکعب به کمتر از ۵۲میلیارد مترمکعب سقوط کرد.
کشورهایی که هنوز به روسیه متکیاند
با وجود این تحول چشمگیر، برخی کشورهای اروپایی همچنان در مدار انرژی روسیه باقی ماندهاند. طبق دادههای CREA، اتحادیه اروپا در ماه اوت ۲۰۲۵ حدود ۱میلیارد و ۱۵۰میلیون یورو برای خرید سوختهای فسیلی از روسیه پرداخت کرده است. نزدیک به ۸۵درصد از این مبلغ تنها مربوط به پنج کشور بود:
• مجارستان: ۴۱۶میلیون یورو
• اسلواکی: ۲۷۵میلیون یورو
• فرانسه: ۱۵۷میلیون یورو
• هلند: ۶۵میلیون یورو
• بلژیک: ۶۴میلیون یورو
مجارستان و اسلواکی هنوز نفت خام روسیه را از طریق خط لوله دروژبا (Druzhba) دریافت میکنند — یکی از طولانیترین خطوط لوله جهان با طولی نزدیک به ۴۰۰۰ کیلومتر و ظرفیت انتقال ۱.۳ میلیون بشکه در روز. برای این دو کشور محصور در خشکی، که مسیرهای دریایی یا بندری ندارند، قطع این خط میتواند به بحران انرژی منجر شود. از همین رو، اتحادیه اروپا برای جلوگیری از اختلال شدید در تامین، به این کشورها معافیتهای موقتی داده است. در مقابل، فرانسه، هلند و بلژیک عمدتا گاز مایعشده روسیه (LNG) وارد میکنند—نوعی از گاز طبیعی که پس از فشردهسازی و تبدیل به حالت مایع، با کشتی منتقل میشود و از خطوط لوله مستقل است. با وجود تحریمهای نفتی، واردات LNG روسیه در برخی کشورهای اروپایی همچنان ادامه دارد، زیرا هنوز در قوانین اتحادیه ممنوعیت کامل آن لحاظ نشده است.
ساختار انرژی در قاره سبز
امروز نیز نفت و گاز بیش از نیمی از سبد انرژی اروپا را تشکیل میدهند: نفت با سهمی ۳۳ درصدی و گاز طبیعی با ۲۴ درصد. پس از آن، زغالسنگ ۱۲ درصد، انرژی هستهای ۱۱ درصد، زیستسوختها ۱۱ درصد، و انرژیهای خورشیدی و بادی مجموعا ۶ درصد را شامل میشوند. اروپا برای انتقال حجم عظیم انرژی خود، به شبکهای از خطوط لوله به طول بیش از ۲۰۰ هزار کیلومتر متکی است. این زیرساختها، هرچند ستون فقرات امنیت انرژی اروپا محسوب میشوند، اما به دلیل وابستگی تاریخی به شرق و روسیه، اکنون به چالشی سیاسی و اقتصادی بدل شدهاند.
فشارهای فراآتلانتیک
در ماه گذشته، کمیسیون اروپا اعلام کرد که در حال آمادهسازی اعمال تعرفه بر واردات نفت روسیه از طریق مسیر مجارستان و اسلواکی است — اقدامی که بهزعم کارشناسان میتواند عملا معافیتهای باقیمانده را بیاثر کند. همزمان، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در سخنرانی خود در سازمان ملل از کشورهای اروپایی به شدت انتقاد کرد و گفت: «آنها در حال تامین مالی جنگی هستند که علیه خودشان در جریان است. چه کسی تا حالا چنین چیزی شنیده است؟» او به بیش از یکمیلیارد یورویی اشاره داشت که اروپا هنوز هر ماه بابت سوختهای فسیلی به روسیه میپردازد. فشارهای واشنگتن برای توقف کامل خرید انرژی از مسکو، در کنار هدف بروکسل برای قطع وابستگی تا سال ۲۰۲۷، اتحادیه اروپا را در موقعیتی پیچیده قرار داده است: از یک سو تعهد سیاسی به تحریمها و از سوی دیگر ضرورت اقتصادی برای حفظ جریان انرژی.
مسیرهای خاکستری
اگرچه واردات مستقیم نفت روسیه در اروپا کاهش یافته، اما مسیرهای غیرمستقیم همچنان فعالاند. بخشی از نفت روسیه ابتدا به کشورهای ثالث (مانند هند یا ترکیه) صادر میشود، در آنجا پالایش شده و سپس بهصورت فرآوردههای نفتی به بازار اروپا بازمیگردد. این چرخه، که به «سوخت پنهان» معروف است، شکافی بزرگ در رژیم تحریمهای اتحادیه به شمار میآید. تحلیلگران پیشنهاد میکنند که برای بستن این شکاف، باید محدودیتها نه فقط بر کشور مبدأ، بلکه بر منشأ پالایشگاهها اعمال شود. کاهش بازار اروپا باعث نشده که صادرات انرژی روسیه متوقف شود؛ بلکه جهت آن تغییر کرده است.
در ماه اوت ۲۰۲۵، چین با واردات ۶میلیارد یورو (معادل ۷میلیارد دلار) از سوختهای فسیلی روسیه، بزرگترین خریدار این کشور بود — حدود ۵۸ درصد از این میزان، نفت خام بود. هند با ۴میلیارد یورو در جایگاه دوم و ترکیه با ۳میلیارد یورو در رتبه سوم قرار گرفتند. اتحادیه اروپا، با ۱میلیارد یورو، در جایگاه چهارم باقی مانده است. این تغییر مسیر نه تنها بازارهای جدیدی برای روسیه ایجاد کرده، بلکه نشان داده که تحریمها، هرچند تاثیرگذارند، اما لزوما جریان جهانی انرژی را متوقف نمیکنند—بلکه آن را از مسیرهای قدیمی به مسیرهای جدید سوق میدهند. علاوه بر نفت و گاز، واردات مواد معدنی از روسیه نیز کاهش یافته است؛ اروپا اکنون مقادیر کمتری از نیکل، آهن و فولاد روسیه وارد میکند.
اما واردات کود شیمیایی، که برای بخش کشاورزی حیاتی است، برخلاف انتظار حدود ۲۰ درصد افزایش یافته است. اتحادیه اروپا در سال جاری میلادی پیشنهاد کرده که تعرفه ۶.۵ درصدی بر واردات کود از روسیه و بلاروس اعمال کند تا وابستگی به نهادههای کشاورزی روسیه را نیز کاهش دهد.
راهی طولانی تا استقلال
اروپا امروز از نظر سیاسی مصمم است تا وابستگی انرژی به روسیه را پایان دهد، اما واقعیت اقتصادی و زیرساختی مانع از تحقق سریع این هدف میشود. ساخت خطوط لوله جایگزین، افزایش ظرفیت ذخیرهسازی، توسعه پایانههای LNG و ایجاد قراردادهای جدید با تامینکنندگان دیگر، همه نیازمند سرمایهگذاری عظیم و زمان طولانی هستند. کشورهایی چون مجارستان، که بیش از ۶۰ درصد از انرژی خود را از نفت و گاز تامین میکنند، عملا گزینههای اندکی برای جایگزینی فوری دارند. از سوی دیگر، تداوم سیاستهای تحریمی بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای جایگزین، ممکن است امنیت انرژی اروپا را در زمستانهای سرد به خطر اندازد — موضوعی که برخی دولتها در جلسات شورای اتحادیه نسبت به آن هشدار دادهاند.
انرژی و تناقض قاره سبز
اروپا در سه سال گذشته یکی از بزرگترین بازآراییهای انرژی در تاریخ خود را تجربه کرده است. قارهای که زمانی بیش از نیمی از گاز خود را از شرق میگرفت، اکنون بخش اعظم آن را از غرب و از طریق دریا تامین میکند. با این حال، همانطور که اقتصاددانان انرژی میگویند، وابستگی از بین نمیرود؛ فقط جابهجا میشود. اروپا امروز نهتنها در مسیر کاهش وابستگی به روسیه گام برداشته، بلکه درگیر چالشی بزرگتر است: ساختن معماری جدیدی از امنیت انرژی در دنیایی که هر روز سیاسیتر میشود. تا زمانی که آخرین بشکه نفت و آخرین مترمکعب گاز روسی از خطوط لوله دروژبا عبور میکند، سایه مسکو هنوز بر افق انرژی اروپا دیده میشود — سایهای که هرچند کوچکتر شده، اما هنوز محو نشده است.