افت فشار در بزرگترین میدان گازی ایران، زنجیره تولید بنزین را تهدید میکند؛
بنزین در مسیر بحران

این واقعیت در شرایطی اهمیت مییابد که مصرف بنزین ایران در طی چند سال گذشته پیوسته روند صعودی داشته و حتی با وجود پالایشگاه پیشرفتهای همچون «ستاره خلیج فارس» در استان هرمزگان، وابستگی به واردات بنزین هر روز جدی تر میشود. میدان مشترک گازی پارس جنوبی (بین ایران و قطر) بزرگترین مخزن گازی جهان است و بخش ایرانی آن سهم عمدهای از تولید گاز کشور را دارد.
بر اساس آمار، تولید کل گاز ایران در سال ۲۰۲۳ حدود ۲۶۶میلیارد مترمکعب بوده که بخش عمده آن به تامین نیاز داخل اختصاص یافته است. شرکت « نفت و گاز پارس» به عنوان متولی بهرهبرداری از این میدان تاکید کرده که پارس جنوبی بیش از ۷۰ درصد تولید گاز ایران را تامین میکند. با این حال، مطالعات و گزارشها حاکی از این هستند که اگر تزریق فشار جبرانی (pressure-boost) به مخزن انجام نشود، تولید این میدان در دهه آتی تا ۳۰ درصد کاهش خواهد یافت. در حال حاضر ظرفیت تولید روزانه میدان گازی پارس جنوبی به حدود ۷۵۰میلیون متر مکعب رسیده است.
اگر پروژه افزایش فشار مخزن (pressure-boosting) و افزودن چاههای جبرانی بهموقع اجرا شود، پیشبینی میشود رقم تولید بتواند در همین حدود باقی بماند یا در حالت خوشبینانه کمی افزایش یابد - افزایشی که برای جبران ناترازی گاز و بنزین بسیار حیاتی خواهد بود ولی اگر پروژه افزایش فشار در پارس جنوبی بهموقع اجرا نشود، طبق برآوردهای رسمی و فنی، تولید روزانه گاز این میدان (و به تبع آن میعانات) میتواند تا ۳۰ درصد کاهش یابد؛ به این معنا که ظرفیت فعلی ۷۵۰میلیون مترمکعبی در روز به ۵۰۰میلیون مترمکعب سقوط خواهد کرد.
چنین افتی نهتنها تولید گاز کشور را بهشدت کاهش میدهد، بلکه به تبع آن، تولید میعانات گازی و خوراک پالایشگاههایی مانند ستاره خلیج فارس نیز کاهش خواهد یافت؛ موضوعی که در نهایت میتواند عرضه بنزین در کشور را با بحران جدی مواجه و ایران را ناگزیر به واردات گستردهتر بنزین نماید. در پی این چالش، سال گذشته شرکت ملی نفت ایران با شرکتهای داخلی قراردادهایی به ارزش ۱۷میلیارد دلار به منظور ارتقای فشار مخزن به امضا رسانده است.
اهمیت فشارافزایی
چرا موضوع «افزایش فشار» تا این حد اهمیت دارد؟ پاسخ در سازوکار اکتشاف و تولید گاز و میعانات گازی نهفته است: هنگامی که فشار مخزن افت کند، تولید گاز خشک و میعانات بهویژه نفتا و سایر ترکیبها کاهش مییابد. این میعانات، بخشی از خوراک پالایشگاههای بنزینسازی هستند. در نتیجه، اگر فشار مناسب تامین نشود، خوراک پالایشگاهها کم شده و تولید بنزین داخلی تحت تاثیر قرار میگیرد.
پالایشگاه ستاره خلیج فارس (PGSR) در بندرعباس، یکی از مراکز کلیدی تولید بنزین در کشور است و بخش عمدهای از خوراک آن (نفتا) از میعانات میدان پارس جنوبی تامین میشود. بر اساس گزارش منتشرشده در روزنامه فایننشال تریبیون در سال ۲۰۲۳، این پالایشگاه نزدیک به ۴۵ درصد از کل بنزین تولیدی کشور را تولید و نقش محوری در تامین سوخت داخلی ایفا میکند.
در سال ۱۴۰۴، شرکت پخش و پالایش اعلام کرد که ظرفیت تولید بنزین روزانه در این واحد تولیدی به ۴۵میلیون لیتر افزایش یافته است. همچنین، گزارشها نشان میدهند که پالایشگاههای کشور برای پاسخ به رشد مصرف بنزین اقدام به تقویت ظرفیت کردهاند. برای نمونه، در نیمه دوم سال گذشته، روزانه حدود ۸میلیون لیتر به تولید بنزین در سراسر کشور افزوده شده است. با این همه، اگر تولید میعانات کاهش یابد، پالایشگاههایی مانند ستاره خلیج فارس ممکن است نتوانند ظرفیت کامل خود را به کار گیرند یا مجبور شوند خوراک را از منابع دیگر تامین کنند که معمولا هزینهبرتر است یا کیفیت پایینتری دارد.
مصرف و کسری بنزین
از سوی دیگر، تقاضا برای بنزین در ایران روندی صعودی داشته و دارد. برای نمونه:
• مصرف روزانه بنزین در ایران در سالهای اخیر به حدود ۱۳۰میلیون لیتر رسیده است.
• در نوروز ۱۴۰۴، رکورد مصرف برای یک روز به حدود ۱۴۰میلیون لیتر رسید.
• در گزارش دیگری آمده که تولید بنزین به حدود ۱۱۵میلیون لیتر در روز رسیده، درحالیکه مصرف روزانه به ۱۲۸میلیون لیتر افزایش یافته است.
به عبارت ساده، ایران در شرایطی قرار دارد که تولید بنزین تا حدودی مصرف را پوشش میدهد اما تکیه به واردات، کیفیت پایین بنزین و قاچاق سوخت همچنان در زمره معضلات هستند. ایران با وجود دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، به کمبود سوخت و قطعی برق دچار شده و در صورت افت تولید میدان پارس جنوبی، معضلات موجود دو چندان خواهند شد. قیمت بنزین در ایران (با سهمیه و آزاد) و همچنین یارانههای سنگین سوخت، یک نکته پنهان دیگر است که مصرف را تشویق و زمینه فشار بر تولید سوخت داخلی را بیش از پیش فراهم آورده است. هرگونه افت تولید بنزین داخلی، مستقیما به واردات یا کاهش عرضه و صفهای طویل بنزین منجر خواهد شد.
چشمانداز آینده
اگر پروژه تزریق فشار در میدان پارس جنوبی که قرار است با نصب توربینهای ویژه اجرا شود، با سرعت لازم پیش نرود، میتوان چشمانداز زیر را متصور شد:
• کاهش تولید گاز و میعانات گازی: برای مثال، برخی گزارشها از کاهش ۳۰ درصدی تولید در پارس جنوبی طی دهه آینده سخن گفتهاند.
• کاهش خوراک پالایشگاههای میعانات و بنزین: با افت میعانات گازی، پالایشگاه ستاره خلیج فارس و دیگر واحدهای بنزینسازی ممکن است با محدودیت تولید مواجه شوند یا مجبور شوند خوراک را گرانتر تامین کنند.
• کاهش تولید بنزین داخلی و بزرگتر شدن کسری: با کاهش تولید بنزین داخلی، واردات بنزین افزایش مییابد، هزینههای ارزی و مالی بالا میرود و ریسک اختلال در عرضه بنزین تشدید میشود.
• فشار تورمی و اقتصادی: افزایش قیمت بنزین یا کاهش عرضه، میتواند به افزایش تورم، صفهای بنزین یا حتی ناآرامیهای اجتماعی منجر شود، به ویژه اگر یارانههای سوخت کاهش یابد یا سهمیهها محدود شود.
بیتوجهی به بحران افت فشار در میدان پارس جنوبی، بدون تردید یک خطای استراتژیک برای نظام انرژی کشور محسوب میشود، زیرا پیامدهای آن تنها به حوزه فنی محدود نیست و زنجیرهای از آثار اقتصادی، اجتماعی و امنیتی را به دنبال دارد. بیش از دو سوم سبد انرژی ایران به این میدان وابسته است و هرگونه کاهش در تولید آن میتواند تعادل کل نظام انرژی کشور را بر هم بزند. افت فشار، بهصورت مستقیم باعث کاهش تولید گاز و میعانات گازی میشود و این مساله نهفقط صنعت گاز، بلکه بخش پالایش و تولید بنزین را نیز با اختلال روبهرو میکند.
در شرایطی که مصرف روزانه بنزین در ایران بین ۱۳۰ تا ۱۴۰میلیون لیتر برآورد میشود و تولید داخلی کمتر از این میزان است، هر افت جزئی در تولید میتواند به کسری محسوس و فشار بر عرضه منجر شود. در نتیجه، کشور یا ناگزیر از افزایش واردات بنزین خواهد بود یا با کمبود و افت کیفیت سوخت مواجه میشود، که هر دو سناریو هزینههای ارزی را افزایش و تورم را تشدید میکنند. افزون بر این، ایران با میانگین مصرف روزانه چهار لیتر بنزین به ازای هر نفر(بالاتر از میانگین جهانی) در وضعیت ناپایدار مصرف قرار دارد؛ مسالهای که در صورت عدم کنترل، میتواند وابستگی به تولید داخلی و منابع محدود انرژی را بیش از پیش بحرانی سازد.
پیشنهادهایی برای سیاستگذاران
• تسریع در اجرای پروژههای تزریق فشار و نگهداری مخزن میدان پارس جنوبی؛ تاخیر در این پروژهها هزینههای بزرگتر در پی خواهد داشت.
• افزایش شفافیت در زنجیره تولید بنزین؛ اطلاعرسانی دقیق در مورد میزان تولید خوراک پالایشگاهها، میزان تولید بنزین، و ظرفیت واقعی تامین میتواند ریسکهای بازار را کاهش دهد.
• سیاستهای مدیریت تقاضا برای بنزین؛ کاهش رشد مصرف، ارتقای بهرهوری سوخت خودروها، ارتقای استاندارد سوخت و خودرو و اصلاح نظام یارانهها میتواند فشار بر تولید بنزین داخلی را کاهش دهد.
• تنوع در منابع خوراک پالایشگاهها؛ اگر خوراک پالایشگاههایی همچون ستاره خلیج فارس صرفا به میعانات میدان پارس جنوبی متکی باشند، هر اختلال در این میدان بهشدت آن پالایشگاه را در معرض خطر قرار میدهد. تامین خوراک جایگزین یا قراردادن ذخیره راهبردی خوراک میتواند پوشش ریسک ایجاد کند.
خلاصه این که کاهش فشار در مخزن میدان گازی پارس جنوبی، فارغ از آنکه موضوعی صرفا فنی و مهندسی است، پیوندی عمیق با تولید بنزین ایران دارد—بخشی که مستقیما با زندگی روزمره مردم، اقتصاد کشور و امنیت انرژی ارتباط دارد. پالایشگاه ستاره خلیج فارس، گرچه یکی از پروژههای امیدبخش و کارآمد ایران است، اما با این واقعیت روبهروست که خوراک آن ممکن است در آینده با کمبود مواجه شود.
در عین حال، مصرف بنزین در سطح بالایی قرار دارد و شکاف بین تولید و مصرف، بهویژه در شرایط تحریم و کمبود سرمایهگذاری، روزبه روز بیشتر میشود. اگر سیاستگذاران و تصمیمگیران حوزه انرژی به این موضوع بهصورت عاجل نپردازند، ایران ممکن است در سالهای آتی با کمبود شدید بنزین، واردات بیرویه، کیفیت پایین سوخت یا حتی اختلال در عرضه مواجه شود—سناریویی که هزینههای بالایی برای اقتصاد و جامعه به همراه خواهد داشت.