چالش ناترازی گاز و بحران در زنجیره متانول

در سال‌های اخیر، همزمان با رشد مصرف داخلی گاز و کندی توسعه میادین جدید، محدودیت تامین گاز در زمستان‌ها به مشکلی مزمن تبدیل شده و بارزترین نمود آن، افت تولید در صنایع انرژی‌بر است. پتروشیمی‌های متانولی از مهم‌ترین واحدهای پتروشیمی کشور بوده و خوراک اصلی آنها گاز طبیعی است که بخش عمده آن را متان تشکیل می‌دهد.

از این رو، گاز طبیعی برای پتروشیمی‌های متانولی نه تنها منبع انرژی و سوخت آنهاست، بلکه ماده اولیه تولید و خوراک آنها نیز محسوب می‌شود. به‌طور میانگین ۴۳ درصد از گاز مصرفی این واحدها به عنوان خوراک وارد فرآیند شیمیایی شده و باقی‌مانده برای تولید بخار، برق، و سایر نیازهای یوتیلیتی مصرف می‌شود.

بر اساس داده‌های رسمی، مجموع مصرف گاز واحدهای متانول‌ساز کشور روزانه بین ۳۰ تا ۳۵‌میلیون مترمکعب برآورد می‌شود که بخش قابل‌توجهی از کل گاز تخصیصی به صنعت پتروشیمی را شامل می‌شود. این در حالی است که کل صنعت پتروشیمی فقط حدود ۸.۷ درصد از کل مصرف روزانه گاز کشور را مصرف می‌کند. رشد سریع مصرف خانگی و نیروگاهی در زمستان، ضعف در سرمایه‌گذاری و توسعه میادین گازی، افت تولید در میدان پارس جنوبی و نبود زیرساخت کافی برای ذخیره‌سازی یا واردات گاز در فصول پیک مصرف را می‌توان از عوامل ناترازی گاز در کشور دانست که با توجه به گزارش‌ها در زمستان، میزان کسری گاز کشور به بیش از ۲۵۰‌میلیون مترمکعب در روز می‌رسد.

در چنین شرایطی، دولت ناچار می‌شود با اولویت‌بندی مصرف، گاز را به بخش‌های خانگی و حیاتی مثل نیروگاه‌ها تخصیص دهد و سهم صنایع، از جمله پتروشیمی‌ها را به حداقل برساند. اولین و مستقیم‌ترین اثر ناترازی گاز برای پتروشیمی‌های متانولی، کاهش یا قطع گاز خوراک است. هرگاه فشار گاز در شبکه پایین بیاید، شرکت ملی گاز با صدور بخشنامه‌هایی سهمیه خوراک را محدود کرده یا به‌طور موقت قطع می‌کند. از آن‌جا که گاز متان هم خوراک اصلی و هم سوخت فرآیند است، قطع یا کاهش آن عملا به معنی توقف کامل تولید خواهد بود.

در زمستان‌های اخیر، گزارش‌های متعددی از توقف تولید در واحدهای متانول‌ساز از جمله پتروشیمی‌های زاگرس، خارک، مرجان و... منتشر شده است. این وقفه‌ها نه‌تنها زیان مالی هنگفتی در قالب توقف تولید، هزینه‌های راه‌اندازی مجدد و از دست رفتن بازارهای صادراتی ایجاد می‌کند، بلکه در سطح ملی نیز منجر به کاهش ارزآوری از محل صادرات متانول می‌شود. از آنجا که متانول یکی از محصولات پایه‌ای زنجیره شیمیایی است، کاهش تولید آن همچنین موجب افت فعالیت در صنایع پایین‌دستی نظیر تولید فرمالدئید، اسید استیک و پلاستیک‌های صنعتی می‌شود. در کنار چالش تامین، افزایش نرخ گاز نیز فشار مضاعفی بر این واحدها وارد کرده است.

در سال ۱۴۰۳ از فروردین ماه تا دی ماه افزایش قیمت هشت هزار تومانی را شاهد بودیم، به این صورت که در فروردین ماه قیمت گاز ۴۶ هزار و ۶۹۸ ریال بود و در دی ماه این مبلغ به ۱۲۶ و ۸۸۸ ریال رسیده است. درحالی‌که نرخ سوخت معادل ۶۰ درصد نرخ خوراک تعیین شده است. علاوه بر این، دولت عوارض صادراتی ۵ درصدی بر برخی محصولات از جمله متانول وضع کرده و همچنین مالیات و عوارض قانونی را در صورتحساب‌های گاز منظور می‌کند. این افزایش هزینه‌ها در شرایطی رخ داده که بازار جهانی متانول با مازاد عرضه و قیمت‌های نسبتا پایین روبه‌روست.

بنابراین هرگونه رشد بهای گاز خوراک یا عوارض داخلی و افزایش هزینه تولید، رقابت‌پذیری صادراتی شرکت‌های ایرانی را به‌شدت کاهش و سودآوری آنها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. با توجه به آمار‌های موجود می‌توان به این نکته رسید که میزان بالایی از هزینه تولید، صرف هزینه گاز چه به عنوان سوخت و چه به عنوان خوراک می‌شد؛ لذا کوچک‌ترین تغییر در نرخ گاز یا عوارض آن می‌تواند تاثیر مستقیم بر سود شرکت بگذارد. یکی از راهکارهای پیشنهادی برای اصلاح روند فعلی و کاهش اثرات ناترازی گاز طبیعی بر عملکرد واحدهای پتروشیمی، مشارکت فعال این واحدها با شرکت ملی صنایع پتروشیمی در طرح‌های فرهنگ‌سازی مصرف بهینه گاز خانگی است. کاهش مصرف در بخش خانگی می‌تواند منجر به آزادسازی ظرفیت گاز مورد نیاز پتروشیمی‌ها شود و از توقف یا کاهش ظرفیت تولید این واحدها جلوگیری کند.

این رویکرد، به دلیل ماهیت فرهنگی و رفتاری، نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت است، اما در صورت اجرا، نتایج ملموس و قابل‌توجهی در زمینه امنیت انرژی ملی و پایداری تولید پتروشیمی‌ها به همراه خواهد داشت. راهکار دوم، بهره‌برداری از زیرساخت‌های ذخیره‌سازی گاز طبیعی به‌صورت LNG در فصل تابستان است. با توجه به اینکه در دوره گرم سال کشور با کمبود گاز مواجه نیست، پتروشیمی‌ها می‌توانند با سرمایه‌گذاری در تاسیسات ذخیره‌سازی، گاز مازاد را خریداری کرده و آن را به گاز مایع (LNG) تبدیل و ذخیره کنند.

این ذخایر سپس در فصل سرد وارد شبکه مصرف پتروشیمی‌ها می‌شوند و به این ترتیب، مشکل کمبود گاز در فصل زمستان رفع شده و تولید واحدها بدون اختلال ادامه می‌یابد. اجرای این روش علاوه بر تضمین ثبات تولید، موجب افزایش انعطاف‌پذیری شبکه گاز و بهبود امنیت انرژی ملی خواهد شد. پتروشیمی‌ها به عنوان یکی از ارکان صادرات غیرنفتی کشور، در سال‌های اخیر به شدت از ناترازی گاز آسیب دیده‌اند. این واحدها بیش از هر صنعت دیگری به گاز طبیعی وابسته‌اند و هرگونه اختلال در تامین یا افزایش نرخ گاز، به‌طور مستقیم تولید، صادرات و درآمد ارزی کشور را متاثر می‌سازد.

در چنین شرایطی، ضرورت دارد دولت با رویکردی راهبردی‌تر به مدیریت گاز نگاه کند: توسعه ظرفیت تولید، ذخیره‌سازی فصلی، اصلاح الگوی مصرف داخلی و ایجاد ثبات در سیاست‌های قیمت‌گذاری می‌تواند از تکرار بحران در سال‌های آینده جلوگیری کند. تداوم وضعیت کنونی نه‌تنها موجب کاهش تولید متانول و افت درآمدهای ارزی می‌شود، بلکه پیامدهای گسترده‌ای بر زنجیره ارزش صنایع شیمیایی و اشتغال نیز خواهد داشت. در نهایت، عبور از زمستان‌های پرچالش گازی، نیازمند ترکیبی از سیاست‌های هوشمندانه، سرمایه‌گذاری در زیرساخت و مدیریت متوازن میان نیازهای داخلی و صنعتی است.

* پژوهشگر اندیشکده نفت و انرژی