دو قطبی‌شدن بازار نفت

در چنین میانه‌‌‌‌‌ای، نوسان‌‌‌‌‌های قیمت نه نشانه بی‌‌‌‌‌ثباتی، بلکه محصول کشمکش دائمی این دو قطب است. در ابتدای هفته‌جاری و درست پس از دو هفته افت پیاپی، شاخص برنت توانست دوباره از سطح ۶۴ دلار عبور کند؛ اتفاقی که بازار را از شوک نزولی هفته‌‌‌‌‌های قبل کمی دور کرد. قراردادهای آتی برنت با افزایش ۳۹ سنتی به بالای ۶۴ دلار رسید ‌و نفت‌خام وست‌تگزاس نیز بیش از ۴۰سنت رشد داشت.

این رشد اگرچه محدود است، اما پیام مهمی دارد؛ بازار هنوز کاملا در مسیر نزولی قرار نگرفته و همچنان ظرفیت واکنش مثبت به سیگنال‌های حمایتی را دارد. بااین‌حال ریشه این افزایش قیمت را باید در انتظار سرمایه‌‌‌‌‌گذاران برای انتشار دو گزارش مهم از اوپک و آژانس بین‌المللی انرژی جست‌وجو کرد؛ گزارش‌هایی که معمولا در بزنگاه‌‌‌‌‌های حساس می‌توانند پیش‌بینی روند کوتاه‌مدت بازار را دگرگون کنند. معامله‌گران می‌خواهند بدانند آیا این دو نهاد همچنان بر برآوردهای قبلی خود از رشد تقاضا و محدودیت عرضه پای می‌‌‌‌‌فشارند یا با توجه به تحولات جدید، اصلاحاتی در چشم‌‌‌‌‌انداز ارائه خواهند داد.

قطب نخست: سیگنال‌های صعودی

اولین نیروی محرک صعود قیمت طلای سیاه، بهبود شاخص‌های مصرف و ریسک‌‌‌‌‌پذیری در اقتصاد آمریکا است. پایان یافتن تعطیلی ۴۰ روزه دولت فدرال، بازگشت ۸۰۰‌هزار کارمند به محل کار و از سرگیری برنامه‌‌‌‌‌های عمومی باعث‌شده چشم‌‌‌‌‌انداز تقاضا در بزرگ‌‌‌‌‌ترین مصرف‌کننده نفت جهان روشن‌‌‌‌‌تر شود. تحلیلگران معتقدند با بازگشایی دولت، اعتماد مصرف‌کننده، هزینه‌‌‌‌‌کرد و فعالیت اقتصادی احیا خواهدشد و این موضوع خود را در افزایش تقاضای سوخت نشان می‌دهد.

علاوه‌بر این، بهبود احساس ریسک در بازارهای مالی جهان و رشد شاخص‌های سهام، بخشی از سرمایه‌‌‌‌‌ها را به سمت دارایی‌های ریسکی‌‌‌‌‌تر شامل نفت هدایت کرده‌است. همین موضوع به‌‌‌‌‌تنهایی کافی است تا معامله‌گران دوباره به افزایش مصرف سوخت در سال‌جدید میلادی امیدوار شوند.

با وجود این، برخی نگرانی‌ها نیز در دل همین قطب مثبت دیده می‌شود. برای نمونه، لغو بیش از ۲۸۰۰ پرواز در آمریکا در پی تعطیلی دولت، تقاضای سوخت جت را تحت‌فشار قرارداد و نشان‌داد هرگونه اختلال داخلی می‌تواند اثر فوری بر بازار داشته‌باشد، با این حال تحلیلگران معتقدند اثر این نوع نوسان‌‌‌‌‌ها کوتاه‌مدت و بازگشت فعالیت‌های اقتصادی آمریکا می‌تواند وزن بیشتری در معادله داشته‌باشد.

قطب دوم: سایه سنگین عرضه

در مقابل، قطب نزولی بازار بسیار پررنگ‌تر و پیچیده‌‌‌‌‌تر است. اوپک‌‌‌‌‌پلاس در نشست اخیر خود با وجود نگرانی‌های موجود، تصمیم گرفت تولید را در دسامبر اندکی افزایش دهد؛ هرچند که برای سه‌‌‌‌‌ماهه نخست سال‌آینده روند افزایش را متوقف کرد. این تصمیم نتوانست نگرانی‌ها درباره مازاد عرضه را از بین ببرد، زیرا روسیه و برخی اعضا همچنان بر حفظ یا افزایش سهم خود از بازار پافشاری می‌کنند. از سوی دیگر، تولیدکنندگان غیراوپکی (خصوصا ایالات‌متحده) به‌‌‌‌‌طرز چشمگیری تولید خود را افزایش داده‌اند.

بازگشت دکل‌های حفاری و رشد شیل باعث‌شده آمریکا در قیمت‌های کنونی هم توان رقابتی‌‌‌‌‌اش را از دست ندهد. همین پیشروی تولید شیل است که بخش بزرگی از فشار نزولی اخیر بازار را توضیح می‌دهد. در کنار رشد تولید، افزایش ذخایر نفت‌خام آمریکا نیز نشانه هشداردهنده‌‌‌‌‌ای برای بازار است.

ذخایر بالا معمولا از ضعف تقاضا یا افزایش عرضه حکایت دارد و همین داده‌ها موجب شد معامله‌گران در هفته گذشته محتاط‌‌‌‌‌تر رفتار کنند. در آسیا نیز نشانه‌هایی از تعدیل خرید نفت دیده می‌شود. انبارش نفتکش‌ها در آب‌های آسیایی طی چند هفته اخیر دو برابر شده‌است؛ اتفاقی که معمولا در زمان کاهش جذب محموله‌‌‌‌‌ها توسط پالایشگاه‌‌‌‌‌ها و نگرانی از کند‌شدن تقاضا رخ می‌دهد. کاهش سهمیه واردات پالایشگاه‌‌‌‌‌های مستقل چین (تی‌‌‌‌‌پات‌‌‌‌‌ها) یکی از دلایل اصلی این انباشت است.

عامل سوم: سیاست تحریمی

یکی از متغیرهای کلیدی که به پیچیدگی بازار نفت افزوده، سیاست‌های تحریمی آمریکاست. واشنگتن در ماه‌های اخیر تحریم‌های جدیدی علیه دو غول نفتی روسیه (روسنفت و لوک‌‌‌‌‌اویل) اعمال کرده؛ اقدامی که جریان سنتی نفت روسیه را در بازار جهانی مختل کرده‌است. مشتریان اصلی روسیه مانند چین و هند مجبور شده‌اند به‌‌‌‌‌دنبال منابع جایگزین باشند و همین موضوع جریان‌‌‌‌‌های تجاری را به‌‌‌‌‌طور قابل‌توجهی تغییر داده‌است.

در همین حال، ضرب‌‌‌‌‌الاجل آمریکا برای قطع کامل همکاری شرکت‌ها با لوک‌‌‌‌‌اویل در ۲۱نوامبر نزدیک می‌شود و این موضوع فشارها بر این شرکت روسی را مضاعف کرده‌است. ناکامی فروش دارایی‌های لوک‌‌‌‌‌اویل به شرکت بازرگانی کالای سوئیسی گانور نیز این عدم‌قطعیت را تشدید کرده‌است. از سوی دیگر، تصمیم ناگهانی ترامپ برای اعطای معافیت یک‌‌‌‌‌ساله به مجارستان برای واردات نفت روسیه، بازار را با پیام متناقضی مواجه کرده‌است؛ از یک‌سو تحریم‌های سختگیرانه بر روسیه‌ و از سوی دیگر معافیت‌هایی که برخی کشورها را از این محدودیت‌ها کنار می‌گذارد. این تناقض‌‌‌‌‌ها خود به سردرگمی بازار و افزایش نوسان دامن زده است.

نتیجه  کشمکش

ترکیب همه این عوامل تصویر روشنی ارائه می‌دهد: بازار نفت در حال‌حاضر نه به سمت سقوط شدید سوق پیدا می‌کند و نه توان جهش چشمگیر دارد. مجموعه‌‌‌‌‌ای از نیروهای متضاد (افزایش امید به تقاضا در آمریکا، رشد تولید در کشورهای مختلف، افزایش ذخایر، بازآرایی جریان‌‌‌‌‌های تجاری و تنش‌های ژئوپلیتیک) در حال کشیدن بازار به دو طرف هستند. نتیجه این وضعیت، شکل‌‌‌‌‌گیری یک روند نوسانی و شکننده است؛ بازاری که برای حرکت قاطع به یک‌‌‌‌‌سو، به یک عامل قوی‌‌‌‌‌تر از آنچه اکنون وجود دارد، نیاز دارد. گزارش‌های جدید اوپک و آژانس بین‌المللی انرژی نیز احتمالا بتوانند جهت حرکت کوتاه‌مدت بازار را مشخص‌‌‌‌‌تر کنند، اما تا زمانی‌که شکاف میان نیروهای صعودی و نزولی چنین عمیق است، قیمت نفت نیز در همین سطوح با نوسان محدود حرکت خواهد کرد.

پیامدهای چندگانه برای ایران

تحولات اخیر بازار جهانی نفت برای ایران نیز پیامدهای چندگانه‌ای دارد. از یک‌‌‌‌‌سو، نوسان قیمت‌ها در محدوده ۶۰ تا ۶۵ دلار، با توجه به ساختار بودجه و اتکای سالانه دولت به درآمدهای نفتی، می‌تواند بر برنامه‌‌‌‌‌ریزی مالی کشور اثرگذار باشد؛ به‌ویژه در شرایطی که صادرات نفت ایران زیر فشار تحریم‌هاست و هر دلار افزایش قیمت می‌تواند حاشیه تنفسی بیشتری ایجاد کند. از سوی دیگر، تغییر جریان‌‌‌‌‌های تجاری و کاهش دسترسی چین و هند به نفت روسیه، به‌‌‌‌‌صورت بالقوه فضای بیشتری برای عرضه نفت ایران در بازارهای خاکستری فراهم می‌کند، با این‌حال رشد تولید آمریکا و افزایش ذخایر جهانی، توان ایران را در اثرگذاری بر بازار محدود کرده و نشان می‌دهد سیاستگذاری نفتی کشور باید بیش از گذشته بر مدیریت ریسک، تنوع مسیرهای صادراتی و تقویت ظرفیت پالایشی متمرکز شود.