دوئل عرضه و تحریم

 این افت در شرایطی رقم می‌خورد که انتظار می‌رفت تشدید تحریم‌های آمریکا علیه نفت روسیه دست‌‌‌‌‌کم بخشی از بازار را رو به بالا حرکت دهد، اما واقعیت بازار چیز دیگری می‌گوید؛ عرضه بیش از حد، بر همه خبرهای تنش‌‌‌‌‌زا سنگینی کرده‌است.

 به گفته موسسات بین‌المللی، هم اوپک و هم تولیدکنندگان غیراوپک در مسیر افزایش تولید قرار دارند، درحالی‌که رشد تقاضا (چه در غرب و چه در شرق آسیا) به‌‌‌‌‌طور محسوسی کند شده‌است، از همین‌رو چشم‌‌‌‌‌انداز بازار نه‌‌‌‌‌تنها برای امسال که تا سال‌۲۰۲۶ نیز کاهشی و با مازاد عرضه گسترده پیش‌بینی می‌شود.

بازگشت سریع روسیه

یکی از عوامل اصلی افت قیمت‌ها از سرگیری فعالیت بندر نووروسیسک روسیه بود؛ پایانه‌‌‌‌‌ای که حملات پهپادی اوکراین آن را برای دو روز تعطیل کرده‌بود. این بندر به‌همراه پایانه کنسرسیوم نفتی خزر، روزانه حدود ۲.۲‌میلیون بشکه نفت بارگیری می‌کند؛ یعنی نزدیک به ۲‌درصد از عرضه جهانی.

توقف کوتاه‌مدت آن در روز جمعه سبب شد قیمت‌ها بیش از دو‌درصد بالا برود، اما بازگشت سریع بارگیری‌‌‌‌‌ها‌ (همان‌طور که تحلیلگران می‌گویند) «هیجان ریسکی» بازار را فرو نشاند به‌‌‌‌‌گونه‌‌‌‌‌ای که برنت ۵۶‌سنت و وست‌‌‌‌‌تگزاس ۵۴‌سنت دیگر افت کردند و تحلیلگران موسسه مالی IG مستقر در لندن نوشتند؛ «بازار پس از مشخص‌‌‌‌‌شدن ازسرگیری زودتر از انتظار بارگیری‌‌‌‌‌ها، در مسیر نزولی قرارگرفت.» در ظاهر، باید انتظار داشت تحریم‌های سنگین آمریکا علیه شرکت‌های روس‌‌‌‌‌نفت و لوک‌‌‌‌‌اویل قیمت‌ها را بالا ببرد؛ مخصوصا حالا که از ۲۱ نوامبر قرار است اجرای آنها آغاز شود. 

بسیاری از خریداران بزرگ روسیه (از چین گرفته تا هند و ترکیه) از بیم نقض تحریم‌ها خریدهای خود را به‌‌‌‌‌طور موقت کاهش داده‌اند، اما تجربه بازار ثابت‌کرده که روسیه استاد دورزدن تحریم‌هاست؛ از تغییر پرچم کشتی‌‌‌‌‌ها گرفته تا جابه‌‌‌‌‌جایی‌‌‌‌‌های دریایی پنهان و شبکه‌‌‌‌‌های فروش غیررسمی. 

کارشناس بانک استرالیایی CBA می‌گوید: «تاریخ نشان‌داده که هر‌بار، روسیه راهی برای چرخش پیدا می‌کند، بنابراین نگرانی از تحریم‌ها بیشتر روانی است تا واقعی.» حتی مقامات کاخ‌سفید نیز تایید کرده‌اند که ترامپ آماده امضای قانون تحریم‌های جدید است، البته به شرطی که کنترل نهایی اجرای آن در دست خودش باشد. او گفته جمهوری‌خواهان در حال تدوین طرحی هستند که «هر کشور معامله‌‌‌‌‌کننده با روسیه» را تحریم می‌کند و نام ایران نیز به‌‌‌‌‌صراحت به این فهرست محتمل افزوده شده‌است.

از سودان تا تنگه هرمز

بازار در کنار تحریم‌ها، به تحولات ژئوپلیتیک دیگری نیز چشم دارد. حملات اخیر در سودان، برخی اتفاقات در آب‌های خلیج‌فارس و حتی احتمال اقدام نظامی آمریکا در ونزوئلا، همگی عواملی هستند که شاید بتوانند جرقه‌‌‌‌‌هایی برای افزایش قیمت ایجاد کنند، اما واقعیت این است که وزن این ریسک‌ها در‌برابر سیل عرضه، بسیار کم شده‌است. تحلیلگران بانک هلندی ING می‌گویند: حتی اگر تنش‌ها به‌‌‌‌‌طور مقطعی قیمت‌ها را تکان دهد، حجم بالای نفت روی دریا (که خریداران به دلیل ریسک تحریم‌ها حاضر به پذیرش آن نیستند) باعث می‌شود این اثرات کوتاه‌مدت و شکننده باشد.

فرصت یا هشدار؟

سوال مهم اینجاست: برای ایران، سقوط قیمت‌ها چه معنایی دارد؟ اقتصاد ایران، چه در دوران تحریم و چه در زمان صادرات رسمی، همواره از قیمت‌های بالای نفت سود برده و از قیمت‌های پایین آسیب‌دیده است. در شرایط کنونی که نفت‌برنت در محدوده ۶۰ دلار نوسان می‌کند و چشم‌‌‌‌‌انداز آن تا ۲۰۲۶ نیز صعودی نیست، ایران با چند پیام روشن روبه‌‌‌‌‌روست: 

۱. ‌کاهش ارزش صادرات نفتی: حتی اگر صادرات غیررسمی ادامه داشته‌باشد، هر دلار کاهش قیمت، درآمد را به‌‌‌‌‌شدت پایین می‌آورد. برای کشوری که بودجه‌‌‌‌‌اش به ارز نفتی وابسته است، این یک زنگ خطر جدی است.

۲. ‌فشار بیشتر بر بودجه‌ یارانه‌‌‌‌‌ها: درحالی‌که ایران سالانه ده‌‌‌‌‌ها‌میلیارد دلار یارانه سوخت پرداخت می‌کند، قیمت پایین جهانی نفت باعث می‌شود فروش نفت از نظر ارزی کمتر و کمتر شود و فشار بر منابع داخلی بیشتر شود.

۳. ‌افزایش اهمیت تنش‌ها در منطقه: تنش‌های احتمالی در تنگه هرمز، در گذشته قیمت‌ها را به‌‌‌‌‌سرعت بالا می‌برد، اما امروز بازار به‌‌‌‌‌قدری اشباع شده که این نوسانات ممکن است تنها «سکته‌‌‌‌‌‌های کوتاه‌مدت» ایجاد کنند، در نتیجه نقش ایران به‌عنوان گره ژئوپلیتیک انرژی تضعیف شده‌است.

۴. ‌فرصت برای بازنگری در سیاست انرژی: اگر قرار باشد بازار جهانی چند سال ‌در مسیر نزولی باقی‌بماند، ایران باید برای دوره‌‌‌‌‌ای بلندمدت از درآمدهای بالای نفت خداحافظی و ساختار خود (به‌‌‌‌‌ویژه یارانه‌‌‌‌‌ها، مصرف انرژی و صادرات غیرنفتی) را بازنگری کند.

سقوط بیشتر یا احیای محدود؟

گلدمن‌ساکس در گزارش اخیر خود اعلام‌کرده؛ قیمت نفت تا پایان ۲۰۲۶ نزولی خواهد بود؛ هرچند اگر تولید روسیه بیش از حد انتظار کاهش یابد، ممکن است برنت به بالای ۷۰ دلار در سال‌۲۰۲۷ برسد. موسسه UBS نیز پش‌‌‌‌‌بینی‌کرده؛ با وجود افت کوتاه‌مدت، بازار در نیمه دوم سال‌۲۰۲۶ باثبات‌‌‌‌‌تر خواهدشد، اما تا رسیدن به آن نقطه، نفت جهانی همچنان در وضعیتی قرار دارد که شاید بهترین توصیف برای آن، عبارت باشد از: بازاری که در آن وفور عرضه، ضعف تقاضا و تنش‌های سیاسی درهم تنیده‌‌‌‌‌اند، نتیجه‌‌‌‌‌اش سقوط قیمت‌هاست؛ سقوطی که نه‌‌‌‌‌تنها اقتصادهای بزرگ که کشورهایی مانند ایران (وابسته به درآمدهای نفتی) را نیز به چالش می‌کشد.

در چنین فضایی، واقعیت این است که ایران علاوه‌بر ریسک‌های خارجی، با ضعف ساختاری داخلی نیز روبه‌‌‌‌‌روست: از قاچاق سوخت و ناترازی انرژی گرفته تا زیرساخت فرسوده پالایش و هزینه‌های سنگین یارانه‌‌‌‌‌ای. بازار جهانی نفت، آینه‌‌‌‌‌ای است که ایران نیز ناچار است تصویر خود را در آن ببیند؛ تصویری که امروز بیش از هر چیز نیازمند اصلاحات عمیق و شفافیت در سیاستگذاری است.