بهرغم تحریمها، ایران نشانداده که میتواند سطح صادرات خود را حفظ کند؛
بازار نفت درآتش ریسک
این افزایش قیمت در حالی رخ میدهد که معاملهگران به مجموعهای از عوامل سیاسی و امنیتی چشمدوختهاند؛ از احتمال اقدام نظامی آمریکا علیه ونزوئلا تا بنبست دیپلماتیک در مسکو بر سر جنگ اوکراین. هریک از این متغیرها نهتنها معادلات عرضه جهانی نفت را تغییر میدهند، بلکه برای اقتصادهایی چون ایران که از سویی تحتتحریم و از سوی دیگر وابسته به درآمدهای نفتی هستند، پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم بههمراه دارند. نخستین عاملی که بازار نفت را به آرامی به سمت قیمتهای بالاتر هدایت کرده، احتمال اقدام نظامی آمریکا علیه ونزوئلا پس از اظهارات اخیر دونالد ترامپ بود.
او اعلام کرد؛ واشنگتن «بهزودی» برای مقابله با شبکههای قاچاق مواد مخدر در خاک ونزوئلا دست به اقدام خواهد زد. این تهدیدها بهسرعت در بازار نفت منعکس شد، چراکه صنعت نفت ونزوئلا (با وجود سالها افت و فرسایش) هنوز حدود یکمیلیون و صدهزار بشکه در روز تولید دارد؛ ظرفیتی که بخش عمده آن به چین صادر میشود. شرکت مشاورهای ریستاد انرژی هشدار داده؛ هرگونه تنش جدی نظامی میتواند این حجم از تولید را بهخطر بیندازد و شکافی در عرضه جهانی ایجاد کند. این شکاف، در بازاری که هماکنون نیز به دلیل تحریمهای روسیه و کاهش صادرات برخی تولیدکنندگان دیگر با فشار عرضه مواجه است، بهسرعت موجب رشد قیمت خواهدشد.
مذاکرات ناکام
در همینحال، مذاکرات ناکام واشنگتن و مسکو درباره جنگ اوکراین نیز یکی دیگر از منابع فشار بر بازار بود. این گفتوگوها که امید میرفت بتواند مسیر بازگشت بخشی از نفت روسیه به بازار جهانی را هموار کند، بدون دستاوردی پایان یافت. همزمان، اوکراین به حملات پهپادی خود علیه زیرساختهای انرژی روسیه ادامه داد؛ حملاتی که نهتنها صادرات روسیه را محدودکرده، بلکه بازار جهانی را در حالت آمادهباش نگه داشتهاست. در چنین شرایطی، معاملهگران معتقدند؛ احتمال بازگشت کامل نفت روسیه به بازار، دستکم در آینده نزدیک، بسیار پایین است و این خود بهمعنای تداوم فشار قیمتی است.
در کنار این تحولات ژئوپلیتیک، عامل دیگری نیز به بازی وارد شدهاست: انتظار برای کاهش نرخ بهره توسط فدرالرزرو. براساس نظرسنجی رویترز میان اقتصاددانان، ۸۲درصد آنها انتظار دارند بانکمرکزی آمریکا در نشست پیشرو، نرخ بهره را ۲۵واحد پایین بیاورد. این تصمیم (در صورت وقوع) موتور اقتصاد آمریکا را تقویت کرده و به افزایش تقاضا برای نفت منجر میشود، بنابراین بخشی از رشد قیمت نفت نیز ناشی از انتظارات اقتصادی و امید به رونق تقاضاست. هرچند ترکیب این عوامل توانست قیمت شاخص برنت و WTI آمریکا را در مسیر رشد هفتگی قرار دهد، اما بازار همچنان با تردیدهایی روبهرو است. نشانههایی از مازاد عرضه در بازار دیده میشود که مانع از جهشهای بزرگ قیمتی شدهاست. سعودیها قیمت رسمی فروش نفت سبک خود به مشتریان آسیایی را برای ماه ژانویه به پایینترین سطح پنج سالاخیر رساندهاند؛ اقدامی که نشان میدهد عربستان با چالش تقاضا در آسیا و افزایش عرضه از سوی رقبایی چون آمریکا مواجه است.
در کانادا نیز قیمت نفت به ضعیفترین سطح خود از مارس رسیده و از سوی دیگر صادرات قزاقستان پس از آسیبدیدن پایانه دریایسیاه در پی حمله پهپادی اوکراین کاهش یافتهاست. این تحولات متناقض، از یکسو عرضه برخی تولیدکنندگان را محدودکرده و از سوی دیگر ضعف تقاضا در بخشهایی از بازار را برجستهتر کردهاند. در مجموع، بازار جهانی نفت اکنون در نقطهای قرار دارد که هر خبر سیاسی یا نظامی میتواند آن را چند دلار بالا یا پایین ببرد. با وجود رشد ملایم قیمتها، این صعود همچنان شکننده است و بهشدت به تحولات آتی وابسته خواهد بود.
این تحولات چه معنایی برای ایران دارد؟
نخست، افزایش حقالریسک ژئوپلیتیک معمولا به نفع کشورهایی مانند ایران تمام میشود، زیرا در چنین فضاهایی، بازار جهانی بیشتر بهدنبال منابع قابلاتکا و جریانهای باثبات عرضه میگردد. ایران، با وجود تحریمها، نشانداده که میتواند صادرات خود را (عمدتا به چین) در سطح قابلتوجهی حفظ کند. اگر بحران ونزوئلا جدی شود و صادرات این کشور کاهش یابد، ایران ممکن است از فضای ایجادشده بهره ببرد و سهم بیشتری از بازار خاکستری شرق آسیا را بهدست آورد. از سوی دیگر، افزایش تنش میان آمریکا و ونزوئلا و نیز ادامه جنگ اوکراین، هر دو بهنوعی موجب کاهش عرضه جهانی میشوند؛ موضوعی که به بالا رفتن قیمتها کمک میکند.
برای اقتصاد ایران که بودجهاش وابستگی قابلتوجهی به نفت دارد، قیمتهای بالاتر نفت (حتی در صورت اعمال تخفیفهای صادراتی) امکان افزایش درآمدهای ارزی را فراهم میآورد. در شرایطی که دولت ایران با کسریبودجه مواجه است، هر دلار افزایش قیمت نفت میتواند تاثیر قابلتوجهی بر تراز مالی کشور بگذارد، با اینحال فشار بر بازار آسیا (بهویژه کاهش قیمت رسمی فروش نفت عربستان) رقابتی شدید میان تولیدکنندگان برای حفظ سهم از بزرگترین بازار مصرفی جهان ایجاد کردهاست. این کاهش قیمت، برای ایران نیز پیام مهمی دارد: حفظ بازار تنها با ارائه تخفیف ممکن خواهدبود.
تخفیفهای اجباری
بنابراین، هرچند قیمت جهانی نفت رو به افزایش است، اما تخفیفهای اجباری برای رقابت با عربستان و عراق میتواند بخشی از این منفعت را برای ایران کاهش دهد. در سطح کلانتر، ناکامی مذاکرات روسیه و آمریکا و تداوم جنگ اوکراین، موقعیتی دوگانه برای ایران ایجاد میکند. از یکسو، ادامه این وضعیت قیمت نفت را بالا نگه میدارد و به نفع درآمدهای ایران است. از سوی دیگر، تشدید فشار بر روسیه باعث میشود این کشور برای فروش نفت خود تخفیفهای بیشتری نسبت به ایران ارائه کند؛ تخفیفهایی که دقیقا همان بازار هدف ایران (یعنی چین) را نشانه میرود. بهعبارت دیگر، هرچه روسیه تحتفشار بیشتری قرار بگیرد، رقابت ایران با این کشور سختتر میشود. از منظر سیاست انرژی، تصمیم اوپکپلاس برای حفظ سطح تولید تا اوایل سالآینده نیز باعث میشود توازن بازار در کوتاهمدت باثبات بیشتری مدیریت شود.
این تصمیم میتواند به ایران (که تولید آن در چارچوب توافقهای اوپکپلاس محدود نیست) امکان دهد از فضای قیمتی بهره بیشتری ببرد، بهویژه اگر ظرفیت صادراتی خود را تثبیت و افزایش دهد. در مجموع، تحولات اخیر بازار جهانی نفت، ضمن آنکه خبر از تداوم روند افزایشی قیمتها میدهد، برای ایران پیامهای پیچیدهای در حوزه صادرات، رقابت منطقهای و سیاستگذاری انرژی دارد. فضای ژئوپلیتیک جهانی بار دیگر ثابتکرده که بازار نفت نهتنها به عرضه و تقاضا، بلکه به هر تکانه سیاسی حساس است و ایران، بهعنوان کشوری که هم تولیدکننده نفت است و هم بازیگری ژئوپلیتیک، بیش از هر زمان دیگری تحتتاثیر این تحولات قرار دارد.