تحولات بانک مرکزی آمریکا بررسی شد؛
انتصاب سرنوشتساز رئیسکل
نشانههایی از فشار در بازار وامدهی شبانه (overnight lending markets) ظاهر شده است، جایی که بانکها برای تامین ذخایر موقت به یکدیگر وام میدهند. این فشارها باعث شده نرخ بهره در این بازار به سقف محدوده هدف فدرالرزرو نزدیک شود. برخی تحلیلگران هشدار دادهاند که اگر کاهش اندازه ترازنامه بیش از حد ادامه یابد، ممکن است فدرالرزرو همان اشتباه سال ۲۰۱۹ را تکرار کند و ذخایر بانکی به طور ناگهانی کم شده، نرخهای شبانه بهصورت جهشی بالا بروند.
اکنون بحث اصلی در جلسات فدرالرزرو این است که آیا باید همین روزها روند کوچکسازی داراییها را متوقف کرد یا تا پایان سال ادامه داد. برخی مانند «میشل بومن» معتقدند که بانک باید ترازنامهای بسیار کوچکتر داشته باشد تا کمتر در بازارها دخالت کند و از وابستگی سیستم مالی به ذخایر فدرالرزرو بکاهد. در مقابل، مقاماتی مانند «کریستوفر والر» تاکید دارند که توقف زودهنگام میتواند موجب نوسانات ناخواسته شود و بانکها را در تامین نقدینگی به زحمت بیندازد.
گزینههای جایگزین پاول
با نزدیک شدن پایاندوره ریاست «جروم پاول» در فدرالرزرو، دولت ترامپ در حال تصمیمگیری برای یکی از مهمترین انتصابات اقتصادی خود است؛ انتخاب رئیس جدید برای بانک مرکزی آمریکا. این تصمیم، که به گفته منابع نزدیک تا پیش از پایان سال ۲۰۲۵ اعلام میشود، میتواند مسیر سیاست پولی ایالات متحده و اعتماد بازارهای جهانی را در سالهای آینده تعیین کند.
رهبری این فرآیند در دست «اسکات بسنت»، وزیر خزانهداری ترامپ است؛ شخصی که دیدگاههای او درباره فدرالرزرو کاملا متفاوت از سنتهای چند دهه گذشته است. بسنت، که خود پیشتر مدیر صندوقهای سرمایهگذاری و منتقد گسترش بیش از حد ماموریت فدرالرزرو بوده، به دنبال ساختن بانکی کوچکتر، کمدخالتتر و منضبطتر است. او خواهان محدود شدن نقش بانک مرکزی در مدیریت اقتصاد، کاهش ترازنامه عظیم آن پس از بحران ۲۰۰۸، حذف یا ادغام برخی از ۱۲ بانک منطقهای فدرال و پایان دادن به اقدامات مداخلهگرایانه نظیر خرید انبوه اوراق قرضه دولتی است.
در میان گزینههای اصلی برای جانشینی پاول پنج نفر دیده میشوند: دو عضو فعلی هیاتمدیره فدرالرزرو یعنی کریستوفر والر و میشل بومن، اقتصاددان و رئیس شورای اقتصادی ملی کاخ سفید کوین هَسِت، مقام پیشین فدرالرزرو و منتقد جدی سیاستهای انبساطی کوین وارش و مدیر ارشد شرکت سرمایهگذاری بلکراک، ریک ریدر. هر پنج نفر در هفتههای آینده دور دوم مصاحبههای خود را با وزارت خزانهداری خواهند داشت تا فهرست نهایی به ترامپ ارائه شود.
ترامپ بارها از بسنت به عنوان فردی که میتواند فدرالرزرو را «پاکسازی کند»، تمجید کرده اما گفته قصد ندارد او را برای این سمت منصوب کند. با این حال، بسیاری معتقدند در صورت نارضایتی رئیسجمهور از گزینههای دیگر، بسنت خود ممکن است به عنوان نامزد نهایی مطرح شود. رویکرد کلی دولت ترامپ و بسنت مبتنی بر کاهش نقش فدرالرزرو در اقتصاد است. آنان معتقدند نرخهای بهره کنونی بسیار بالا هستند و بانک مرکزی باید سریعتر و وسیعتر آنها را کاهش دهد. در این چارچوب، والر و بومن نیز با کاهش تدریجی نرخها، هرچند با سرعتی کمتر از خواست کاخ سفید، موافقاند. بومن همچنین در حال کاهش الزامات نظارتی برای بانکهای آمریکایی است؛ اقدامی که بهگفته مشاوران، حدود ۲.۶ تریلیون دلار ظرفیت وامدهی تازه برای نظام بانکی ایجاد کرده است. او در عین پایبندی ظاهری به قواعد سرمایهای جهانی، موسوم به استاندارد بازل، از همکاریهای بینالمللی در حوزههایی مانند سیاست اقلیمی عقبنشینی کرده است. وارش که پیشتر عضو فدرالرزرو در دوران جورج بوش بود و چهرهای نزدیک به والاستریت محسوب میشود، یکی از گزینههای محبوب ترامپ است. او منتقد سیاست تسهیل کمی(QE) است و میگوید این سیاست باعث بزرگ شدن بیرویه ترازنامه فدرالرزرو و تداخل نقش آن با دولت شده است. وارش حتی گفته که میتوان همزمان با کوچک کردن ترازنامه، نرخ بهره را نیز کاهش داد؛ پیشنهادی بحثبرانگیز که بسیاری از اقتصاددانان آن را غیرعملی میدانند.
از سوی دیگر، کوین هَسِت، رئیس شورای اقتصادی ملی، به دلیل وفاداری بیحد به ترامپ محتملترین گزینه دانسته میشود. هرچند او درباره ساختار فدرالرزرو یا سیاستهای پولی اظهارنظر دقیقی نکرده، اما رابطه نزدیکش با رئیسجمهور عاملی تعیینکننده است. به تعبیر یکی از تحلیلگران پیشین فدرالرزرو، شاید در ظاهر فرآیند انتخاب منظم باشد، اما وقتی تصمیم به دفتر بیضی(دفتر رئیسجمهور در کاخ سفید) برسد، عامل اصلی وفاداری خواهد بود نه نظریات اقتصادی.
ریک ریدر که مدیر سرمایهگذاری در بلکراک است، دیدگاهی نزدیک به بسنت دارد. او خواستار کاهش شدید نرخهای بهره است اما همزمان نسبت به رشد اقتصادی آمریکا، به ویژه به دلیل رونق سهام مرتبط با هوش مصنوعی، بسیار خوشبین است. در مجموع، هرچند پنج نامزد، همگی در یک نکته مشترکند؛ تمایل به یک بانک مرکزی کوچکتر و کمقدرتتر که کمتر در اقتصاد دخالت کند.
ترامپ طبق سنت، باید حدود سه تا چهار ماه پیش از پایاندوره پاول (مه ۲۰۲۶) رئیس جدید را معرفی کند. در صورت اعلام زودهنگام، رئیس منتخب میتواند پیش از آغاز رسمی کار خود، بر انتظارات بازار و مسیر نرخ بهره اثر بگذارد. با این حال، چنین اقدامی خطر آن را دارد که جایگاه پاول تضعیف و پیامهای پولی فدرالرزرو دچار سردرگمی شود.
تصمیم نهایی ترامپ نه فقط جهت سیاست پولی آمریکا را برای سالهای آینده تعیین خواهد کرد، بلکه آزمونی است برای اینکه آیا استقلال فدرالرزرو در برابر نفوذ سیاسی همچنان پابرجا میماند یا خیر؟