پرونده امروز
بازگشت تحریمها؟
اما فقط اروپاییها نیستند که سر سازگاری نداشته و مدام بهانه میآورند؛ اقلیت افراطی یا همان «دلواپسان سابق» کمر به همت بستهاند و مدام بر طبل مخالفت میکوبند. از تهدید به استیضاح و طرح سوال در مجلس گرفته تا برگزاری تجمع و انتقادات تخریبی و هرچه هست را به کار بستهاند تا همچنان خودشان را مدعی امور حفظ کنند.
در این میان حتی برای مذاکرهکنندگان فعلی و سابق به ظن خودشان اتهام و جرم تراشیدهاند و این و آن را محکوم کردهاند. ادعایشان این است که «توافق ایران با آژانس، چاهی عمیقتر از برجام است». حتی پا را فراتر از این گذاشته و مدعی شدند که شورای عالی امنیت ملی بهعنوان یک نهاد بالادستی مرتکب تخلف شده یا به قول خودشان «شورای عالی امنیت ملی در توافق با آژانس قانون را رعایت نکرده است»؛ هرچند که این ادعا با واکنش جدی شورای عالی امنیت ملی همراه شد تا دبیرخانه این شورا طی بیانیهای صراحتا ادعای مخالفان را رد کند. به نظر میرسد دولت پزشکیان در شرایط متفاوت و حتی سختتر از دوران روحانی و برجام قرار دارد؛ هرچند که چه در آن دوره و چه حالا، ساکنان پاستور در تنگنای مخالفت تندروهای داخلی و بهانهتراشی غرب قرار داشتهاند.
البته درباره مخالفت تندروهای داخلی، همواره این پرسش مطرح است که مخالفت آنان تا کجا ادامه خواهد داشت و آیا این یک تاکتیک برای افزایش قدرت چانهزنی با غرب بوده یا رویکردی برای رقابتهای سیاسی و جناحی داخلی به شمار میرود؟ هرچه هست، تا امروز بیش از آنکه بر تصمیمات غرب تاثیرگذار باشد، موجبات تشدید اختلافات داخلی را فراهم کرده است. حالا باید این سوال را پرسید که در صورت اجرای مکانیسم ماشه و چالشها و تهدیدهای مقتضی با آن، سرنوشت این اختلافات داخلی به کجا میرسد؛ اختلافاتی که پیشتر
مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری، از آن بهعنوان مهمترین مانع در حل مشکلات داخلی ایران نام برد و بر همین اساس مساله «وفاق ملی» را بهعنوان یک هدف مهم برای دولت متبوع خود تعریف کرد.