پرونده امروز
آسیبشناسی تورم

تورم در ایران تنها نتیجه افزایش نقدینگی یا کسری بودجه نیست؛ نماد شکاف عمیق میان تصمیمات رسمی و تجربه واقعی مردم است. در گزارشهای رسمی مدام به مهار تورم، رشد و ثبات تاکید میشود؛ حال آنکه در کسبوکارها، مغازهها، بازارها و حتی در گفتوگوهای روزمره، مردم با واقعیت دیگری روبهرو هستند که هر روز ناپایدارتر و غیرقابلپیشبینیتر میشود. این ناهمخوانی، تورم را از یک متغیر اقتصادی به بحران ادراک عمومی بدل کرده است.
جامعهای که پیشبینیپذیری را از دست داده باشد، بهناچار از آیندهنگری فاصله میگیرد و به زندگی لحظهای پناه میبرد. ترس از تورم خود به موتور تولید تورم تبدیل شده است؛ از خانوادههایی که خریدهایشان را جلو میاندازند تا سرمایهگذارانی که سرمایه را از تولید به بازارهای زودبازده، غیرمولد و راکد ارز، طلا، سکه، مسکن یا حتی خودرو منتقل میکنند.
سیاستگذاری نیز در این چرخه نقش محوری دارد؛ تصمیماتی که برای مدیریت لحظهای بحرانها اتخاذ میشوند، شاید چند صباحی آرامش ایجاد کنند، اما در عمل بذر بیثباتیهای بعدی را میکارند. تا زمانی که اقتصاد از «تصمیمات کوتاهمدت» به سمت «راهبردی بلندمدت» حرکت نکند، این چرخه معیوب ادامه خواهد یافت. امروز، جامعه بیش از هر زمان دیگری به نشانههایی از ثبات، پیشبینیپذیری و شفافیت نیاز دارد. شاید اصلیترین مساله این باشد که اقتصاد ایران پس از سالها چرخیدن در یک مدار بسته، به تغییر مسیر نیاز دارد؛ تغییری که بدون بازسازی اعتماد و هماهنگی سیاستهای پولی و مالی، ممکن نخواهد شد. پرونده امروز باشگاه اقتصاددانانِ «دنیای اقتصاد» به آسیبشناسی تورم اختصاص یافته است.