این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
اصلاحات اقتصادی، فرآیندی لاجرم و گریزناپذیر است که دولت به هر روی ناچار به انجام آن است؛ اما اگر این اصلاحات از بدنه خود نظام سیاستگذاری آغاز نشود، احتمال موفق نشدن دولت وجود دارد. کارشناسان معتقدند چنانچه دولت در وهله اول اصلاحات اقتصادی را از بدنه خود آغاز کند؛ یعنی اندازه دولت را کوچکتر کند یا بودجه نهادهای وابسته به خود را کاهش دهد، آحاد اقتصادی نیز با آغوش باز پذیرای اصلاحات اقتصادی خواهند شد.
زمانی دولت مردم را به صرفهجویی دعوت میکرد تا بخشی از بار وارده به دولت، برای تامین نیازهای اولیهای مثل برق، آب، انرژی و... از راه مشارکت خودخواسته مردم کاسته شود. چنین دولتی، اگر حمایت کافی مردم را داشته باشد، احتمالا میتواند تا حدودی موفق شود و مطابق با بخشی از صرفهجویی مردم برنامهریزی کند. مثلا اگر دولتی که از دل دموکراسی سر برآورده است، از مردم بخواهد که صرفهجویی کنند تا بحرانها را در کنار یکدیگر پشت سر بگذارند، این دعوت برای مردم شنیدنی و قابل احترام است؛ چرا که در دل خود نوعی احترام به انتخاب و تصمیم مردم دارد. اما در ایران، دعوت به صرفهجویی، دیگر از شکل دعوت گذشته و به اجبار تبدیل شده است. زمانی که برق میرود یا آب قطع میشود، دیگر این «جیرهبندی»، داوطلبانه و مبتنی بر خواست مردم نیست.