این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
سایه جنگ هنوز بر منطقه و مشخصا ایران و رژیم صهیونیستی باقی مانده است. اما فارغ از تهدیدات و احتمالات جنگی، این نگرانی وجود دارد که آینده تهران در سایه جنگ احتمالی بهویژه در بحث اقتصاد چه خواهد شد؟ آیا قرار است ایران و سایر کشورهای منطقه صرفا تمرکز و نگاه خودشان را به احتمالات نظامی، امنیتی و دفاعی معطوف کرده و به قولی توان بازدارندگی خودشان را تقویت کنند؟
چه آن زمان که ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل بود و آقایان در دوره دولت یازدهم مترصد برجام بودند تا تهدیدها و تحریمها را از سر کشور دور کنند و سرانجام موفق به عقد برجام شدند و چه حالا که جنگ تحمیلی ۱۲روزه رخ داده و تروئیکا مدام جمهوری اسلامی را به اسنپبک و متعاقبا تکرار ماجرای فصل هفتم منشور سازمان ملل تهدید میکند، یک اشتراک جدی وجود دارد؛ ایران به صورت جدی نیازمند یک قدرت بزرگ بازدارندگی است. ولی باید پرسید این قدرت بازدارندگی چیست؟
مهمترین عامل در تسهیل شروع یک جنگ و تهاجم یک کشور به کشور دیگر این است که شما بتوانید افکار عمومی را در جهان با خودتان همراه کنید. گفتوگو یا تعامل یا منافع مشترک بهترین ابزاری هستند که در اقناع افکار عمومی و ایجاد یک اجماع جهانی کارآمد هستند. هرچه توان نظامی یا دفاعی در بازدارندگی نظامی موثر است، مذاکره هم در توجیه، تفهیم و اقناع موثر است. مصداق این اصل، همان مذاکراتی بود که ایالات متحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و جمهوری اسلامی طی جنگ تحمیلی ۱۲روزه توامان با کشورهای منطقه، سازمان ملل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و غرب دنبال کردند.
پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه و اعلام آتشبس، هرکسی از ظن خودش نظراتی را در باب اهمیت تقویت افزایش توان بازدارندگی مطرح میکند که قطعا بخش مهمی از این مساله به مقوله توان دفاعی و نظامی و امنیتی مربوط میشود. امروز همه کشورها یک نگاه جدی به ضرورت توان دفاعی و نظامی و امنیتی و اطلاعاتی و امثالهم دارند که مجموعه این موارد میتواند چه در بحث تهاجم و چه در بحث تدافع، شرایط خاص و ویژه خودشان را داشته باشد که از تخصص نگارنده و حوصله متن خارج است.