تاثیر کاهش محدودیت تخصیص گاز بر صنایع بورسی
به نظر کارشناسان و فعالان بازار سرمایه، محدودیت گازی بیشترین اثر را بر تولید آهن اسفنجی دارد و در صورت رفع این محدودیتها، انتظار میرود تولید و صادرات صنعت به روند طبیعی خود و پیش از محدودیتها بازگردد.
عدم النفع محدودیت تخصیص گاز چقدر است؟
پیمان شوریابی، کارشناس بازار سرمایه به مشکلاتی که محدودیت تخصیص گاز به صنایع فولادی ایجاد میکند، اشاره کرد و گفت: مهمترین مصرفکننده گاز در این صنعت بخش تولید آهن اسفنجی است، زیرا کورههای احیا بیشترین میزان گاز را مصرف میکنند. به همین دلیل، هرگونه کاهش در تخصیص گاز مستقیما تولید آهن اسفنجی را کاهش میدهد و این کاهش در حلقههای بعدی زنجیره همچون شمش، تختال، ورق و میلگرد نیز ادامه پیدا میکند. این موضوع علاوه بر کاهش تولید، با هزینههای دیگری همراه است؛ ازجمله توقف یا نوسان خطوط تولید، افزایش ضایعات و افت کیفیت محصول و همچنین امکان اعمال جریمههای قراردادی در شرکتهایی که تعهدات بلندمدت دارند. صنایع نورد و سایر صنایع پاییندست نیز تحتتاثیر قرار میگیرند، زیرا خوراک کمتری از فولادسازان دریافت میکنند. مصرف روزانه گاز صنعت فولاد حدود ۵۰میلیون مترمکعب است و در صورت کاهش جدی، میتوان سناریوهای مختلفی از کاهش تولید را تصور کرد. بهطور تقریبی اگر ۳۰درصد از تولید از دست برود، حدود ۱۰میلیون تن کاهش تولید رخ خواهد داد که با فرض هر تن ۴۵۰ تا ۵۰۰ دلار، رقمی حدود ۴ تا ۵میلیارد دلار عدمالنفع ایجاد میکند. البته این برآوردها تقریبی است و نیاز به بررسی دقیقتر دارد، اما به صورت کلی اگر محدودیت ۳۰ درصدی گاز و برق در سال اعمال شود، با توجه به اینکه دولت در فصل سرد اولویت را به بخش خانگی و نیروگاهها میدهد، چنین زیانی قابل تصور است.
وی به ریشه و علل محدودیت تخصیص گاز پرداخت و گفت: منشأ اصلی مشکل کمبود عرضه در فصل سرد و افزایش شدید مصرف در بخش خانگی و نیروگاهی است. این عدمتعادل باعث میشود شرکت گاز برای مدیریت مصرف، صنایع پرمصرف و گازمحور را محدود کند. یکی از راهکارهای جایگزین تخصیص هدفمند انرژی است.
کارشناس بازار سرمایه به ارزیابی و ارائه راهکارها پرداخت و گفت: با توجه به اینکه رئیسجمهور اعلام کرده محدودیت تخصیص انرژی به صنایع صادراتمحور لغو خواهد شد، میتوان انتظار داشت دولت اولویت بیشتری برای صنایع ارزآور مانند فولاد قائل شود، زیرا کشور در شرایط کمبود منابع ارزی قرار دارد و صادرات این صنایع نقش مهمی در درآمد ارزی دارد. این تغییر در اولویتبندی که برخلاف رویه سال قبل است، میتواند به حمایت بیشتر از صنعت و افزایش ۴ تا ۵میلیارد دلاری درآمد ارزی منجر شود. راهکار دیگر، برنامهریزی برای شیفتدهی تولید است؛ به این معنا که اگر برنامه قطعی و وصل گاز از قبل مشخص باشد، شرکتهای فولادی قادر خواهند بود تولید خود را هماهنگ و مدیریت کنند. استفاده از سوختهای جایگزین در نیروگاهها نیز گزینه دیگری است تا گاز بیشتری به صنایع صادراتمحور تخصیص یابد. همچنین موضوع ذخیرهسازی گاز و ارتقای زیرساختهای تولید مطرح است، اما این موارد بلندمدت بوده و نمیتوان برای امسال یا سال آینده به آن تکیه کرد.
به نظر شوریابی با وجود رفع محدودیتهای فعلی کماکان احتمال قطعی گاز وجود دارد. وی گفت: اگر شرایط آبوهوایی بسیار سرد شود و مصرف خانگی افزایش یابد، شرکت گاز با توجه به محدودیتهای خود ناچار به اعمال دوباره محدودیت بر صنایع خواهد شد. بنابراین ریسک اصلی همچنان به شدت سرمای هوا وابسته است و در صورت افزایش مصرف خانگی، احتمال قطع مجدد گاز صنایع وجود دارد.
محدودیت تخصیص گاز،تولید صنایع را چقدر کاهش میدهد؟
سعید حاجحیدری، کارشناس بازار سرمایه گفت: در ارزیابی محدودیت گاز بر صنعت فولاد، باید ابتدا مشخص کرد بیشترین مصرف گاز در کدام حلقههای زنجیره تولید رخ میدهد. بر اساس بررسیها، حدود ۶۰تا۷۰ درصد مصرف گاز این صنعت در واحدهای تولید آهن اسفنجی است و پس از آن، واحدهای گندلهسازی قرار دارند که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد گاز مصرف میکنند. سایر بخشها در مجموع تنها بین ۵تا۱۰ درصد مصرف دارند. در 4 ماه انتهای سال، با افزایش برودت هوا، معمولا گاز واحدهای آهن اسفنجی و گندلهسازی برای دورهای میان 60 تا 90 روز قطع میشود و این موضوع ظرفیت تولید این بخشها را بین ۱۵ تا ۲۵ درصد کاهش میدهد.
با توجه به این محدودیتها، سالانه حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از ظرفیت تولید آهن اسفنجی به دلیل قطع گاز در فصل سرما از دست میرود و صنعت فولاد نیز در نهایت تا حدود ۲۰ درصد از درآمد خود را کاهش میدهد؛ چراکه محصولی تولید نشده که فروخته شود. در چنین وضعیتی، هزینههای شرکت همچون حقوق و دستمزد یا سربار همچنان بهصورت جاری پرداخت میشود و همین امر حاشیه سود شرکتهای فعال در زنجیره فولاد را کاهش میدهد. اگر ناترازی گاز در میانمدت برطرف نشود، کاهش تولید در سالهای آینده بیشتر خواهد شد، زیرا مصرف خانگی با توجه به فرسودگی تجهیزات گرمایشی و رشد جمعیت افزایش مییابد و سهم صنعت از گاز بهتدریج کمتر میشود. در چنین شرایطی، صنعت فولاد حتی ممکن است بین ۳۰ تا ۳۵ درصد از ظرفیت تولید خود را در فصل سرد از دست بدهد.
بررسی منشأ این ناترازی نشان میدهد افزایش شدید مصرف خانگی به دلیل فرسودگی تجهیزات گرمایشی، رشد جمعیت و مهمتر از همه، نبود سرمایهگذاری کافی در زیرساختهای استخراج گاز و مخازن پارس جنوبی از عوامل اصلی این مشکل است. پس از دوره برجام، سرمایهگذاری قابلتوجهی در توسعه برداشت گاز انجام نشده، اما مصرف با سرعت زیادی رشد کرده است. علاوه بر این، فرسودگی شبکه انتقال نیز در تشدید ناترازی نقش دارد.
راهکار فوری برای رفع ناترازی وجود ندارد، اما در میانمدت باید سرمایهگذاری در استخراج و ذخیرهسازی گاز جدی گرفته شود و همزمان، اصلاح قیمتگذاری انرژی و مدیریت بهینه مصرف، بهویژه در بخش خانگی دنبال شود. نبود تکنولوژی روز برای ذخیرهسازی و افزایش فشار مخازن نیز تحتتاثیر تحریمها مانع توسعه ظرفیت تولید گاز شده است. در کنار گاز، بحران برق نیز در فصول گرم وجود دارد و مجموعه این عوامل نشان میدهد تا زمانی که اصلاحات ساختاری در حوزه انرژی و قیمتگذاری هدفمند انجام نشود، ناترازی انرژی همچنان ادامه خواهد داشت.