صاحبنظران در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کردند؛
هژمونی دلار بسته نجات کشاورزی ایران
ایران با اقلیم متنوع و ظرفیتهای طبیعی فراوان، میتوانست به یکی از قطبهای تولید محصولات کشاورزی در منطقه بدل شود، اما نبود سیاستگذاری منسجم، تداوم روشهای سنتی تولید، ضعف در فناوری و کمبود سرمایهگذاری، بخش بزرگی از این ظرفیت را به حاشیه رانده است. در میانه این وضعیت، موضوع اصلاح الگوی کشت به یکی از کلیدواژههای اصلی گفتوگوهای کارشناسان و سیاستگذاران بدل شده است. راهی که اگر درست پیموده شود، میتواند بهرهوری را افزایش دهد، ضایعات را کاهش دهد، کشاورزی را به سمت مدرن شدن سوق دهد و زمینه جذب سرمایههای تازه را فراهم آورد، اما مسیر اجرای این اصلاحات آسان نیست.
نبود دادههای دقیق از سطح زیرکشت، ضعف در آموزش کشاورزان، ناهماهنگی میان نهادهای تصمیمگیر و محدودیت بودجه، باعث شده بخش بزرگی از برنامهها روی کاغذ باقی بماند. در نتیجه، کشاورزی سنتی با بهرهوری پایین ادامه پیدا کند. طبیعی است که در چنین شرایطی، سرمایهگذاران نیز انگیزهای برای ورود به این حوزه نداشته باشند و صنایع تبدیلی و تکمیلی هم رشد نکنند. اصلاح الگوی کشت، تنها یک تغییر فنی در نوع محصولات نیست، بلکه گامی برای بازتعریف آینده کشاورزی ایران است. اگر این تغییر با سیاستگذاری پایدار، حمایت هدفمند و سرمایهگذاری هوشمند همراه شود، میتواند نهتنها تولید را افزایش دهد، بلکه ثبات اقتصادی و امنیت غذایی کشور را نیز تضمین کند، اما بدون وجود یک نگاه جامع و علمی، تلاشها پراکنده و بیثمر خواهد ماند و کشاورزی ایران همچنان در چرخهای از تکرار و اتلاف منابع گرفتار خواهد بود.
الگوی کشت در برزخ اصلاح
بحث اصلاح الگوی کشت و موانع آن، این روزها به یکی از محورهای اصلی سیاستگذاری در بخش کشاورزی تبدیل شده است. علیقلی ایمانی، مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران، با اشاره به بحث اصلاح الگوی کشت تشریح کرد: الگوی کشت شامل یکسری ملزومات است و نمیتوان آن را بدون برنامه و پشتوانه مشخص، اجرایی و عملیاتی کرد. زیرا این امر به اقتصاد کشاورز گره خورده است. بهعنوان نمونه، سالانه ۳۰ همت برای حمایتهای تشویقی و آموزشی کشاورزان در نظر گرفته شده است. اما آیا این امر تاکنون محقق شده است؟ پس اگر قرار است اصلاحاتی در الگوی کشت انجام شود، باید این اصلاحات تمام و کمال باشد. از طرفی، موانع متعددی در اصلاح الگوی کشت وجود دارد که ازجمله این موانع میتوان به آسیب رسیدن به منابع آب زیرزمینی، تغییرات اقلیمی و سوءمدیریتهای حاکم بر حوزه کشاورزی اشاره کرد. بنابراین، ابتدا باید موانع از سرراه برداشته شوند. از طرفی، در ایران کشاورزی به صورت مدرن انجام نمیشود و همچنان روشهای سنتی بر بخش کشاورزی حاکماند.
ایمانی درباره راهکارهای جذب سرمایه در کشاورزی مدرن تصریح کرد: کشاورزی در ایران خردهمالکی است و سرمایهگذاری در آن توجیه اقتصادی ندارد. از طرفی، به دلیل مشقتهای شغل کشاورزی، جوانان تمایلی به ورود به این حوزه ندارند و نسبت به سایر حوزهها نظیر خدمات و صنعت، درآمد کمتری دارد. بنابراین، انگیزهای برای ورود به حوزه کشاورزی و سرمایهگذاری در آن وجود ندارد. به صنایع تبدیلی در ایران تاکنون توجه چندانی نشده است. مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران درباره وضعیت صنایع تبدیلی در ایران توضیح داد: قیمتگذاری دستوری باعث شده هزینه محصولات داخلی بالاتر از وارداتی باشد و انگیزه فعالیت صنایع تبدیلی و بستهبندی کاهش یابد. تنها با حمایت غیرنقدی دولت و ایجاد توازن در واردات، این بخش میتواند رونق گرفته و سرمایهگذاری جذب کند.
حلقه مفقوده توسعه
الگوی کشت تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. محمد بازرگان، عضو اتاق اصناف ایران، درباره اصلاح الگوی کشت در گفتوگو با دنیای اقتصاد توضیح داد: الگوی کشت بهمعنای شیوهای است که در یک منطقه بهعنوان الگو مورد استفاده قرار میگیرد. این الگو میتواند بر پایه عوامل اقلیمی، سنتی یا حتی فرهنگی شکل گرفته باشد، چراکه فرهنگ نیز بر نوع و شیوه کشاورزی تاثیرگذار است. اصلاح الگوی کشت فرآیندی است که در چارچوبی با عنوان توسعه پایدار مفهوم پیدا میکند. برای بالا رفتن راندمان تولید باید روش کشت، آمار و ارقام، نژاد و... اصلاح شوند. اصلاح الگوی کشت با بهزراعی، بهنژادی، بهبود روشهای تولید، تغذیه مناسب محقق میشود. در شرایط فعلی، مدرن شدن کشاورزی میتواند به این بخش کمک کند.
این فعال صنفی درباره راهکارهای جذب سرمایه برای کشاورزی مدرن اظهار کرد: نبود فناوری و ضعف در هوشمندسازی کشاورزی، یکی از اصلیترین دلایل فرار سرمایه از این بخش است. بسیاری از کشاورزان کشور همچنان از همان ارقام بذر و شیوههای کشت دهههای گذشته استفاده میکنند. در چنین شرایطی، با بروز یک سرمازدگی یا تغییر اقلیمی، محصول از بین میرود و هیچ نهاد پژوهشی یا اجرایی مسوول، ازجمله سازمان تات یا معاونت تحقیقات و آموزش وزارت جهاد کشاورزی، برنامه موثری برای اصلاح این وضعیت ارائه نکرده است. این کمتوجهی سبب شده تا کشاورزی در ایران از منظر اقتصادی جذابیت خود را از دست بدهد. راهحل این موضوع، حرکت به سمت اصلاح ساختار تولید از طریق بهزراعی، بهنژادی و ایجاد زنجیرههای تولید است. وقتی سرمایهگذار بداند محصول تولیدی او تا مرحله فرآوری و فروش نهایی در بازار جهانی تعریف شده و سودآور است، ورود به بخش کشاورزی برای سرمایهگذار جذاب میشود.
یکی از چالشهای اصلی بخش کشاورزی، نبود پیوند موثر میان تولید و صنایع تبدیلی است. بازرگان با اشاره به علت بیتوجهی به ایجاد صنایع تبدیلی در کشور عنوان کرد: صنایع تبدیلی باید در منطقهای ایجاد شود که زنجیره تولید هم در آنجا باشد. زیرا در صورت فاصله زنجیره با صنایع تبدیلی، هزینه حملونقل افزایش پیدا میکند. بنابراین، صنایع تبدیلی باید در دل زنجیره قرار داشته باشد. اگر صنایع تبدیلی در شهرکهای صنعتی و دور از زنجیره تولید باشند، هزینههای تمامشده افزایش پیدا میکند. در نتیجه، تولیدکننده توان رقابت خود را از دست میدهد.
تحریم عامل عقبماندگی صنایع تبدیلی
اصلاح الگوی کشت با توجه به شرایط اقلیمی ایران یک امر ضروری است. صدرالدین نیاورانی، نایبرئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی درباره وضعیت اصلاح الگوی کشت توضیح داد: اصلاح الگوی کشت نیازمند آمار دقیق وزارت جهاد از سطح زیرکشت است تا محدودیتها و ممنوعیتها بهدرستی اعمال شوند. نبود اطلاعات شفاف، کمبود آموزش کشاورزان و محدودیت بودجه، از اصلیترین موانع این اصلاحات است. همچنین، مجلس باید بودجهای مشخص برای حمایت از کشاورزانی که نیاز به ماشینآلات و تجهیزات جدید دارند، اختصاص دهد.
کشاورزی سنتی هزینه بیشتری به کشاورز تحمیل میکند. به همین دلیل، کشاورزی باید به سمت مدرن شدن حرکت کند. نیاورانی با اشاره به راهکارهای حرکت به سمت سرمایهگذاری در کشاورزی مدرن تشریح کرد: یکی از راهکارها، حمایت صادرات است. زیرا باید محصولات کشاورزی به بازارهای جهانی راه پیدا کنند و با هزینه بالاتر بهفروش برسند. اینگونه میتوان برای مدرن کردن شیوههای کشاورزی سرمایهگذاری کرد.
ارز چندنرخی مانع مدرن شدن کشاورزی
اصلاح الگوی کشت بهعنوان یکی از ضرورتهای اساسی بخش کشاورزی، نیازمند رویکردی علمی و مدیریتی است که منافع کشاورز در آن محور اصلی باشد. علی رضوانیزاده، فعال حوزه کشاورزی، با اشاره به بحث اصلاح الگوی کشت تصریح کرد: براساس شرایط اقلیمی ایران، اصلاح الگوی کشت یک امر اجتنابناپذیر محسوب میشود. نکته مهمی که وجود دارد این است که باید به مالکیت و امنیت شغلی کشاورز احترام گذاشته شود و در راستای امنیت شغلی کشاورز، امنیت غذایی جامعه تامین شود. یکی از موانعی که در راستای اصلاح الگوی کشت وجود دارد، عدم تخصص مدیران در زمینه اقتصاد کشاورزی است. این عامل باعث شده تا منافع تولیدکننده و امنیت شغلی کشاورز در نظر گرفته نشود. راهکار اصلی، اجرای کشاورزی قراردادی با محوریت بخش خصوصی و بهرهگیری از روشهای نوین تامین مالی است تا سرمایههای سرگردان به سمت بخش کشاورزی هدایت شوند.
یکی از چالشهای جدی در مسیر توسعه کشاورزی مدرن، نبود ثبات اقتصادی و ارزی است. رضوانیزاده درباره راهکارهای جذب سرمایهگذار برای مدرنسازی کشاورزی تشریح کرد: سرمایهگذار داخلی و حتی سرمایهگذار خارجی هم وجود دارد. زیرا صادرات محصولات کشاورزی در محدوده هفت میلیارد دلار قرار دارد و حتی شبکه توزیع کشورهای هدف صادرات ایران تمایل دارند در حوزههایی نظیر گلخانه، گیاهان دارویی، شیلات و... سرمایهگذاری کنند. دلیل اصلی عدم سرمایهگذاری در این حوزهها، چند نرخی بودن ارز است. این شرایط باعث شده تولیدکننده و سرمایهگذار تمایل به سرمایهگذاری نداشته باشند. بنابراین، مشکل اصلی سیاستهای بانک مرکزی و چند نرخی بودن ارز است.
کشت قراردادی، پیشنیاز اصلاحات
اصلاح الگوی کشت میتواند نقش مهمی در افزایش بهرهوری، مدیریت منابع آب و بهبود وضعیت تولید ایفا کند. سید محمدرضا ترابی موسوی، نایبرئیس کمیسیون کشاورزی دوره دهم اتاق بازرگانی ایران، درباره اصلاح الگوی کشت در گفتوگو با دنیای اقتصاد توضیح داد: الگوی کشت ابلاغ میشود، اما اجرا نمیشود. همچنین، الگوی کشت حتما باید اصلاح شود، اما برای اصلاح آن پیشنیازهایی لازم است.
یکی از این پیشنیازها، کشت قراردادی است که اگر اجرا نشود، اصلاح الگوی کشت بیفایده است. کشت قراردادی به این معناست که خریدار با تولیدکننده قراردادی داشته باشد و تولیدکننده طبق نیاز خریدار، محصول خود را تولید کند. هرچند، این موضوع چندین سال است که در وزارت جهاد کشاورزی در حال پیگیری است، اما نتیجهای حاصل نشده است. مشکل اصلی اینجاست که تا کشت قراردادی اجرا نشود، اصلاح الگوی کشت هم بیتاثیر است. موانع متعددی سر راه کشت قراردادی و اصلاح الگوی کشت وجود دارد که ازجمله این موانع میتوان به قوانین خلقالساعه، مشکلات حوزه حملونقل و... اشاره کرد.
یکی دیگر از محورهای مهم در اصلاح بخش کشاورزی، موضوع بهروزرسانی شیوههای آبیاری است که اجرای آن، نقش اساسی در کاهش هدررفت منابع آبی و افزایش بهرهوری دارد. این فعال بخش خصوصی درباره اصلاح شیوه آبیاری تصریح کرد: شیوههای آبیاری باید بهروز شود. زیرا شیوه کشاورزی در ایران سنتی است و مصرف آب بسیار بالاست. بنابراین، باید برای افزایش بهرهوری، افزایش تولید و کاهش قیمت تمامشده محصول، به سمت مکانیزه کردن کشاورزی حرکت کنیم.
الگوی فدرالی در کشاورزی
اجرای اصلاح الگوی کشت بدون هماهنگی و زیرساختها ممکن نیست و نیازمند برنامهریزی منسجم در سطح ملی و استانی است.هامانهاشمی، عضو کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران، با اشاره به موضوع اصلاح الگوی کشت در گفتوگو با دنیای اقتصاد توضیح داد: اصلاح الگوی کشت باید محقق شود و برای این امر باید تصمیمسازی فدرالی اتفاق بیفتد. به این معنا که یکسری بحثها و موضوعات کلی درباره اصلاح الگوی کشت توسط وزارت جهاد کشاورزی مشخص شود و در قالب ماموریت به استانهای دارای ظرفیت سپرده شود.
استانهایی که این ابلاغیه را دریافت کردند، باید بر مبنای شرایط اقلیمی خود و به صورت فدرالی اقدام به اصلاح الگوی کشت کنند. از طرفی، باید بهجای اصلاح الگوی کشت، به این موضوع در قالب اصلاح الگوی تولید توجه شود. آنچه امروز در قالب گامهای اولیه انجام شده شاید موثر باشد، اما نیاز به اصلاحات وجود دارد که بخشی از این اصلاحات به سیاستگذاریهای کلان بازمیگردد. همچنین، صرفه ابلاغ یک الگوی کافی نیست و باید مشوقهایی هم در نظر گرفته شود.در غیر این صورت، کشاورز محصول را طبق نیاز و معیشت خود کشت میکند و اطلاعات نادرستی را به وزارت جهاد کشاورزی اعلام میکند.
همانطور که جذب سرمایهگذار جدید اهمیت دارد، صیانت از سرمایهگذاران قبلی هم مهم است. عضو سابق کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران با اشاره به موضوع جذب سرمایهگذار برای مکانیزه کردن کشاورزی تصریح کرد: در درجه اول، مهمتر از جذب سرمایهگذار، صیانت از سرمایهگذارانی است که در حال حاضر فعالیت میکننند. باید مشوقهایی تعریف شود تا سرمایهگذاران فعلی عرصه را ترک نکنند. برای بهینه شدن شرایط برای سرمایهگذاران فعلی، مهمترین کار جلوگیری از تصمیمات خلقالساعه و قیمتگذاری دستوری است. زیرا فعالیت سرمایهگذاران فعلی منجر به جذب سرمایهگذاران جدید میشود.
لزوم اصلاح الگوی کشاورزی
هرچند، اصلاح الگوی کشت ضروری است، اما سیاستگذاریها مانع اصلی در این مسیر محسوب میشوند. مهدی ناظری، عضو انجمن واردکنندگان نهادههای دامی، درباره بحث اصلاح الگوی کشت در گفتوگو با دنیای اقتصاد توضیح داد: الگوی کشت در کشور نهتنها نیازمند اصلاح، بلکه نیازمند بازنگری اساسی است. مهمترین چالش بخش کشاورزی، نبود سیاستگذاری منسجم و مبتنی بر واقعیتهای اقتصادی و اقلیمی است. سیاستهای کشاورزی در ایران بیشتر تحتتاثیر رویکردهای غیراقتصادی قرار دارند و با تغییر دولتها ناپیوسته و ناتمام میمانند. یکی از مسائل کلیدی در این بخش، تعیین مبنای سیاستگذاری است. بیتوجهی به این موضوع باعث اجرای طرحهایی شده که با اقلیم ایران سازگار نیستند، مانند سیاست خودکفایی در تولید دانههای روغنی که فشار زیادی بر منابع آبی کشور وارد کرده است. سیاستهای ناهماهنگ در تعیین الگوی کشت نیز مشکلات دیگری ایجاد کرده است.
برای نمونه، تفاوت نرخ خرید تضمینی گندم و جو باعث شده کشاورزان به سمت تولید گندم حرکت کنند و کشور با کمبود جو و نیاز به واردات مواجه شود. ریشه اصلی این مشکلات در بخشینگری مدیران و غلبه نگاه تولیدمحور در سیاستگذاری است. حمایت بیقید و شرط از تولید، بدون در نظر گرفتن هزینه برای مصرفکننده، به افزایش قیمت کالاهای اساسی منجر میشود. سیاستگذاران باید میان تولید مبتنی بر مزیتهای واقعی و تامین نیاز سفره مردم با قیمت مناسب تعادل برقرار کنند.
بخش قابلتوجهی از محصولات کشاورزی ایران پیش از رسیدن به بازار مصرف به ضایعات تبدیل میشوند. این عضو انجمن واردکنندگان نهادههای دامی در پاسخ به این پرسش که چرا به صنایع تبدیلی در ایران چندان پرداخته نشده، عنوان کرد: حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد محصولات کشاورزی پیش از رسیدن به بازار مصرف به ضایعات تبدیل میشوند و این موضوع نشاندهنده ضعف در زنجیره تولید است. توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی میتواند ضایعات را کاهش دهد، ارزش افزوده ایجاد کند و زمینه ارزآوری را فراهم سازد، اما این بخش هنوز بهطور کامل صنعتی نشده و نیازمند حمایت و تسهیل سرمایهگذاری است. بازآفرینی کشاورزی ایران تنها با اصلاح و بازنگری جامع الگوی کشت، مدرنسازی شیوههای تولید، توسعه صنایع تبدیلی، حمایت هدفمند دولت و ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری امکانپذیر است. بدون این زیرساختها، ظرفیتهای بالقوه کشور هدر میرود و امنیت غذایی و بهرهوری کشاورزی همچنان در معرض خطر قرار دارند.