چشم‌انداز روابط تهران و متحدان شرقی

پنج‌شنبه ۱۰مهر، وزارت ‌خارجه روسیه در بیانیه‌ای اعلام کرد که معاهده مشارکت راهبردی جامع بین روسیه و جمهوری اسلامی ایران که توسط ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، رؤسای جمهور دو کشور، در تاریخ ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ در مسکو امضا شد، رسما از دوم اکتبر اجرایی شد. از سوی دیگر، فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی تروئیکای اروپایی با مخالفت چین همراه بوده و مقامات این کشور تلاش‌های بسیاری برای ممانعت از بازگشت محدودیت‌های سازمان ملل علیه تهران کردند، تلاش‌هایی که البته نتوانست راه به جایی ببرد.

ملاحظات راهبردی ایران و روسیه

در همین رابطه، مجله مناره، چاپ کمبریج، در یادداشتی عنوان کرد که پس از تجاوز ۱۲روزه اسرائیل، تهران تمایل بیشتری به چین پیدا کرده است و نقش همکاری‌ها با روسیه در برخی حوزه‌ها کمرنگ شده است. این گزارش نوشت: پس از جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران در ماه ژوئن، تهران برای تامین جنگ‌افزارهای دفاع هوایی، جت‌های جنگنده و توسعه کریدورهای اقتصادی جدید از طریق آسیای مرکزی، به سمت چین روی آورده است.

از زمان آغاز جنگ در اوکراین، روسیه و ایران همکاری‌های خود را گسترش داده‌اند که اوج آن امضای یک توافق‌نامه دوجانبه بزرگ بود که دو کشور در اوایل سال جاری به امضا رساندند. با این حال، به‌رغم گنجانده شدن ایده رایزنی و همکاری در زمینه مقابله با تهدیدهای نظامی و امنیتی مشترک در معاهده مشارکت راهبردی، توسعه روابط دو کشور همواره در دستیابی به یک اتحاد تمام‌عیار در مورد دفاع متقابل ناکام مانده است. علاوه بر این، تامین برخی سامانه‌های حیاتی دفاع هوایی (مانند اس-۴۰۰)، جت‌های جنگنده مدرن (مانند سوخو-۳۵) و سایر تجهیزات آنچنان که مدنظر طرفین بوده محقق نشده است که نشان می‌دهد هنوز محدودیت‌هایی برای همکاری مسکو-تهران وجود دارد.

مناره در ادامه افزود که برای روسیه، ملاحظات راهبردی نقشی مهم در زمینه روابطش با ایران و تاثیرگذاری مسکو در خاورمیانه ایفا می‌کند. از اواخر سال ۲۰۲۴، زمانی که روسیه متحد اصلی خود، یعنی دولت بشار اسد در سوریه، را از دست داد، این کشور مجبور شد با موقعیت رو به ضعف خود در سراسر خاورمیانه کنار بیاید. با افزایش نفوذ ترکیه در سوریه و لیبی، که همگی به بهای تضعیف روسیه تمام شده است، مسکو به خاطر روابطش با اسرائیل، باید به شکلی محتاطانه همکاری‌ها با ایران را مدیریت می‌کرد. در واقع، روابط روسیه با اسرائیل دوباره به کانون توجه بازگشته است، چرا که مسکو به دنبال حفظ پایگاه‌های نظامی خود در سوریه است. این در حالی است که اسرائیل سال‌ها بر روسیه تکیه کرده تا از این طریق توازنی در برابر نفوذ فزاینده ترکیه در شمال ایجاد کرده و همچنین از تبدیل شدن خود سوریه به یک قدرت بسیار قوی جلوگیری کند.

این گزارش در ادامه عنوان کرد که روسیه همچنین ایران را در چارچوب تصویر بزرگ‌تر روابط در حال تحول خود با غرب و به‌ویژه ایالات متحده در نظر می‌گیرد. برای مسکو، همکاری نزدیک با تهران به عنوان راهی برای اعمال امتیازات دیپلماتیک از واشنگتن و اروپا در جبهه‌های دیگر مانند اوکراین تلقی می‌شود. این رویکرد همچنین به این معناست که روسیه حمایت خود از تهران را تا انتها پیش نخواهد برد، زیرا مطمئنا فضای مانور دیپلماتیک با کشورهای غربی را محدود خواهد کرد. افزون بر موارد بالا، روسیه نمی‌تواند به اندازه‌ای که می‌خواهد به ایران نزدیک شده و ریسک برانگیختن کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را بپذیرد. اعضای شورای همکاری خلیج فارس، از جمله امارات متحده عربی، عربستان سعودی، قطر و عمان همگی شرکای بسیار ارزشمندی برای روسیه هستند. اگرچه روابط شورای همکاری خلیج فارس با ایران تا حدی بهبود یافته است، اما نمی‌توان این مساله را نادیده گرفت که رویکرد این کشورها در قبال تهران بیشتر مبتنی بر سازش راهبردی است تا اتحادی عمیق و چندجانبه.

چرخش ایران به سمت چین

مجله مناره در ادامه تحلیل خود عنوان کرد: ادعای غیبت روسیه در طول جنگ ۱۲روزه که برخی آن را نشانه‌ای از سردی روابط مسکو-تهران تفسیر می‌کنند، ایران را وادار کرد تا به دنبال روابط نزدیک‌تر با چین باشد.  روابط تهران با پکن طی چند سال گذشته در حال گسترش بوده است، همان‌طور که مشارکت چین در روند عادی‌سازی روابط بین ایران و عربستان سعودی در مارس ۲۰۲۳ اثباتی بر این امر بود. همچنین، افزایش صادرات نفت ایران به چین که طی دوران کارزار فشار حداکثری آمریکا نیز ادامه داشته، تهران را تا حد زیادی به پکن نزدیک‌تر کرده است.

 همچنین نشانه‌هایی از افزایش همکاری نظامی بین دو کشور وجود دارد و گزارش‌ها حاکی از آن بوده که ایران به دنبال جت‌های جنگنده و سامانه‌های دفاع هوایی ساخت چین است. به طور کلی، روی آوردن هرچه بیشتر ایران به چین می‌تواند نشان‌دهنده یک تغییر بلندمدت در محاسبات تهران باشد. در راستای راهبرد نگاه به شرق تهران، انتظار می‌رود روابط نزدیک‌تر با چین، پشتوانه‌های اقتصادی و دیپلماتیک را برای ایران فراهم کند تا فشار اسرائیل و کشورهای غربی را کاهش دهد.

این گزارش در ادامه عنوان کرد: تهران به طور فعال روی توسعه مسیرهای تجاری از طریق آسیای مرکزی به چین کار می‌کند. در ماه مه، تهران میزبان نشستی با حضور مقامات ارشد راه‌آهن ایران، چین، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان و ترکیه برای بحث در مورد ترانزیت از قلب اوراسیا بود. همچنین در ماه مه، اولین قطار باری از شی‌آن چین، به بندر خشک آپرین در ایران رسید. چین و ایران حتی ممکن است به فکر اجتناب از مسیرهای دریایی برای تجارت نفت خود باشند که تحت فشار شدیدتری از سوی ایالات متحده قرار گرفته است. این مسیر جدید، در صورت عملیاتی ‌شدن، به ایران کمک می‌کند تا فشاری را که توسط تحریم‌های غرب اعمال می‌شود، از بین ببرد. 

نگاه به آینده

مناره در ادامه نوشت که محاسبات در حال تحول روسیه در قبال ایران، ریشه در موقعیت گسترده‌تر این کشور در چشم‌انداز ژئوپلیتیک متغیر در خاورمیانه دارد. ایران برخی از این ملاحظات راهبردی را درک می‌کند و به طور فزاینده‌ای با ایجاد روابط نزدیک‌تر با چین به دنبال جایگزین‌هایی است. بااین حال، این امر به معنای آن نیست که روابط بین تهران و مسکو به طور کامل نفوذ خود را از دست داده است. در واقع، این دو در مجموعه‌ای از مسائل سودمند برای هر دو طرف به همکاری ادامه می‌دهند. 

یک نمونه از این همکاری‌ها، گسترش کریدور بین‌المللی حمل‌ونقل شمال-جنوب است که شهرهای بزرگ روسیه را به بنادر ایران در خلیج فارس متصل می‌کند.البته تحولات آینده در عین حال می‌تواند بر گزاره‌های ذکرشده تاثیر بگذارد. به گفته کارشناسان، اتمام خصومت‌ها در اوکراین می‌تواند برای روابط دوجانبه تهران-مسکو سودبخش باشد. پایان جنگ در اوکراین می‌تواند مزایای خاصی برای ایران نیز داشته باشد. اگر درگیری پایان یابد و تحریم‌های ایالات متحده علیه روسیه لغو شود، مسکو دوباره به بخش قابل‌توجهی از بازار انرژی جهانی دسترسی پیدا خواهد کرد. این امر فشار اقتصادی بر روسیه را کاهش می‌دهد و نیاز آن را به فروش نفت با تخفیف زیاد به بازار آسیا، به‌ویژه به هند و چین، که در آنجا مستقیما با ایران رقابت کرده است، کاهش می‌دهد. در نتیجه، تهران می‌تواند به طور بالقوه بخشی از سهم بازار از‌دست‌رفته خود را باز پس گیرد.

تنها گذر زمان می‌تواند مشخص کند که تحلیل‌هایی از این دست تا چه اندازه می‌تواند به واقعیت تبدیل شود؛ با این همه انکار نمی‌توان کرد که روابط ایران و متحدان دیرینش همواره تحت‌تاثیر عواملی چون تنش‌ها و مناسبات ژئوپلیتیک بوده و باید منتظر ماند و دید که این معادلات چه سناریوهایی را برای این سه کشور شکل خواهند داد.