یخ ایران و اروپا می‌شکند؟

در ماه‌های اخیر، با بازگشت تحریم‌های سازمان ملل در پی فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی (آلمان، بریتانیا و فرانسه) این روابط دستخوش تنش‌های فراگیر شده بود و اکنون با نشانه‌هایی محتاطانه، اما مهم، به نظر می‌رسد می‌توان از بازگشت آرامش و غلبه تدبیر بر تنش و حرکت به سمت عادی‌سازی مجدد سخن به میان آورد.

ظهور نشانه‌ها

اولین نشانه‌های عقب‌نشینی از دامنه تنش، از وین و در روابط با اتریش نمایان شد. پس از جنگ ۱۲روزه و تجاوز آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران، سفارت اتریش در تهران فعالیت خود و صدور ویزا را محدود کرد. اما روز ۳۱اکتبر این سفارتخانه طی بیانیه‌ای اعلام کرد که پیش‌بینی می‌شود از اواخر نوامبر ۲۰۲۵ بار دیگر قادر به ارائه خدمات باشد. این بیانیه که تاکیدی بر بازگشایی خدمات صدور ویزا دارد، خبری خوش برای هزاران شهروند ایرانی، دانشجو، تاجر و بیمارانی است که برای سفر به اروپا نیازمند روادید از این کشور حوزه شنگن هستند. می‌توان اقدام اخیر اتریش در این زمینه را نه‌تنها نشانه اراده سیاسی وین برای دوری از تنش‌های شدید دیپلماتیک، بلکه همچنین آن را دال بر اولویت‌بخشی به تبادلات مردمی، فرهنگی و اقتصادی  دانست.

از سوی دیگر، رسانه‌ها از بازگشت پروازهای مستقیم میان ایران و چند کشور اروپایی خبر داده‌اند. یکی از ملموس‌ترین اثرات تنش‌های اخیر، توقف پروازهای مستقیم شرکت‌های هواپیمایی اروپایی میان پایتخت‌های ایران و اتریش بود که مشکلات بی‌شماری را برای فعالان اقتصادی و جامعه ایرانیان مقیم اروپا ایجاد کرد. حال اما به نظر می‌رسد که این یخ‌ها به‌تدریج در حال آب شدن هستند.

پس از وقفه‌ای چندماهه، شرکت هواپیمایی آسترین، زیرمجموعه گروه لوفت‌هانزا، بامداد ۱۲ آبان با نخستین پرواز مستقیم خود از وین وارد شهر فرودگاهی امام خمینی(ره) شد. این پرواز راس ساعت ۲:۳۰ بامداد دوازدهم آبان انجام شد و ازسرگیری رسمی مسیر وین- تهران-وین را رقم زد. در پی این رویداد، شرکت هواپیمایی لوفت‌هانزا، نماد اقتصادی آلمان، نیز اعلام کرد که پرواز مستقیم تهران-فرانکفورت ظرف دو ماه آینده از سر گرفته خواهد شد. 

رامین کاشف‌آذر، سرپرست شهر فرودگاهی امام خمینی(ره)، این خبر را تایید کرد و آن را گامی موثر در توسعه همکاری‌های بین‌المللی و تقویت ارتباطات تجاری و گردشگری میان ایران و اروپا ارزیابی کرد. بنا به گزارش فارس،‌کاشف آذر اضافه کرد: «ورود لوفت‌هانزا به فرودگاه ما می‌تواند فرصت‌های زیادی را ایجاد کند و به مردم ایران این امکان را دهد که مقاصد پروازی بیشتری را در اختیار داشته باشند. ما به‌شدت روی این موضوع متمرکز هستیم و امیدواریم که این اتفاق به‌زودی بیفتد.» این گام‌ها نشان می‌دهد که برلین و وین، با وجود اختلافات سیاسی، در سطح عملگرایی اقتصادی و تجاری به این نتیجه رسیده‌اند که تداوم انزوا و قطع ارتباط، صرفا به زیان منافع متقابل خواهد بود. این در حالی است که بازگشت این خطوط هوایی، نه فقط یک خبر خوب برای مسافران، بلکه یک نشانگر قوی اقتصادی است، چراکه در فضای دیپلماتیک، تصمیم شرکت‌های بزرگ بین‌المللی برای بازگشت به یک بازار، اغلب با چراغ سبزهای محتاطانه سیاسی همراه است.

بازگشایی کنسولگری بن

روابط با آلمان، به دلیل عمق و گستردگی آن در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است. دفتر فدرال آمار آلمان در سال ۲۰۲۴ تخمین زد که ۳۱۹هزار تن با سبقه ایرانی در این کشور زندگی می‌کنند. با‌این‌حال، روابط دو کشور طی سال‌های اخیر خالی از نزاع نبوده است.

اوج این تنش‌ها زمانی رخ داد که در پی اعدام جمشید شارمهد، شهروند ایرانی-آلمانی، وزارت خارجه آلمان در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳ به نشانه اعتراض و افزایش سطح تنش، دستور تعطیلی کنسولگری‌های ایران در شهرهای آلمان (به‌جز برلین) را صادر کرد. این کنسولگری‌ها که در فرانکفورت،‌ هامبورگ و مونیخ خدمات ارائه می‌کردند، با دستور دولت آلمان فعالیت خود را متوقف کردند. در همین رابطه، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، ۱۲ آبان طی نشستی خبری عنوان کرد که این اقدام برلین، برای شهروندان ایرانی مشکل‌زا بوده است. بقایی عنوان کرد: «در خصوص آلمان، تعطیلی کنسولگری‌های ما مشکلات زیادی برای شهروندان ایرانی مقیم آن کشور ایجاد کرده بود، اما ما تلاش کردیم با راهکارها و تمهیدات مختلف این مشکلات را کاهش دهیم. به‌عنوان نمونه، سفارت ایران در برلین فعالیت‌های کنسولی خود را به‌طور قابل‌توجهی افزایش داد.»

این اقدام دولت آلمان نه‌تنها به احضار کاردار آلمان به وزارت خارجه ایران و اعتراض شدید تهران منجر شد، بلکه از سوی دستگاه دیپلماسی کشورمان به‌عنوان تصمیم غیرمنطقی و ناموجه برای محروم کردن شهروندان ایرانی از خدمات کنسولی‌ و ‌نقض حقوق اولیه‌ ایرانیان مقیم آلمان توصیف و تقبیح شد. در آن زمان، وزارت امور خارجه ایران طی بیانیه‌ای در این رابطه اعلام کرد: تصمیم دولت آلمان برای توقف فعالیت سرکنسولگری‌های جمهوری اسلامی ایران در این کشور اقدامی ناموجه و غیرقابل توجیه است. کارکرد اصلی سرکنسولگری‌های ایران در فرانکفورت،‌ هامبورگ و مونیخ ارائه خدمات کنسولی ضروری به ایرانیان مقیم آلمان و حمایت از منافع آنها نزد کشور پذیرنده است و تصمیم دولت آلمان برای بستن این مراکز به منزله محروم‌کردن تعمدی ایرانیان از بهره‌مندی از امکانات و خدمات کنسولی است.

با‌این‌حال، در سایه همین اختلافات، به نظر می‌رسد کار مذاکرات پشت پرده برای کاهش تنش‌ها نتیجه‌بخش بوده است و کنسولگری ایران در شهر بن آلمان بناست بار دیگر فعالیت خود را از سر بگیرد. اسماعیل بقایی در همین رابطه طی نشست خبری دوشنبه ۱۲ آبان ماه اعلام کرد: «در مذاکرات اخیر با طرف آلمانی، موفق شدیم مجوزهای لازم برای فعال کردن سرکنسولگری در بن را اخذ کنیم و سایر موارد نیز همچنان در حال پیگیری و مذاکره با طرف آلمانی است.» وی افزود: «در مورد اتریش، سفیر در سفارت این کشور مستقر شده است و به ما اطلاع داد که در حال تمهیدات لازم برای فعال‌سازی بخش‌های مختلف، از جمله حوزه‌های کنسولی و روادید هستند.»

سایه تنش‌ها

شکی نیست که فعال‌سازی مجدد کنسولگری کشورمان در بن، یک موفقیت مهم برای دیپلماسی است. اگرچه این اقدام، جایگزین کامل خدمات گسترده‌ای که پیش‌تر در سه شهر دیگر ارائه می‌شد نخواهد بود، اما گشودن دوباره یک مجرای کنسولی در کشوری با این حجم از شهروندان ایرانی، یک قدم ملموس و معنادار در جهت فروکش کردن آتش تنش است. در‌عین‌حال، به‌رغم این نشانه‌های امیدبخش، تجربه یورش دولت آلمان به مرکز اسلامی ‌هامبورگ حاکی از آن بوده که آتش زیر خاکستر اختلاف‌ها ممکن است هر لحظه بار دیگر مشتعل شود.

اقدام نیروهای امنیتی آلمان در مرکز اسلامی ‌هامبورگ و اعلام رسمی دستور تعطیلی آن، بخشی از سیاست‌های اسلام‌هراسانه برلین بوده که نشان می‌دهد گرچه روابط میان دو کشور ممکن است رو به سوی بهبود داشته باشد (امری که بازگشت پروازها و بازگشایی کنسلوگری بن نمودهای واضح و مبرهن آن هستند)، اما در‌عین‌حال اختلافات همچنان به قوت خود باقی است. از سوی دیگر، این اقدام برلین به‌عنوان یک نقطه اصطکاک ماندگار در روابط میان دو کشور باقی مانده است و شاید بدبینانه نباشد اگر بگوییم سنگینی سایه این تنش‌ها بر مراودات دوجانبه همچنان حس می‌شود. 

با این همه، تحولات اخیر می‌تواند نشانه‌ای باشد دال بر اینکه دستکم در مقطع فعلی می‌توان به بهبود اوضاع و پیشبرد دیپلماسی امید بیشتری داشت. همچنین نمی‌توان انکار کرد که ادامه روند پرونده هسته‌ای ایران نیز می‌تواند کاتالیزوری قابل‌تامل برای ادامه این روابط باشد.

نگاهی جامع به تحولات اخیر در روابط ایران با آلمان و اتریش، تصویری از یک رابطه پیچیده و چندوجهی را ترسیم می‌کند. از یک سو، اوج‌گیری بحران‌های دیپلماتیک امکان ویرانی تمام‌وکمال پل‌های ارتباطی را پیش کشید. اما از سوی دیگر و در کمتر از چند ماه، شاهد ‌تلاش‌های محتاطانه و تدریجی برای مدیریت تنش و بازگشت به ریل پراگماتیسم هستیم. ازسرگیری پروازها و کسب مجوز برای فعال‌سازی مجدد سرکنسولگری ایران در بن، شواهدی ملموس از تاثیر عقلانیت و تدبیر در عرصه سیاست خارجی هستند که نشان می‌دهد با پایداری دیپلماسی می‌توان مانع از تنش‌های فراگیر و ویرانگر شد.