گفتمان جناح‌ها در پروژه وفاق

دولت مسعود پزشکیان به دولتی پر از چالش تبدیل شده است. از همان روزی که پزشکیان به عنوان رئیس‌جمهوری قدم به ساختمان سفید پاستور گذاشت چالش‌های او آغاز شد. مشکلاتی که جنس آنها با دولت‌های پیشین متفاوت بود. ترور مهمان مراسم تحلیف ریاست جمهوری، از دست دادن متحدان مهمی همچون سیدحسن نصرالله و بشار اسد، جنگ تحمیلی ۱۲روزه، ناترازی‌ها، خشکسالی و کم‌‌‌‌آبی، پایان توافق برجام و ده‌ها بحران دیگر را می‌توان به عنوان مشکلات بزرگ دولت چهاردهم لیست کرد. اما در این میان آنچه این روزها به مشکلات ریاست جمهوری پزشکیان افزوده است، وضعیت رنجور وفاق ملی است. همان اصلی که شعار محوری مسعود پزشکیان برای تشکیل دولتش بود. او اگرچه در همه سخنرانی‌هایش گریزی به بحث وفاق و لزوم انسجام ملی می‌زند، اما درعمل آنچه این روزها پیرامون او رخ می‌دهد، در جهت عکس خواسته او پیش می‌رود. اگر تا دیروز جریان رادیکال و تندرو برهم‌زننده اصل وفاق بود، حالا هم‌پیمانان او هم به منتقدان سخت عملکردش در دولت تبدیل شده‌اند. هرچند می‌توان گفت که هدف از این انتقادات اصلاح وضع موجود است، اما از سویی می‌توان آن را به تمام شدن ماه عسل دولت مسعود پزشکیان تعبیر کرد.

منتقدان هم‌پیمان البته به دو دسته تقسیم می‌شوند، آنها که پزشکیان را وارث مشکلات و ضعف‌های ساختاری دولت‌های پیش از او می‌دانند و معتقدند با توجه به حجم عظیمی از مشکلاتی که بر سرش تلنبار شده است، نباید انتظار چندانی از او داشت. این دسته از منتقدان برآورده شدن بخشی از مطالبات مردم را همچون مقاومت در برابر اجرایی شدن قانون عفاف و حجاب، رفع فیلتر واتس‌‌اپ، بازگرداندن اساتید و دانشجویان به دانشگاه، باز شدن درهای دولت به روی اقوام و مذاهب و پایان حصر مهدی کروبی را در یک سالگی دولت چهاردهم کافی می‌دانند و در عین حال به او برای برآورده شدن باقی خواسته‌های مردم فشار می‌آورند.

دسته دوم، اما انتظارات بیشتری از او دارند. آنها معتقدند دولت قدرت چانه‌زنی ندارد و دولت پزشکیان را دولت بی‌قدرت و اقتدار توصیف می‌کنند و بر این نظرند که مسعود پزشکیان باید فکری به حال وعده‌های تحقق نیافته‌اش در سال دوم ریاست‌جمهوری‌اش کند. نمونه این انتقادات سخنان برخی چهره‌های ارشد جبهه اصلاحات است که طی چند روز گذشته به دولت چهاردهم در مورد عدم اقتدارش در بسیاری از حوزه‌ها هشدار داده‌اند. مهم‌ترین انتقاد از سوی سید‌محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات روز سوم آبان ماه در جریان سفرش به استان یزد به دولت وارد شد. آنجا که او با طرح این سوال که ما چند دولت در این کشور باید داشته باشیم؟! به صراحت گفت: هر کشور باید یک دولت و یک اقتصاد داشته باشد. توصیه من به دولت این است که اقتدار داشته باشد و مسوولیت‌های خود را به خوبی انجام دهد.

پس از سخنان او آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات نیز روز ۴ آبان ماه با اشاره به سخنان خاتمی از ضعف اقتدار دولت انتقاد کرد و گفت که «بسیاری از تصمیمات دولت یا نیمه‌کاره می‌مانند یا در مسیر اجرا دچار تعارض می‌شوند. این بی‌نظمی، نشانه‌ای از فقدان انسجام مدیریتی است که نهایتا به فرسایش اعتماد عمومی می‌انجامد.» در ادامه این انتقادها غلامحسین کرباسچی، مدیرمسوول روزنامه هم‌میهن، با انتقاد از عملکرد دولت در حوزه‌هایی چون بودجه‌ عملیاتی، رفع فیلترینگ و سیاست خارجی، در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس از رئیس‌جمهور خواست به وعده‌هایی که در دوران انتخابات به مردم داده بود، عمل کند. کرباسچی همچنین از عدم ترمیم کابینه انتقاد کرد.

به این انتقادات می‌توان پیام روز گذشته محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در شبکه اجتماعی ایکس را اضافه کرد که خواستار عذرخواهی محمدجواد ظریف از مردم و حتی پزشکیان برای انتخاب وزرای کنونی دولت شد. او در این پیام به پیر بودن دولت، ابتکار عمل نداشتن، محافظه‌کاری، وفاق یک طرفه با مخالفان اشاره کرده و نوشته است: شما که اخراج شدی، پزشکیان هم تنهاترین این کابینه است. دلمان خوش باشد به عذرخواهی‌تان.

در واقع حالا ترمیم کابینه تنها خواسته جریان رادیکال و تندرو نیست و بخش مهمی از جریان اصلاحات هم خواستار تغییر برخی از چهره‌های ناکارآمد دولت است. هرچند پزشکیان تاکنون پاسخی به انتقادات طرح شده درمورد ترمیم کابینه نداده است، اما تاکنون نام ۴ وزیر در لیست استیضاح احتمالی توسط مجلس قرار گرفته است. در مقابل منتقدان هم‌پیمان، منتقدان رادیکال یا بخشی از اصولگرایان قرار دارند که از همان روز نخست با نشستن مسعود پزشکیان بر صندلی ریاست جمهوری مخالف بودند. با این حال جنگ تحمیلی ۱۲روزه و لزوم آرامش داخلی برای مدتی آنها را از مخالفت علنی با دولت بازداشته بود. موضعی که خیلی دوام نداشت و مدتی است که دوباره دست به کار شده‌اند و اصل انسجام و وحدت داخلی را با طرح مسائلی از جمله اجرای قانون عفاف و حجاب، رفع فیلترینگ و حتی مخالفت با گفت‌وگو با طرف‌های غربی برای حل پرونده هسته‌ای ایران را هدف قرار داده‌اند.

در این میان صدا‌و‌سیما هم نقش اساسی در این  موضوع دارد تا جایی که طی روزها و ماه‌های گذشته دو رئیس‌جمهور پیشین کشور از این نوع رفتارها انتقاد کرده‌اند. یکی از این انتقادها از سوی سید‌محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات مطرح شده است. او روز سوم آبان ماه در جریان سفرش به استان یزد در همین راستا گفت: «نکند اشتباه کنیم و بگوییم مردم ما را تایید کردند، بلکه مردم ایران را تایید کردند و این ما هستیم که باید به سمت ایران حرکت کنیم. حتی سرود‌هایی که برای ایران خوانده شد نیز خوب بود، اما مدتی بعد از جنگ، صداوسیما دوباره به رویکرد‌های سابق خود برگشت.»

پیش از او حسن روحانی، رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم روز ۲۰مهرماه در جریان دیدارش با جمعی از استانداران سابق گفته بود: «جنگ ۱۲ روزه که تمام شده بود اوایل یک نسیم خوبی داشت می‌وزید، یک دفعه این نسیم قطع شد. حالا فکر می‌کنند که این جنگ به زودی شروع نمی‌شود و عقب افتاده لذا دوباره برگشتند به بداخلاقی‌های قبلی‌شان.» روحانی همچنین از صدا‌وسیما انتقاد کرده و گفته بود: «این چه رسانه ملی است که داریم؟ دنبال یک جناح خاص و یک اقلیت است. هر روز یک کاری می‌کند که مردم تنفر بیشتری پیدا کنند. یک کاری نمی‌کند که مردم را علاقه‌مند بکند. دنبال ایجاد اختلاف است.» در این میان اما منتقدان هم‌پیمان و مخالفان دولت چهاردهم در یک چیز با یکدیگر هم‌نظر هستند که آن هم مخالفت با بیان مکرر مشکلات کشور بدون چاره‌اندیشی برای آنهاست. در آخرین مورد می‌توان به سخنان اخیر رئیس‌جمهور در مورد خطر بی‌‌‌آبی تهران و ترک پایتخت اشاره کرد که از سوی هر دو جریان با انتقاد روبه‌رو شده است. در همین زمینه روز گذشته روزنامه سازندگی در مطلبی نوشت: «آقای رئیس‌جمهور این روزها بیش از هر مقام دیگری سخن از بحران می‌گوید. از کمبود آب تا کسری بودجه، از رکود تولید تا خطر مهاجرت نخبگان. اما در همه‌ این سخنرانی‌ها یک چیز کم است؛ و آن «نقشه‌‌ راه». هشدارها درست‌اند، اما هشدار دادن وظیفه‌ رئیس‌جمهور نیست؛ مسوولیت رئیس‌جمهور، ارائه‌‌ راه‌حل است.»

عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت اصلاحات نیز دیروز در واکنش به سخنان اخیر رئیس‌جمهور درباره احتمال تخلیه تهران به‌دلیل بحران آب، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس از او خواست به‌جای بیان هشدارهای تلخ، برای حل ریشه‌ای مشکل آب اقدام کند. علاوه بر روزنامه اصلاح‌طلب سازندگی و سخنگوی سابق دولت اصلاحات، روزنامه همشهری، ارگان شهرداری تهران که در رسته اصولگرایان قرار دارد نیز روز گذشته در یادداشتی نوشت: «بیان چالش بدون نقشه راه، روحیه ملی را می‌ریزد و اضطراب اجتماعی می‌سازد و سرمایه اعتماد را آتش می‌زند. مردم حق دارند واقعیت را بدانند، اما همزمان حق دارند راه عبور را هم بشنوند. رئیس‌جمهور وقتی فقط «شدت بحران» را می‌گوید و از «نحوه مدیریت بحران» نمی‌گوید، این شفافیت نیست؛ این انتقال نگرانی است.» 

روزنامه جوان نیز دیروز در یادداشتی با عنوان «شما انتخاب شده‌اید که چاره‌اندیشی کنید» نوشت: «برای یک نماینده یا مدیر اجرایی اکنون زمان عمل به وعده‌هاست، زمان «تدبیر» است، نه «تکبیر» گرفتن از مردم. شما انتخاب شده‌اید برای حل مشکلات مردم چاره‌اندیشی کنید و این میسر نمی‌شود جز با اصلاح روش‌های معیوب گذشته، حذف مقررات دست و پاگیر و قوانین زائد که بعضا فسادزا هم هستند.»

در واقع حالا جریان رادیکال و مخالف دولت در دو چیز با منتقدان موافق دولت چهاردهم هم‌نظر هستند که یکی از آنها ضرورت ترمیم کابینه است و دیگری بیان راهکار به جای طرح مکرر مشکلات. اینکه نیت اصلی جریان مخالف دولت از طرح این مسائل چیست به درستی مشخص نیست، اما بی‌شک منتقدان موافق دولت چهاردهم اصلاح امور را در بیان انتقاداتشان دنبال می‌کنند. با این حال آنچه در این میانه از هر دو طرف انتظار می‌رود حفظ وفاق ملی و توجه به انسجامی است که پس از جنگ ۱۲روزه بیش از گذشته احساس می‌شود. همان موضوعی که این روزها در میانه بحث‌ها و اختلاف‌نظرها بیم قربانی شدنش می‌رود.