درخواست رسمی ایران برای پیگیری بینالمللی نقش آمریکا در حمله اسرائیل به ایران به سازمان ملل ارائه شد
پرونده حقوقی تهران علیه واشنگتن
در این نامه به تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۴ (۱۱ نوامبر ۱۴۰۴) آمده است: «با ارجاع به نامههای پیشین اینجانب به تاریخهای ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ برابر با ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ (S/۲۰۲۵/۳۷۹)، ۱ تیر ۱۴۰۴ برابر با ۲۲ژوئن ۲۰۲۵(S/۲۰۲۵/۴۰۵) و ۷ تیر ۱۴۰۴ برابر با ۲۸ ژوئن ۲۰۲۵(S/۲۰۲۵/۴۲۹) در خصوص اقدامات آشکار تجاوزکارانه ایالات متحده و رژیم اسرائیل از ۱۳ لغایت ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۳ خرداد تا ۳ تیر ۱۴۰۴) علیه کشورم، مایلم توجه جنابعالی را به اظهارات اخیر رئیسجمهور ایالات متحده در خصوص نقش راهبری آن کشور در اقدامات تجاوزکارانه رژیم اسرائیل و جنایات جنگی کارگزاران آن علیه جمهوری اسلامی ایران جلب نمایم.»
عراقچی تاکید کرد: «در تاریخ ۶ نوامبر ۲۰۲۵ (۱۵ آبان ۱۴۰۴)، رئیسجمهور ایالات متحده اظهار کرد که "اسرائیل نخست [به ایران] حمله کرد. آن حمله بسیار، بسیار قدرتمند بود. من کاملا مسوول آن بودم". بر اساس حقوق بینالملل، این اظهارات دلیلی آشکار بر هدایت و کنترل ایالات متحده در رابطه با اقدامات غیرقانونی مذکور محسوب میشود.»
همچنین سیداحمد خاتمی، خطیب نماز جمعه تهران، در خطبههای دوم نماز جمعه این هفته در این خصوص گفت: «ترامپ با صراحت گفته رهبری حمله رژیم صهیونیستی به ایران را بر عهده داشته است. در این راستا دستگاه دیپلماسی بیانیه داده و آن را محکوم کرده. با این اعتراف ترامپ ولو از مجامع بینالمللی اقدامی انجام نمیشود ولی چارهای نداریم جز اینکه شکایت کنیم از این رو از دستگاه دیپلماسی میخواهم از ترامپ جنایتکار شکایت کند.»
اعتراف ترامپ به راهبری حمله به ایران
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در یک نشست خبری در کاخ سفید در تاریخ پنجشنبه ۱۵ آبان گفته بود که «مسوول و در راس» حمله ۲۳خرداد اسرائیل به ایران بود. دونالد ترامپ در دفتر بیضی کاخ سفید به خبرنگاران گفت هنگام حمله اسرائیل به ایران، «کنترل کامل» را در دست داشت. او حمله اسرائیل را «بسیار قدرتمند» توصیف کرد و گفت خسارتی که در حمله اول وارد شد، «بیش از تمام حملات بعدی» بود.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، اظهارات ترامپ را «پذیرش آشکار مسوولیت آمریکا در ارتکاب یک عمل غیرقانونی و نقض فاحش حقوق بینالمللی» خواند و گفت که آمریکا باید «مورد بازخواست و پاسخگویی قرار گیرد.» همزمان اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس در واکنش به اظهارات آقای ترامپ گفت که «این اعتراف، سندی غیرقابل انکار از دخالت مستقیم و همدستی فعال آمریکا در تجاوز بیدلیل اسرائیل علیه ایران به شمار میآید و همزمان، بهمنزله پذیرش آشکار مسوولیت آمریکا در ارتکاب یک عمل غیرقانونی و نقض فاحش حقوق بینالملل است.» آقای بقایی خواهان آن شد که آمریکا «مورد بازخواست و پاسخگویی قرار گیرد».
نقض منشور ملل متحد و طلب خسارت
در بخش دیگری از این نامه آمده است: «همانگونه که پیشتر اطلاع داده شد، اقدام تجاوزکارانه رژیم اسرائیل و ایالات متحده علیه حاکمیت و تمامیت سرزمینی جمهوری اسلامی ایران و در نقض آشکار
بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد انجام گرفت. این اقدام شامل حملات علیه غیرنظامیان و اهداف غیرنظامی بود که با بیاعتنایی کامل به اصول حقوق بینالملل و حقوق بینالملل بشردوستانه صورت گرفت و منجر به شهادت بیش از ۱۱۰۰ انسان بیگناه و جراحت شمار بسیاری گردید. همچنین حملات کور علیه زیرساختهای غیرنظامی از جمله تاسیسات هستهای صلحآمیز ایران که تحت پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارند، در نقض آشکار منشور ملل متحد، اسناد نهایی کنفرانسهای بازنگری معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT)، قطعنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (از جمله قطعنامههای شماره ۴۴۴ و ۵۳۳) و قطعنامه ۴۸۷شورای امنیت (۱۹۸۱) صورت گرفت.
بنابراین، مسوولیت بینالمللی این نقضها نه تنها بر عهده رژیم اسرائیل بلکه بر عهده ایالات متحده از جمله برای هدایت و کنترل رژیم مزبور نیز است.» طبق نامه ایران، بر اساس موارد فوق، ایالات متحده موظف است خسارات مادی و معنوی واردشده ناشی از این نقضها علیه ایران و شهروندان ایرانی را به طور کامل جبران کند. تعهد جبران خسارات وارده شامل بازگرداندن وضعیت به حال سابق و پرداخت غرامت براساس اصول تثبیتشده حقوق بینالملل میگردد.
در نهایت در این نامه خطاب به مقامات سازمان ملل آمده است: «جمهوری اسلامی ایران حق مسلم و غیرقابل تردید خود را برای پیگیری از طریق تمامی مجاری حقوقی موجود جهت احراز مسوولیت برای دولتها و اشخاص مسوول و نیز جهت دریافت غرامت خسارات وارده محفوظ میدارد. انتظار جدی جمهوری اسلامی ایران این است که دبیرکل سازمان ملل متحد و شورای امنیت، مطابق با مسوولیت خود در قبال حفظ صلح و امنیت بینالمللی، اقدامات مقتضی را با هدف تضمین پاسخگویی ایالات متحده و رژیم اسرائیل در قبال این نقضهای فاحش اتخاذ نموده و عاملان این جنایات را به دست عدالت بسپارند. خواهشمند است دستور فرمایید این نامه بهعنوان سند رسمی شورای امنیت منتشر شود.»
زورآزمایی سیاسی - حقوقی با نظم یکجانبه
نامه ایران به سازمان ملل و محکومیت اقدامات ایالات متحده در شرایطی صورت میگیرد که جهان و بهویژه منطقه خاورمیانه با نظم یکجانبهگرایانه و تحمیلی ترامپ مواجه است که از دید تحلیلگران موفقیت کارزار سیاسی و حقوقی ایران علیه واشنگتن را با تردید مواجه میکند. بهویژه که ترامپ و تیم جنگی آن از نظم جدید خاورمیانه صحبت به میان میآورند. در همین چارچوب نشریه آمریکایی فارن افرز در گزارشی به تلاش آمریکای ترامپ برای ایجاد نظم جدید در منطقه پرداخت و نوشت: در ۹ سپتامبر، اسرائیل با بمباران ویلایی در یک محله مسکونی دوحه در تلاش برای ترور مقامات ارشد حماس، جهان را شوکه کرد. اگر این حملات منجر به تلفات یا خسارت بیشتر به قطر میشد، ممکن بود کل منطقه را بیثبات کند، جنگ را به خلیج فارس گسترش دهد و احتمالا هرگونه چشمانداز کوتاهمدت برای آتشبس را از بین ببرد.
فارن افرز با طرح این گزاره که در چارچوب تغییرات گسترده در توازن قدرت منطقهای، این اقدامات راه را برای نظمی جدید در خاورمیانه هموار میکند، مینویسد: اگر این نظم بتواند به سرانجام برسد، ریشه در روابط عمیقتر ایالات متحده و کشورهای خلیج فارس، از بین رفتن قدرت منطقهای ایران و حتی هماهنگی نزدیکتر بین ارتشهای دوست خواهد داشت.
برای اولین بار در یک نسل، ایالات متحده فرصتی برای ایجاد یک معماری امنیتی پایدار برای یکی از خشونتآمیزترین مناطق جهان دارد. اما دولت ترامپ باید بهسرعت اقدام کند تا با هماهنگ کردن انتظارات با شرکای خود، تحکیم چارچوب امنیتی نوظهور و تقویت دیپلماسی، از این لحظه نادر بهره ببرد.
درحالیکه محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، برای دیدار با ترامپ در واشنگتن در ۱۸نوامبر آماده میشود، ایالات متحده فرصت بسیار مهمی دارد تا تعهد امنیتی جدید خود به قطر را به عربستان سعودی و کل منطقه خلیج فارس گسترش دهد. وقتی ترامپ دستور اجرایی مبنی بر دفاع از قطر را صادر کرد، به تمام خاورمیانه این پیام را فرستاد که خطوط قرمز آمریکا فراتر از اسرائیل وجود دارد.
او همچنین به شرکای خلیج فارس اطلاع داد که مرزهای تعهدات دفاعی ایالات متحده در منطقه، شاید برای همیشه، گسترش یافته است. تضاد با سال ۲۰۱۹ را در نظر بگیرید، زمانی که نیروهای نیابتی ایران به یک پالایشگاه بزرگ نفت عربستان سعودی حمله کردند. در آن زمان، ترامپ هیچ واکنشی نشان نداد و باعث شد کشورهای خلیج فارس تا حدودی اعتماد خود را به تعهد ایالات متحده به امنیت خود از دست بدهند. با دستور اجرایی ترامپ، آنها دلیلی دارند که فرض کنند چنین حملهای در آینده نتیجه متفاوتی خواهد داشت.
بهرغم این چالشها، ایالات متحده فرصت نادری برای تغییر شکل امنیت خاورمیانه دارد. با تضعیف دشمنان، توانمندسازی شرکا و فعال شدن دیپلماسی، واشنگتن میتواند نظم نوپای منطقهای را به شیوههایی شکل دهد که حتی چند سال پیش غیرقابل تصور بود. دولت ترامپ با تکیه بر تضمینهای امنیتی جدید به خلیج فارس، میتواند.
بهعنوان مثال، پیمانهای دفاعی چندجانبه را بین کشورهای خلیج فارس (و احتمالا اسرائیل) رسمیت بخشد، توافقنامههای ابراهیم را به یک مجمع سیاسی منطقهای گستردهتر گسترش دهد، یا از همکاریهای امنیتی برای تشویق بیشتر سرمایهگذاری اقتصادی و ادغام با کشورهایی که میخواهند در ترتیبات امنیتی همسو با ایالات متحده گنجانده شوند، استفاده کند.
کشورهای خلیج فارس به دلیل جنگ اسرائیل در غزه و حمله به قطر از اسرائیل ناامید شدهاند. اما آنها میدانند که اسرائیل با تضعیف قابلیتهای نظامی ایران و متحدان آن، خلیج فارس را برای آنها امنتر کرده است. بنابراین، کشورهای خلیج فارس احتمالا خواهان همراهی اسرائیل با خود هستند، البته به طور نامحسوس.