بازی بزرگان: همزیستی چین و آمریکا در دهه۲۰۳۰

کاهش تنش در روابط ایالاتمتحده و چین ممکن است از جهاتی منعکسکننده تجربه ایالاتمتحده و شوروی باشد، اما بیتردید محرکهای منحصربهفرد خود را دارد. حداقل، تنشزدایی در دهه ۱۹۷۰ یادآور پتانسیل تغییرات مثبت حتی در درگیریخیزترین روابط ابرقدرتها است.
روابط اقتصادی
روابط اقتصادی ایالاتمتحده و چین را میتوان به سه حوزه تقسیم کرد: اول، مقیاس اقتصادی نسبی که بیشترین ارتباط را برای ژئوپلیتیک جهانی دارد و در درجه اول با اندازه کلی اقتصاد هر کشور و مسیر رشد آن تعیین میشود. دوم، میزان وابستگی متقابل اقتصادی بین دو اقتصاد، بهویژه از طریق تجارت و سرمایهگذاری. سوم، رابطه فناوری، که در سالهای اخیر بهطور فزایندهای به دلیل رواج فناوریهای استفاده دوگانه چالشبرانگیز شده است.
مقیاس اقتصادی نسبی
یکی از اصلیترین دلایلی که چین در دهه گذشته باعث نگرانی زیادی در واشنگتن شده، افزایش وزن اقتصادی و پتانسیل آیندهاش است. این رشد باعث ایجاد ترس در دل بسیاری از آمریکاییها شده است؛ نهفقط به دلایل اقتصادی، بلکه به دلایل ژئوپلیتیک. قدرت اقتصادی یک عامل کلیدی تعیینکننده قدرت ملی در سیاست جهانی است و اگر چین از نظر قدرت اقتصادی ملی تا حد زیادی از ایالاتمتحده پیشی بگیرد، میتواند منابع لازم برای تلاشی واقعبینانه بهمنظور تحمیل هژمونی خود بر جهان را بهدست آورد. اگر چنین شود، دستیابی به یک «توافق موقت» تقریبا غیرممکن خواهد بود و شانس جنگ هژمونیک بین ایالاتمتحده و چین بسیار افزایش مییابد. خوشبختانه، پیشبینیهای قبلی مبنی بر اینکه چین در قدرت اقتصادی تا حد زیادی از ایالاتمتحده پیشی میگیرد، اکنون دور از ذهن است. البته پیشبینیهای اقتصادی برای ۱۰ یا ۲۰سال آینده دشوار است، اما از زمان بحران اقتصادی ناشی از کووید، به نظر محتملتر میرسد که ایالاتمتحده و چین برای آیندهای قابل پیشبینی در یک «برابری اقتصادی تقریبی» قرار بگیرند. چین بهعنوان یک چالش بزرگ برای ایالاتمتحده باقی خواهد ماند، اما به دور از یقین است که از نظر قدرت اقتصادی از ایالاتمتحده پیشی بگیرد. این برابری میتواند «توافق موقت» را کمتر از آن چیزی که باید باشد مشکلساز کند، اگر چنین به نظر برسد که چین در مسیر ادامه سطوح بالای قبلی رشد اقتصادی خود تا دهههای ۲۰۳۰ و ۲۰۴۰ باشد.
اقتصاد چین از رکود شدیدی که در نتیجه کووید و واکنش «شی» به آن تجربه کرد، بهبود یافته است؛ اما از سال ۲۰۲۴، هنوز با موانع نزدیک و میانمدت قابلتوجهی مواجه است. اینها شامل این موارد میشود: بخش املاک و مستغلات که بهشدت بدهکار است، کاهش رشد بهرهوری، جنگ تجاری مداوم با ایالاتمتحده که میتواند به اروپا گسترش یابد و جمعیتی در حال کاهش. «ابتکار کمربند و جاده» چین زمانی در مرکز تلاش پکن برای گسترش نفوذ اقتصادیاش در سراسر اوراسیا و در سطح جهانی قرار داشت؛ اما به نظر میرسد که جاهطلبیاش کاهش یافته است؛ زیرا شرکای چین شکاکتر شدهاند و پکن فشار مالی ناشی از هزینههای هنگفت خود را احساس کرده است.