بازی بزرگان: همزیستی چین و آمریکا در دهه ۲۰۳۰ (بخش نهم)

با وجود این روند، برای یک کشور، غیرعادی نیست که به دنبال حفاظت از فناوریهای پیشرفته خود، بهویژه در مناطق حساس و برای منافع مشروع امنیتی باشد. بههرحال، ایالاتمتحده در طول جنگ سرد و دوران پس از جنگ سرد محدودیتهای صادراتی را اعمال کرد. این کشور اغلب حتی پیشرفتهترین فناوریهای خود را با متحدان نزدیک خود به اشتراک نمیگذارد. پکن باید بتواند این واقعیت را بدون تلقی آن بهعنوان یک حمله غیرطبیعی یا غیرمنصفانه به رشد ملی خود بپذیرد. در عین حال، محدودیتهای ایالاتمتحده احتمالا در طول زمان با رسیدن به مرزهای اثربخشی خود، کاهش مییابد. بههرحال، ایالاتمتحده نمیتواند با چنین اقداماتی دسترسی چین به فناوری را بهطور کامل قطع کند؛ فقط میتواند دستیابی این کشور به فناوریهای مشابه را به تاخیر بیندازد.
دانش فناورانه در رأس پایههای تحقیقات علمی قرار دارد و قابلیتهای تحقیقاتی بومی چین در دهه گذشته بهویژه در زمینههای کاربردی مرتبط با رشد اقتصادی و قابلیتهای نظامی رشد چشمگیری داشته است. بنابراین، با افزایش ظرفیت چین، حاشیه بهره برای محدودیتهای جدید بر امنیت ایالاتمتحده در طول زمان کاهش خواهد یافت. محدودیتهای مضاعف ایالاتمتحده طبیعتا به حوزههای فناوریای میپردازد که بهطور فزایندهای برای امنیت ملی و رشد اقتصادی حیاتی هستند؛ بهطوریکه ایالاتمتحده ممکن است به نقطهای برسد که محدودیتهای مضاعف دیگر معنی نداشته باشد. آن محدودیتهایی که از قبل بودند احتمالا باقی خواهند ماند، اما سرعت معرفی محدودیتهای جدید احتمالا در دهه آینده کاهش مییابد و اصطکاک دوجانبهای را که این امر در چند سال اخیر ایجاد کرده است، کاهش میدهد.
توازن نظامی
توازن نظامی بین ایالاتمتحده و چین نقش مهمی در هر سناریوی همزیستی ایفا خواهد کرد. میتوان آن را در سه سطح تحلیل کرد: موازنه نظامی جهانی، موازنه نظامی در شرق آسیا و موازنه استراتژیک هستهای.
یکم) موازنه نظامی جهانی: چین در دو دهه گذشته بهطور قابلتوجهی قدرت نظامی خود را گسترش داده است، اما در مورد تهدیدی که این امر برای نفوذ نظامی جهانی ایالاتمتحده ایجاد میکند نباید اغراق کرد. نیروی دریایی چین کشتیهای بیشتری نسبت به ایالاتمتحده دارد و خواهد داشت. به نظر میرسد که این شکاف احتمالا افزایش پیدا کند؛ درحالیکه ناوگان ایالاتمتحده در حدود ۲۹۰کشتی برای دهه آینده باقی خواهد ماند، انتظار میرود که ناوگان چین از ۳۷۰ به ۴۳۵کشتی افزایش یابد. بااینحال، همانطور که بسیاری از کارشناسان نیروی دریایی خاطرنشان کردند، اندازه یک ناوگان معیار دقیقی برای توانایی کلی آن نیست؛ ناوگان ایالاتمتحده نهتنها از نظر «تُناژ» بزرگتر است (کشتیهای ایالاتمتحده سنگینتر هستند) بلکه بهطور گستردهای توانمندتر شناخته میشوند. علاوه بر این، بیشتر ناوگان چین در شرق آسیا متمرکز است؛ بنابراین، اندازه آن بیشتر به قدرت چین در آن منطقه مرتبط است تا پتانسیل قدرت نظامی جهانی چین.
تلاشهای چین برای ایمنسازی پایگاههای دریایی در سراسر جهان بسیاری را در واشنگتن ترسانده است که مبادا چین بهزودی برتری دیرینه آمریکا را در دریاهای آزاد تهدید کند. دلایل استراتژیک خوبی برای واشنگتن بهمنظور نظارت بر پایگاههای چین وجود دارد، اما اهمیت آن برای موقعیت نظامی جهانی پکن اغلب میتواند اغراقآمیز باشد. در حال حاضر، چین تنها یک پایگاه نظامی خارج از آسیا در جیبوتی ساخته است. این کشور به دنبال ایجاد پایگاههای بیشتر، در درجه اول در اقیانوس هند است، جایی که امیدوار است از دسترسی خود به انرژی خاورمیانه - که به آن وابسته است- محافظت کند. درست است که نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق از شبکه جهانی بنادر تجاری چین برای برخی از تدارکات خود سود میبرد، اما این شبکه در هیچجا همان سطح از قابلیتی که شبکه پایگاههای نظامی ارائه میکند، ارائه نمیدهد.