اوکراین؛ ویتنام روسیه

اوکراین در برابر تجاوز روسیه کاملا بیدفاع مینمود و مسکو بهآسانی کریمه و بخشهایی از شرق این کشور را تصرف کرد. در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ این رویارویی وارد مرحلهای تازه شد: حملهای تمامعیار برای تسلط بر کل اوکراین و پایان دادن به موجودیت آن بهعنوان یک کشور مستقل.
انتظار غالب در آن زمان ـ چه در مسکو و چه در میان ناظران جهانی ـ این بود که روسیه ظرف چند روز کییف را فتح کند. حتی حامیان غربی اوکراین چنان به مقاومت کییف بیاعتماد بودند که پیشنهاد دادند زلنسکی بههمراه دولتش به تبعید برود. اما او در پایتخت ماند و گفت: «من مهمات میخواهم، نه وسیله فرار.» مقاومت غیرمنتظره ارتش اوکراین، یورش روسیه به پایتخت را ناکام گذاشت. سپس در تابستان همان سال، در پی ضد حملات در خارکیف و خرسون، بخشهایی از اراضی اشغالی آزاد شد.
از آن زمان، خط مقدم تغییر چشمگیری نکرده است. روسیه تلاش میکند خود را پیوسته در حال پیشروی نشان دهد، اما در واقع از بهار ۲۰۲۲ هیچ هدف راهبردی بزرگی چون کییف، خارکیف یا خرسون را به دست نیاورده است. تا سال ۲۰۲۵ هزینه جانی و مالی این بنبست برای روسیه گزاف بوده: ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار کشته و زخمی در برابر تصرف تنها۶ درصد از خاک اوکراین. این روند اگر ادامه یابد، مسکو باید دهها سال دیگر بجنگد تا بتواند کنترل کامل اوکراین را به دست آورد؛ هدفی که عملا دستنیافتنی است.
این شرایط یادآور جبهه غربی در جنگ جهانی اول است، زمانی که فرماندهان برای بهدست آوردن چند کیلومتر ویرانه، دهها هزار سرباز را قربانی میکردند. همانگونه که تاریخنگار «توبی تَکر» اشاره کرده، مقیاس اغراقشده نقشههای جنگی پیروزیهای ناچیز را بزرگ جلوه میداد؛ درست همان نقشی که امروز روایتهای کرملین ایفا میکند. برای اوکراین منطقی است که گاه عقبنشینی تاکتیکی کند تا توان نظامی و جان نیروهایش را حفظ کند؛ درحالیکه روسیه با حملات پرهزینهبرای دستاوردهای کوچک فرسودهتر میشود.
دستاوردهای اوکراین در دریا نیز چشمگیر بوده است. در آغاز جنگ، ناوگان دریای سیاه روسیه برتری مطلق داشت. ماجرای جزیره مار و پاسخ تحقیرآمیز سربازان اوکراینی به ناو «موسکوا» به نماد مقاومت ملی بدل شد. کمی بعد، اوکراین ناو موسکوا را غرق کرد و ناوگان روسیه را عقب راند. بهرهگیری خلاقانه از موشکها و پهپادها، روسیه را از برتری دریایی محروم ساخت.
در آسمان نیز دست بالا با اوکراین بوده است. روسیه هرگز نتوانسته برتری هوایی خود را در اوکراین تثبیت کند و متحمل خسارتهای سنگینی شده است. این ناکامی موجب شد مسکو برای هدف قرار دادن شهرهای اوکراین به موشکها و پهپادهای دوربرد متوسل شود. در مقابل، اوکراین عمدتا از حمله به اهداف غیرنظامی داخل روسیه پرهیز کرده، اما توانسته پالایشگاهها و فرودگاههای روسیه را در عمق صدها کیلومتری هدف بگیرد.
اهمیت این موفقیتها زمانی روشنتر میشود که بدانیم اوکراین بدون حضور مستقیم نظامی طرف ثالث به آنها دست یافته است. جز اعزام ۱۰ هزار سرباز کرهشمالی به سود مسکو، هیچ ارتش خارجی وارد جنگ نشده است. ناتو کمکهای تسلیحاتی گستردهای فراهم کرد، اما نیروهایش هرگز وارد میدان نشدند. حتی ارسال سلاحهای سنگین و پیشرفته تا مدتها با تردید و محدودیت همراه بود. پیروزیهای کییف، خارکیف و خرسون در سال ۲۰۲۲ در چنین شرایطی به دست آمد.
با این همه، نقطه ضعف اوکراین در سال ۲۰۲۵ نه در میدان جنگ، بلکه در ذهن متحدان غربیاش نهفته است. چون روسیه در زمین، هوا و دریا ناکام مانده، راهبرد خود را بر تضعیف اراده اروپا و آمریکا متمرکز کرده است. اگر غرب روایتهای کرملین را بپذیرد و اوکراین را به سازش وادارد، نهتنها کییف، بلکه ناتو هم بزرگترین سپر دفاعی خود در برابر تهدید روسیه را از دست خواهد داد.
اروپا در حال بازسازی قوای نظامی خود است، اما در این فاصله ارتش اوکراین بزرگترین و مجربترین نیرویی است که میان روسیه و پایتختهای اروپایی ایستاده است. ارتشهای لهستان، آلمان و فرانسه مجموعا صدها هزار سرباز دارند، اما تجربه رزمی اندکی دارند؛ در مقابل، اوکراین نزدیک به یکمیلیون سرباز باتجربه
در میدان دارد. با حملات اخیر روسیه به استونی، لهستان و رومانی، اروپاییها باید بیندیشند که اگر فردا مسکو به اروپا یورش برد و آمریکا بیمیل به دخالت باشد، ارتش اوکراین اصلیترین سرمایه دفاعی آنان خواهد بود. همچنین، ارتش آمریکا میتواند از نوآوریهای اوکراین در جنگ پهپادی و صنایع تسلیحاتی درسهای مهمی بگیرد. شاید همین دستاوردهاست که ترامپ را به تغییر موضع واداشته؛ او ترجیح میدهد در کنار برندگان باشد.
هیچکس نمیداند این جنگ در آینده چه مسیری خواهد یافت، زیرا سرنوشت آن به تصمیمهای سیاسی و نظامی آتی وابسته است. اما یک نکته روشن است: پوتین در تحقق هدف اصلی خود شکست خورده است. او بارها گفته بود اوکراین «ملت واقعی» نیست و مردمش در نخستین فرصت به روسیه بازمیگردند. اما امروز جهان دریافته است که اوکراین ملتی واقعی است ومیلیونها اوکراینی آمادهاند برای استقلال کشورشان بجنگند.
ملتها نه تنها از خاک و خون، بلکه از داستانها، خاطرهها و فداکاریها ساخته میشوند. هر سرنوشتی که جنگ در آینده پیدا کند، خاطره تهاجم روسیه و مقاومت اوکراینیها برای نسلها وطنپرستی آنان را زنده نگه خواهد داشت.
* نویسنده کتاب انسان خردمند