بازی بزرگان: همزیستی چین و آمریکا در دهه‌۲۰۳۰ (بخش پانزدهم)

فصل ۲/ سناریوهایی برای رابطه آمریکا- چین: ملاحظاتی درباره «آینده‌های مثبت و واقع‌بینانه»

در روابط بین‌الملل مدرن، به‌ندرت، دو کشور پیدا می‌شود که تا این حد - از نظر اقتصادی، تکنولوژیک و زیست‌محیطی - عمیقا به هم وابسته باشند و درگیر رقابت شدید و گسترده‌ای باشند که امنیت، اقتصاد، فناوری و ایدئولوژی را در برمی‌گیرد. خواسته‌های متعدد و متضاد مربوط به وابستگی متقابل و پیچیده آنها و قطبی‌سازی امنیتی، تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر مسیر روابط آنها خواهد داشت. اینکه چگونه این نیروها در نظر گرفته می‌شوند، پیش‌بینی با قطعیت فوق‌العاده چالش‌برانگیز است. تفاوت‌های فاحش و انباشته بین نظام‌های سیاسی و جهان‌بینی‌های آمریکا و چین - در میان قابلیت‌های مادی در حال تغییر - ارزیابی‌های آینده را به‌طور اساسی پیچیده می‌کند.این فصل با ارائه پنج سناریو برای تحول و تطور در روابط ایالات‌متحده و چین به دنبال ورود به این معرکه است. بسیاری از تحلیلگران، با استفاده از پیش‌بینی‌های مستقیم از روندهای فعلی، آینده این رابطه را بی‌پایان و به‌طور اجتناب‌ناپذیری پر از مشکلات می‌بینند.

این مقاله با بررسی «آینده‌های مثبت اما واقع‌بینانه»، چنین بدبینی جبری‌ای را کنار می‌گذارد. این سناریوها احتمال نتایج وخیم‌تر را رد نمی‌کنند، اما شرایطی را نیز بررسی می‌کنند که می‌تواند رابطه‌ای را ایجاد کند که در آن رقابت و تقابل در هر لحظه و در هر زمینه‌ای حاکم نباشد. این فصل با تشریح متغیرهایی که بر مسیر روابط ایالات‌متحده و چین تاثیر می‌گذارد، شروع می‌شود، سپس پنج سناریو را بیان می‌کند. هر کدام آینده‌ای متمایز را با تمرکز بر ویژگی‌ها و الزامات خود و همچنین مسیرهای رسیدن به آن نشان می‌دهند. این سناریوها انواع ایده‌آلی هستند که برای برانگیختن بحث طراحی شده‌اند و به شکل متقابلی، ویژه نیستند.

متغیرهای تاثیرگذار بر آینده ایالات‌متحده - چین

هفت متغیر گسترده وجود دارد که مسیر روابط ایالات‌متحده و چین را شکل می‌دهد که هر کدام از این متغیرها بر میزانی که روابط توسط پویایی‌های همکاری‌جویانه یا رقابتی و همچنین «دامنه» و «شدت» هر دو هدایت می‌شود، تاثیر می‌گذارد.

یکم) منابع رقابت: امروزه ایالات‌متحده و چین در چهار عرصه اصلی رقابت می‌کنند: امنیت، اقتصاد، فناوری و ایده‌ها. تاثیر هر یک بر روابط آنها احتمالا در طول زمان متفاوت خواهد بود، اما تسلط یک عرصه - یا دو عرصه - بر سایر عرصه‌ها تاثیری اساسی و شاید تعیین‌کننده بر آینده خواهد داشت. به‌عنوان‌مثال، جنگ سرد اصولا یک رقابت ایدئولوژیک و در درجه دوم یک رقابت نظامی بین ایالات‌متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود. نظم و شدت مربوط به محرک‌های رقابت تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر آینده روابط ایالات‌متحده و چین خواهد داشت.

دوم) کانال‌های ارتباطی: میزان و نحوه صحبت مقامات آمریکایی و چینی با یکدیگر در مورد مبرم‌ترین مسائل، آینده این روابط را شکل خواهد داد. در حال حاضر، چنین ارتباطاتی اغلب توسط هر دو طرف بیشتر به‌عنوان یک خطر یا آسیب‌پذیری تلقی می‌شود تا یک ضرورت استراتژیک. استفاده از کانال‌های ارتباطی موثر یا حتی اقدامات اعتمادساز برای مدیریت رقابت، یک تعیین‌کننده کلیدی برای تعاملات آینده و توانایی مدیریت رقابت خواهد بود.

سوم) همکاری دوجانبه: نوع و کیفیت همکاری - چه رسد به وجودِ صِرف آن - عامل مهمی است که بر هر آینده احتمالی تاثیر می‌گذارد. همکاری می‌تواند تاثیری نوسانی بر برداشت‌ها و سیاست‌های هر دو طرف داشته باشد. حداقل، می‌تواند شیوع بدترین ارزیابی‌ها را کاهش دهد. در بهترین حالت، می‌تواند حسی از نفع یا علاقه مشترک ایجاد کند که بی‌اعتمادی را کاهش می‌دهد.