بازی بزرگان: همزیستی چین و آمریکا در دهه‌۲۰۳۰

در طول جنگ سرد، اجماع قابل‌توجهی در تمام سیاست و جامعه ایالات‌متحده در حمایت از مهار اتحاد جماهیر شوروی، حداقل خارج از نخبگان سیاست خارجی، وجود داشت. امروز چنین توافقی در مورد سیاست چین وجود ندارد و سیاستگذاران و رهبران تجاری ایالات‌متحده شروع به بحث در مورد هزینه‌ها و خطرات استراتژی‌های مختلف کرده‌اند. آیا اجماع در ایالات‌متحده ایجاد خواهد شد؟ فقدان اجماع چگونه بر روابط آینده تاثیر می‌گذارد؟ در مقابل، در چین، یک توافق قوی میان نخبگان حزب کمونیست چین (CCP) وجود دارد که آنها در یک رقابت ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک طولانی‌مدت با قدرت‌های غربی به رهبری ایالات‌متحده قرار دارند. ششم) متحدان و شرکای ایالات متحده: با تکامل روابط ایالات متحده با چین، دیدگاه‌های متحدان و شرکای اصلی چین اهمیت بیشتری خواهد داشت. واشنگتن به سیاست‌های متحدان و شرکای خود نیاز دارد تا آنها - تا حدودی - با سیاست‌های ایالات متحده همسو شوند تا امیدی به رقابت موثر با پکن داشته باشد. بااین‌حال، متحدان و شرکای ایالات متحده در آسیا و اروپا اغلب به‌طور کامل با واشنگتن یا با یکدیگر هماهنگ نیستند. بنابراین، این شرکا می‌توانند اقدامات ایالات متحده را فعال یا محدود کنند. برخی از متحدان و شرکا می‌توانند تاثیر مفیدی در تشویق گفت‌وگو و همکاری بیشتر داشته باشند، همان‌طور که در پیش از نشست نوامبر ۲۰۲۳ ایالات متحده-چین انجام دادند.

سایرین، مانند تایوان و فیلیپین، می‌توانند تاثیر عملی در کشاندن ایالات متحده به موقعیت‌هایی داشته باشند که روابط با چین را تیره‌وتار می‌کند. بنابراین، وضعیت این متحدان و شرکا و همچنین برداشت چین از همسویی نسبی آنها با واشنگتن، بر روابط آینده تاثیر خواهد گذاشت. هفتم) زمینه ژئوپلیتیک: توزیع قدرت در سیستم بین‌المللی، ماهیت همسویی میان مراکز قدرت (به‌عنوان‌مثال، روسیه و اروپا) و خصلت اقتصاد جهانی بر روابط ایالات متحده و چین تاثیر زیادی خواهد داشت. این عوامل و عوامل دیگر می‌توانند تسریع‌کننده رقابت و درگیری باشند، اما واقعیت‌های وابستگی متقابل پیچیده نیز می‌تواند راهبردهای تقابلی را در هر دو طرف تعدیل کند.

 پنج سناریو

سناریوی اول: حاکمیت مشترک ایالات متحده و چین

این سناریو نشان‌دهنده مثبت‌ترین نتیجه برای روابط ایالات متحده - چین است. این سناریو به‌جای «همسویی کامل»، «همگرایی گسترده» در منافع اقتصادی و امنیتی و جهان‌بینی‌ها را متصور است. در این سناریو، ایالات متحده و چین فعالانه با یکدیگر روی انواع چالش‌های منطقه‌ای و جهانی کار می‌کنند تا تاثیر مثبت قابل‌توجهی برای بسیاری از کشورها داشته باشند. آنها محرک رشد جهانی بوده و شرایط تجارت، سرمایه‌گذاری و توسعه فناوری را تعیین می‌کنند. دلار آمریکا و رنمینبیِ چین (RMB) ارزهای غالب هستند. این فقط یک جهان دوقطبی نیست، بلکه جهانی است که در آن اقدامات ایالات متحده و چین اصطلاحات سیاست و اقتصاد جهانی را تعریف می‌کند. واشنگتن و پکن نقطه مرجع بیشتر کشورها هستند و برای رهبری در تمام مشکلات به آنها نگریسته می‌شود. ایالات متحده و چین در مرزهای جدید -اکتشاف فضایی، قطب شمال، هوش مصنوعی- فعال هستند؛ به‌گونه‌ای‌که فرصت‌هایی را برای اکثر کشورهای دیگر می‌گشایند.

به طور خلاصه، تنها یک حاکمیت مشترکِ دوجانبه وجود ندارد، بلکه سایر کشورها، روابط ایالات متحده و چین را برای آنها مفید می‌دانند و به این تمرکز قدرت در دستان دو کشور بزرگ مشروعیت می‌بخشند.