چرا زوزههای راست افراطی در اسرائیل پایان ندارد؟
در جستوجوی بقا

پذیرش این چارچوب از سوی نتانیاهو نشان میدهد او بیش از شعارهای داخلی، نگران روابط خود با واشنگتن است؛ روابطی که پس از بحرانهای انسانی غزه بیش از هر زمان دیگری تحت فشار قرار گرفته است. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی و رهبر حزب «صهیونیسم مذهبی»، طرح آمریکا را «تسلیم» خوانده و حتی عذرخواهی نتانیاهو از قطر بابت حمله نافرجام به رهبران حماس را به سیاست مماشات اروپا با هیتلر در آستانه جنگ جهانی دوم تشبیه کرده است. ایتامار بنگویر، وزیر امنیت داخلی و رهبر حزب «قدرت یهودی»، نیز در جلسه کابینه این توافق را «خطرناک» دانست و گفت: «این طرح امنیت اسرائیل را به نیروهای بینالمللی میسپارد و راه را برای تشکیل دولت فلسطینی هموار میکند». با این حال، برخلاف تهدیدهای لفظی، هیچکدام فعلا حاضر به ترک کابینه نشدهاند.
انتخابات رسمی برای اکتبر ۲۰۲۶ برنامهریزی شده است. بر اساس نظرسنجیها، موقعیت سیاسی اسموتریچ شکننده و احتمال سقوط او به زیر حد نصاب در پارلمان وجود دارد؛ درحالیکه حزب بنگویر در حال تثبیت جایگاه خود است. بنابراین خروج شتابزده از کابینه میتواند پرریسک باشد و حتی زمینهساز انتخابات زودهنگام شود. ذکر گزینه تشکیل دولت فلسطینی در طرح ترامپ، برای راست افراطی اسرائیل یادآور توافق اسلو در سال ۱۹۹۳ است؛ توافقی که همواره از سوی این جریان یک «اشتباه تاریخی» خوانده میشود. اسموتریچ هشدار داده است: «سربازان ما دوباره مجبور خواهند شد در غزه بجنگند.» این نگرانی نشان میدهد مخالفت تندروها صرفا سیاسی نیست، بلکه ریشهای ایدئولوژیک دارد.
قمار نتانیاهو و میراث سیاسی
نتانیاهو در آستانه ۷۶ سالگی بیش از هر چیز دیگر به میراث سیاسی خود میاندیشد. پذیرش طرح ترامپ اگرچه با ریسک جدایی تندروها همراه است، اما میتواند به دستاوردی بزرگ برای تلآویو منجر شود: گسترش توافقات ابراهیم و احتمال عادیسازی روابط با عربستان سعودی. ترامپ نیز بهشدت بر این هدف تاکید دارد و نتانیاهو میداند ادامه اختلاف با کاخ سفید موقعیت او را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد.
تحلیلگران در اسرائیل بر این باورند که نخستوزیر تلاش خواهد کرد با اعطای امتیازات اقتصادی و اختصاص بودجه برای توسعه شهرکسازی در کرانه باختری، تندروها را آرام کند. همچنین ممکن است اصلاحاتی در متن طرح واشنگتن گنجانده شود تا بخشی از نگرانیهای داخلی کاهش یابد. با این حال، امید اصلی نتانیاهو شاید این باشد که روند مذاکرات با حماس به کندی پیش رود و در نهایت به شکست بیانجامد؛ در آن صورت، او میتواند بار دیگر ائتلاف خود را حفظ کند بدون آنکه هزینهای بپردازد.
هرگونه توافق درباره غزه پیامدهای عمیقی بر موازنه قوا در منطقه دارد. کشورهای عربی از یکسو خواهان پایان بحران انسانی هستند. در داخل اسرائیل نیز ادامه جنگ به معنای فشار بیشتر بر بودجه و افزایش هزینههای نظامی است. رکود اقتصادی ناشی از جنگ اعتماد سرمایهگذاران را کاهش داده و رشد اقتصادی را متوقف کرده است. بنابراین، توقف جنگ علاوه بر جنبه سیاسی، یک ضرورت اقتصادی نیز محسوب میشود.
روزها و هفتههای پیش رو برای نتانیاهو حیاتی خواهد بود. او باید میان جلب رضایت واشنگتن و همراهی شرکای تندرو موازنه برقرار کند. در عین حال، تندروها نیز میدانند استعفا میتواند قدرت چانهزنی آنها را از بین ببرد. به نظر میرسد، دستکم در کوتاهمدت، جناح راست افراطی ترجیح میدهد در کابینه بماند، شاهد اجرای طرح باشد و در صورت شکست آن، نتانیاهو را مقصر معرفی کند. این وضعیت شکننده میتواند معادلات داخلی اسرائیل را برای ماههای آینده پرالتهاب نگه دارد.
* گزارشگر المانیتور