تام باراک، فرستاده ویژه ترامپ به خاورمیانه ریشههای عربی دارد؛
معاملهگر یا دیپلمات؟


فایننشال تایمز
باراک، دوست و مشاور قدیمی ترامپ، نمونه بارزی از شیوهای است که بر اساس آن رئیسجمهور با پر کردن مناصب حساس در خاورمیانه با افراد ثروتمند و معتمد که تجربه دیپلماتیک کمی دارند اما علاقه زیادی به معاملهگری دارند، رویههای چند دههای را مختل کرده است. باراک - که با افتخار ادعا میکند « DNA احساسات او در این منطقه است» - پنج ماه پس از تصدی این سمت، ترکیبی غیرمعمول از موفقیتها و جنجالها را ایجاد کرده است. ریشههای محلی باراک، ارتباط نزدیک با ترامپ و تمایل اندک او به انتقاد علنی از اسرائیل، به ایجاد روابط قوی با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و احمد الشرع، رئیسجمهور سوریه، کمک کرده است. اما اگرچه او شخصا بسیار آرام و صمیمی است، اما گافهای مکررش - مانند «توهم» نامیدن صلح در خاورمیانه و هشدار به روزنامهنگاران در لبنان مبنی بر اینکه «حیوانصفت» نباشند - باعث شده منتقدان بگویند که او متکبر و شرقنشناس است.این مرد ۷۸ ساله سابقه سیاستهای «شکستخورده» واشنگتن را به باد انتقاد گرفته و بارها گفته که وظیفهاش تمرکز بر حقوق بشر نیست،

فایننشال تایمز
بلکه تمرکز بر «معاملاتی» است که «رفاه» را به ارمغان میآورند؛ امری که به گفته او «تنها راه حل» است. او همچنین اصرار دارد که منطقه دیگر مسوولیت آمریکا نیست، بلکه از کشورهای منطقه میخواهد که «خودشان به خودشان کمک کنند.» باراک به فایننشال تایمز گفت: «ما از زمان جنگ جهانی دوم ضامن امنیت جهان بودهایم. این رویکرد تغییر کرده است... چگونه میتوان دنیای بهتری ساخت؟ شما همه را وادار میکنید که روی پای خود بایستند». این رویکرد، کسانی را که امیدوار بودند باراک، به قول یک دیپلمات غربی، «نوعی فرستاده ویژه» در منطقه باشد و بتواند حزبالله را به خلع سلاح، آنکارا را به آشتی با کردهای سوریه و دمشق را به آشتی با جمعیت دروزی آن وادارد، ناامید کرده است. در همین حال، اظهارات بیمحابای او در مورد تاریخ عثمانی و شکستهای توافق سایکس - پیکو در سال ۱۹۱۶، به باراک شهرت یک فحاش و رجزخوان داد. ادعای اشتباه اخیر او مبنی بر اینکه «هیچ کلمه عربی برای تسلیم وجود ندارد» و ادعای او مبنی بر اینکه «خاورمیانه وجود ندارد» و فقط مجموعهای از گروههای قومی، خانوادهها، قبایل و طوایف وجود دارد، نیز همینطور بود.
برخی دیپلماتها به شرط فاش نشدن نام گفتند: «او تاکنون در انجام وظایف کلیدی که برای خود در مورد سوریه و لبنان تعیین کرده بود، ناکام مانده است. به نظر میرسد تنها کاری که او به انجام آن علاقهمند است، دلالی معاملات مبهم و فضلفروشی در مورد قرن نوزدهم است». باراک، یک مسیحی مارونی، که در سال ۱۹۴۷ متولد شد، میگوید که محصول یک «خانواده مهاجر لبنانی بسیار متواضع» در لسآنجلس است. او گفت: «هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند که من... از دانشکده حقوق فارغالتحصیل شوم، چه برسد به اینکه افتخار انجام کاری را داشته باشم که الان انجام میدهم».
پس از شروع به کار به عنوان وکیل در شرکت حقوقی هربرت دبلیو کالمباخ، وکیل شخصی ریچارد نیکسون، به والاستریت نقل مکان کرد و با رابرت باس، غول نفتی تگزاس، همکاری کرد. سپس به املاک و مستغلات روی آورد و شرکت سهام خصوصی خود را تاسیس کرد. نام او پس از هماهنگی فروش هتل پلازا نیویورک به ترامپ در سال ۱۹۸۸ به قیمت ۴۰۸میلیون دلار - که همانطور که ترامپ بعدا اذعان کرد، قیمتی گزاف بود - به شدت افزایش یافت. رئیسجمهور آینده [منظور ترامپ است] در نهایت مجبور شد این ملک را ورشکسته اعلام کند و آن را حدود ۸۰میلیون دلار کمتر از آنچه پرداخت کرده بود، بفروشد. با این وجود، این دو مرد پیوند نزدیکی ایجاد کردند که ترکیبی از «معاملات» و «دوستی» بود.
باراک در سال ۲۰۱۰ با خرید حدود ۷۰میلیون دلار بدهی معوقه در ملکی متعلق به شرکت خانوادگی کوشنر، به داماد ترامپ، جرد کوشنر، کمک کرد. وقتی ترامپ برای اولین بار نامزد ریاست جمهوری شد، باراک یکی از بزرگترین اهداکنندگان مالی کمپین او بود و به عنوان رئیس کمیته تحلیف، ۱۰۷میلیون دلار که در آن زمان رکورد محسوب میشد، جمعآوری کرد. در سال ۲۰۱۹، تحقیقات کنگره نشان داد که او با دولت نوپای ترامپ لابی کرده تا فناوری انرژی هستهای را با عربستان سعودی به اشتراک بگذارد، درحالیکه همزمان با سعودیها برای خرید شرکتی که از این اقدام سود میبرد، برنامهریزی میکرد. این معامله در نهایت انجام نشد.
این تحقیقات در نهایت منجر به محاکمه باراک به اتهام لابی غیرقانونی به نمایندگی از امارات متحده عربی شد، جایی که او مدتها روابط نزدیکی با نخبگان حاکم داشته است. باراک که هرگونه تخلفی را انکار میکرد، در سال ۲۰۲۲ تبرئه شد. افراد نزدیک به باراک و ترامپ میگویند که او خط مستقیم خود را با رئیسجمهور حفظ کرده و این سرمایهدار باسابقه یکی از تنها افرادی است که ترامپ مرتبا از او مشاوره میخواهد. او همچنین یکی از معدود افرادی است که علنا از رئیسجمهور انتقاد کرده و در حلقه نزدیکان وی باقی مانده است. با این حال، باراک هرگونه اشارهای مبنی بر اینکه او و ترامپ همرده هستند را رد میکند. باراک به فایننشال تایمز گفت: «دونالد ترامپ اتفاقا ۴۵ سال دوست من بود. من به او احترام میگذارم. من با او بحث نمیکنم. او رئیس است.»
اگرچه باراک سفیر آمریکا در ترکیه است، اما زمان کمی را در این کشور میگذراند، عمدتا به دلیل پروندههای سوریه و لبنان. حتی وقتی در ترکیه است، به ندرت در آنکارا میماند و استانبول را ترجیح میدهد. اما باراک بیشتر در هواپیما است. یکی از دیپلماتهای مستقر در آنکارا گفت: «باراک به ندرت در شهر است. او بیشتر شبیه یک خلبان فضایی است که در استراتوسفر قرار دارد.»
اگرچه این رویکرد غیرمتعارف، پروتکلهای دیپلماتیک معمول را نقض کرده است، اما مقامات ترکیه و ایالات متحده میگویند که تعامل نهادی عمیقتر از دوران ریاست جمهوری بایدن است. ماه گذشته، باراک به میانجیگری برای سفر اردوغان به کاخ سفید کمک کرد، جایی که دو رهبر انبوهی از معاملات انرژی، دفاعی و سایر معاملات را به سرانجام رساندند. آنچه به همان اندازه مهم است، این است که باراک گفت این دیدار در تمایل ترامپ برای اعطای «مشروعیت» به اردوغان نقش اساسی داشت؛ اگرچه مشخص نیست که آیا این سخن به معنای نادیده گرفتن عقبنشینی دموکراتیک اردوغان در داخل، روابط گاه متزلزل او با اروپا یا عدم محبوبیت او در واشنگتن بوده است یا خیر. مسلما قویترین رابطهای که باراک ایجاد کرده، با الشرع در سوریه است که باراک را به خاطر کمک به جلب حمایت جهانی برای دولت جدیدش و لغو تحریمهای ایالات متحده علیه این کشور تحسین میکند. باراک گفت: «به نظر من باید به الشرع فرصت داد. شما نمیتوانید رفاه یا امید را در مردم ایجاد کنید، مگر اینکه سوخت را روشن کنید.»
پرسش اصلی این است که آیا ارتباط باراک با ترامپ، ذهنیت معاملهگری و میراث محلی او میتواند شروع به حل مسائل منطقهای لاینحلی کند که به گفته او برایش «سردرد سه تایلنول» ایجاد میکنند. او گفت، در مقایسه با یک سرمایهدار، نقش او «صد برابر کار بیشتر... صد برابر از نظر فکری جالبتر و صد برابر از نظر فیزیکی ترسناکتر» است. باراک همچنین گفت که میداند رویکردش آمیخته با نوستالژی است، چیزی که «واقعا در برابرش محتاط است»، و در عوض از این حساسیت برای گفتن به مخالفانش استفاده میکند: «شما نمیتوانید از من همانطور که در ۵۰ سال گذشته از همه استفاده کردهاید، استفاده کنید.» ارزیابی کمتر خیرخواهانهای از سوی برخی از اطرافیانش این است که باراک تبار شامی خود را دست کم میگیرد و احساس میکند که این به او حق میدهد تا اعراب دیگر را تحقیر کند.
باراک از بسیاری جهات، دیدگاه بدبینانهای نسبت به منطقه دارد. او گفت: «در نهایت... همه ما، همه مردم عادی روی زمین، خواهان صلح هستیم. اما آیا واقعا جهان به سمت این حرکت میکند؟ احتمالا نه.» واقعیتهای میدانی باعث شده است که او از مواضع اولیه خود عقبنشینی کند. باراک در سختگیری در برابر حزبالله، بارها و بارها شکست خورده است. در مورد سوریه هم او در ماه ژوئن گفت که باید یک دولت کاملا متمرکز باشد؛ مسالهای که منعکس کننده خواستههای ترکیه است. با این حال، دو ماه بعد، او «چیزی کمتر» از یک فدراسیون را توصیه کرد.
یکی از حوزههایی که باراک دستورات خود را به روشنی بیان کرده است، اسرائیل است. او گفت که «مشکل» این است که «اسرائیل به همه حمله میکند» و او به متحد سنتی ایالات متحده اعتماد ندارد. این اظهارات باعث انتقاد و مانعتراشی از سوی نهادهای طرفدار اسرائیل در واشنگتن شده است. لورا لومر، فعال بانفوذ ماگا، خواستار اخراج او شد. با این حال، باراکِ همیشه نامتعارف، میگوید اسرائیل باید به سوی ثبات منطقهای حرکت کند. این چشمانداز ممکن است باراک را به واقعیت نزدیکتر کرده باشد.