بازی بزرگان: همزیستی چین و آمریکا در دهه‌۲۰۳۰ (بخش هجدهم)

سناریوی سوم: کامیابی از طریق رقابت استراتژیک

این سناریو مستلزم تداوم وضعیت موجود بدون پایان قابل‌مشاهده در افق و تنها با بهبود یا وخامت اندک در روابط ایالات متحده و چین است. این وضعیت دوجانبه کیفیت عمیقا محدودی دارد: هیچ تغییر عمده‌ای برای بهتر یا بدتر شدن وجود ندارد. در این سناریو، روابط با تنش‌های مداوم در هر جنبه، به‌ویژه اختلاف‌نظر در مورد تایوان، اختلافات دریایی و نوسازی دفاعی مربوطه تعریف می‌شود. روابط اقتصادی دوجانبه به‌دلیل اینکه هر دو طرف مبادلات اقتصادی را به‌شدت رقابتی می‌بینند که موجب ایجاد آسیب‌پذیری می‌شود، تبدیل به مساله‌ای امنیتی می‌شود. سیاست فناوری بیشتر بر خطرات امنیت ملی متمرکز می‌شود و کنترل تجارت و سرمایه‌گذاری رشد می‌کند. هم «متر و معیار» و هم «حصار» کنترل‌های صادرات و محدودیت‌های سرمایه‌گذاری در یک پویایی تعاملی گسترش می‌یابند. «ریسک‌زدایی از اقتصاد» و «جداسازی فناوری» به امری رایج و مستمر تبدیل می‌شود. دیدگاه‌های متفاوت از حاکمیت داخلی و جهانی باعث افزایش بی‌اعتمادی در تمام جنبه‌های این رابطه می‌شود. رقابت ایده‌ها و ارزش‌ها به ویژگی مشترک تعاملات جهانی چین - ایالات متحده تبدیل می‌شود.

گفت‌وگو و ارتباطات دیپلماتیک به‌صورت جسته‌گریخته و بدون الگوی ظاهری یا سازنده اتفاق می‌افتد. هر دو طرف درباره صحبت‌کردن محتاط هستند؛ اما زمانی که همه چیز شکست می‌خورد به آن متوسل می‌شوند. همکاری‌های دوجانبه، منطقه‌ای و جهانی از نظر دامنه و زمان بسیار محدود است. مسائل نوظهور در امور جهانی بلافاصله به‌عنوان عرصه رقابت تلقی می‌شوند. تا جایی که یک هم‌نظری داخلی در هر دو طرف وجود داشته باشد، این یعنی نگریستن دیگری به‌عنوان یک دشمن و وابستگی متقابل به‌عنوان یک میراث ناراحت‌کننده است که اگر حذف نشود، باید به حداقل برسد. واشنگتن و پکن به‌اندازه کافی - اغلب در آخرین لحظه - برای جلوگیری از تبدیل رقابت استراتژیک به هماوردی و تقابل، تلاش می‌کنند.

الزامات و مسیرهای این سناریو کاملا اساسی است: بی‌اعتمادی انباشته، سکون سیاسی، افزایش تدریجی توانایی‌ها، تعاملات دیپلماتیک محدود و حداقل نقش رهبری در مدیریت روابط. این سناریو برخاسته از فقدان یک «زیست شیوه» - چشم‌اندازی برای مدیریت رقابت - و همچنین فقدان هم‌نظری سیاسی داخلی برای حمایت از روابط دوجانبه پایدار و سازنده است. این سناریو همچنین مستلزم محدودیت‌های ضمنی یا صریح در جاه‌طلبی‌ها یا توانایی‌های هر یک از کشورهاست که دامنه و جلوه‌های عرصه‌های مختلف رقابت را کاهش می‌دهد. این شرایط در مجموع باعث ایجاد «اثر تدریجی» می‌شوند. الزام نهایی «شانس» است که در آن رقابت امنیتی هرگز به «تصادف» یا «اشتباه محاسباتی»منجرنمی‌شود که باعث تشدید تنش شود.

  سناریوی چهارم: حرکت آهسته و پیوسته به سمت رقابت

این سناریو مستلزم رقابت گسترده، بی‌اعتمادی فزاینده، ارتباطات و همکاری محدود و کاهش تماس اجتماعی بین ایالات متحده و چین است، همگی در بحبوحه پراکندگی امور اقتصادی و امنیتی جهانی. این سناریو چندین ویژگی منحصربه‌فرد نیز دارد. رقابت دفاعی و امنیتی بر روابط مسلط است؛ زیرا هر دو طرف به تقویت نظامی خود سرعت می‌بخشند. رقابت تسلیحاتی متعارف بر سر تایوان و دریای چین جنوبی بدتر می‌شود؛ زیرا ارتش‌های ایالات متحده و چین با توانایی‌های بیشتر و در مجاورت یکدیگر عمل می‌کنند. خطر تصادف بزرگ یا اشتباه محاسباتی ثابت است؛ زیرا هر دو طرف درگیر رفتارهای پرخطرتر هستند. رقابت هسته‌ای به خط مقدم روابط میل می‌کند و دو کشور زرادخانه‌های خود را گسترش می‌دهند و نوسازی می‌کنند و خطر استفاده هسته‌ای را افزایش می‌دهند.