وقفه شکننده یا صلح پایدار؟

همچنین، این رژیم به دو سال جنگ خونین علیه غزه پایان می‌دهد و نیروهایش را از بخش‌هایی از این سرزمین عقب می‌کشد. بخشی از اعتبار این توافق به دولت دونالد ترامپ بازمی‌گردد، هرچند چارچوب آن ماه‌ها پیش روی میز قرار داشت. با پذیرش این طرح، هر دو طرف از اهداف حداکثری خود عقب نشستند: بنیامین نتانیاهو وعده نابودی کامل حماس را داده بود، اما این جنبش همچنان بازیگر اصلی غزه باقی ماند؛ در مقابل، حماس که خواستار خروج کامل نیروهای صهیونیستی و تضمین امنیتی در برابر حملات آینده بود، هنوز به این خواسته‌ها نرسیده است.

اما پرسش اینجاست: چرا حالا؟ برای حماس، گروگان‌ها از ابتدا ابزار اصلی فشار بودند. این گروه در ۷ اکتبر آنها را اسیر کرد تا رژیم صهیونیستی را وادار به امتیازدهی کند؛ مشابه ماجرای مبادله نظامی اسرائیلی «گلعاد شالیت» در سال ۲۰۱۱ که طی آن بیش از هزار زندانی فلسطینی آزاد شدند. اما به‌تدریج، گروگان‌ها از برگ برنده به باری سنگین بدل شدند. عملیات نظامی گسترده ادامه یافت و رژیم صهیونیستی بی‌توجه به سلامت گروگان‌ها، رهبران و نیروهای حماس را هدف قرار داد و تونل‌های زیرزمینی را ویران کرد.

در نتیجه، توافق اخیر فرصتی برای حماس بود تا عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی و آزادی زندانیان فلسطینی را به‌عنوان پیروزی معرفی کند. با این حال، حماس نیز در دو سال جنگ فرسایشی به‌شدت آسیب دیده است؛ بسیاری از رهبران ارشدش در سرزمین‌های اشغالی و سایر کشورها ترور شدند. اگرچه تل‌آویو مدعی از بین بردن حدود ۲۰ هزار نیروی حماس است (آماری که محل تردید است)، اما بیانگر تلفات سنگین این گروه است.

در غزه، تقریبا هیچ خانواده‌ای بدون داغدار باقی نمانده؛ شمار کشته‌ها از ۶۷ هزار نفر گذشته و شهر به ویرانه‌ بدل شده است. قحطی، کمبود دارو و آوارگی‌های پی‌درپی، مردم را خسته کرده و آنان بیش از هر چیز خواهان پایان جنگ‌اند. در سوی دیگر، جامعه صهیونیست نیز تاب‌آوریش را از دست داده است. دو سال جنگ، اقتصاد، خانواده‌ها و نیروهای ذخیره را فرسوده کرده و تلفات ارتش — ۴۶۶ نفر — بالاتر از جنگ‌های پیشین در غزه است. طبق نظرسنجی‌ها، دوسوم صهیونیست‌ها اکنون از آتش‌بس حمایت می‌کنند. در سطح بین‌المللی نیز فشارها افزایش یافته است. از یک سو، اتحادیه عرب در تیرماه از حماس خواست سلاح بر زمین بگذارد.

از سوی دیگر، کشورهای اروپایی عملیات صهیونیست‌ها را نکوهش کرده و کانادا، فرانسه و بریتانیا نیز کشور فلسطین را به رسمیت شناختند. اگرچه تل‌آویو معمولا این انتقادها را نادیده می‌گیرد، اما این بار نمی‌توانست از کنار فشار ترامپ بگذرد. برخلاف بایدن، ترامپ در میان جمهوری‌خواهان نفوذ بالایی دارد و مخالفت با او هزینه سنگینی برای نتانیاهو داشت. ترامپ شخصیتی شخصی‌گرا و کینه‌جو است و نادیده گرفتنش می‌توانست پیامدهای سیاسی جدی به همراه داشته باشد.

افزون بر این، ماجرای حمله رژیم صهیونیستی به قطر نیز بر تصمیم نهایی تاثیر گذاشت. ترامپ که از این اقدام خشمگین شده بود، تضمین امنیتی تازه‌ای به قطر داد. همین امر باعث شد دوحه به پناهگاه امنی برای رهبران حماس بدل شود و نقشی کلیدی در میانجی‌گری توافق ایفا کند. در داخل سرزمین‌های اشغالی، فشارهای سیاسی نیز افزایش یافته بود. رای دیوان عالی این رژیم مبنی بر لزوم خدمت نظامی مردان افراطی مذهبی، ائتلاف شکننده نتانیاهو را در آستانه فروپاشی قرار داد. در چنین شرایطی، مخالفت با ترامپ در بحبوحه جنگی ناپسند، برای او خطرناک بود. با پذیرش این توافق، نتانیاهو می‌تواند پایان جنگ را اعلام کند بی‌آن‌که از حمایت جناح راست محروم شود.

او در آستانه انتخابات می‌کوشد خود را به‌عنوان رهبر قدرتمندی معرفی کند که ضرباتی به حماس و حزب‌الله وارد کرده است. توافق کنونی، گامی مهم برای غزه و رژیم صهیونیستی است؛ اما حفظ آن دشوارتر خواهد بود. برخی عوامل مانند فرسودگی دو طرف و فشار بین‌المللی ممکن است پایدار بمانند، اما عوامل دیگر شکننده‌اند. نتانیاهو ممکن است برای اهداف انتخاباتی آتش‌بس را بشکند — مثلا با ترور یکی از رهبران حماس — یا در اجرای تعهدات خود تعلل ورزد. در مقابل، حماس نیز ممکن است از ترس از دست دادن کنترل غزه، مسیر درگیری را دوباره در پیش گیرد. ایالات متحده باید هماهنگی خود با شرکای منطقه‌ای را حفظ کند و هم‌زمان، زمینه بازسازی غزه، انتقال اداره این منطقه به دولتی غیردو‌حزبی و احیای روند تشکیل کشور فلسطین را فراهم آورد.

اما این مسیر به ثبات شخصیتی دونالد ترامپ بستگی دارد؛ عاملی که هیچ تضمینی برای آن وجود ندارد. هر لحظه ممکن است توجه او از غزه به نقطه دیگری جلب شود و فشارها بر تل‌آویو فروکش کند. در نهایت، توافق اخیر نه پیروزی هیچ‌یک از طرفین، بلکه وقفه‌ای شکننده است که از دل خستگی، فشار و محاسبه سیاسی زاده شده است. پایداری آن بیش از هر چیز به اراده واشنگتن بستگی دارد تا این آتش‌بس ناپایدار را به پایه‌ای برای صلحی واقعی بدل کند. 

FP copy

*  استاد روابط بین‌الملل دانشگاه جورج‌تاون