بازی بزرگان: سناریوهایی برای همزیستی چین و آمریکا در دهه ۲۰۳۰

فصل۳ - آینده روابط آمریکا- چین: نظریه روابط بین‌الملل به ما چه می‌گوید؟

استفن والت

 وضعیت روابط چین و ایالات متحده در سال‌های آینده سایه‌ای بلند بر سیاست جهانی خواهد انداخت. اگر دو قدرت از قدرتمندترین‌های جهان به‌طور مداوم با یکدیگر دشمنی کنند، در این صورت، هر کدام پول بیشتری را صرف تسلیحات می‌کنند، کشورهای غیرمتعهد با فشار شدیدی برای انتخاب یک طرف مواجه خواهند شد، رشد اقتصادی کند می‌شود، چالش‌های جهانی مانند تغییرات آب‌وهوایی یا آمادگی برای پرداختن به همه‌گیری سخت‌تر خواهند شد و خطر جنگ افزایش خواهد یافت.

بااین‌حال، اگر رقابت بین واشنگتن و پکن خاموش شود، هر یک می‌توانند بخش بیشتری از ثروت خود را به نیازهای داخلی اختصاص دهند، ادغام اقتصادی جهانی منافع بیشتری برای همه دولت‌ها به همراه خواهد داشت، خطرات مشترک به‌احتمال زیاد حل می‌شوند و خطر جنگ کاهش خواهد یافت. هیچ‌کس به‌طورقطع نمی‌داند که ما در کدام یک از این دو جهان زندگی خواهیم کرد یا اینکه حتی چین و ایالات متحده چگونه با یکدیگر برخورد خواهند کرد. رفتار گذشته راهنمای غیرقابل‌اعتمادی است؛ زیرا دولت‌ها با تغییر قدرت نسبی خود و با تغییر شرایط داخلی و خارجی، منافع خود را به‌گونه‌ای متفاوت تعریف و از آن دفاع می‌کنند. به همین دلیل، ما نمی‌توانیم تصور کنیم که هر یک از این دو کشور در آینده چگونه عمل می‌کنند، همان‌طور که در گذشته در شرایط مختلف عمل می‌کردند.

بنابراین، تلاش برای نگریستن به آینده و ابداع سیاست‌هایی برای ایجاد نتایج مطلوب باید بر نظریه تکیه کند. در دنیایی با پیچیدگی بی‌نهایت، انسان‌ها باید از نوعی چارچوب فکری استفاده کنند که مهم‌ترین نیروهای علّی را که رفتار را شکل می‌دهند شناسایی و عناصری را که کمتر مرتبط هستند، حذف کند. حتی سیاستگذارانی که نظریه‌پردازی دانشگاهی را رد می‌کنند، همواره به نقشه‌های ذهنی تکیه می‌کنند تا به آنها کمک کند آنچه را که دیگران انجام خواهند داد و پاسخ‌هایی که انتخاب‌های متفاوت سیاستشان ایجاد می‌کند، پیش‌بینی کنند. از آنجا که نظریه‌های رقیبِ روابط بین‌الملل دلایل مختلفی را برجسته می‌کنند، اما معمولا به پیش‌بینی‌های متفاوتی درباره آینده و به نسخه‌های مختلف سیاست خارجی منجر می‌شوند.

این فصل به بررسی چهار رویکرد مهم در روابط بین‌الملل می‌پردازد - واقع‌گرایی، لیبرالیسم، ساخت‌گرایی اجتماعی، و رهبری فردی- و مشخص می‌کند که هر کدام از این رویکردها برای آینده روابط چین با ایالات متحده چه دلالتی دارند. این فصل منطق هر دیدگاه و برخی از پیش‌بینی‌های اصلی و نتیجه‌گیری‌های سیاستی را که متضمن آن هستند توصیف می‌کند. این فصل با این استدلال به پایان می‌رسد که سیاست‌های مبتنی بر ترکیبی از رئالیسم تدافعی و لیبرالیسم اقتصادی بهترین شانس را برای جلوگیری از درگیری خطرناک بین چین و ایالات متحده دارند.