کاترین بیگلو معتقد است ناآگاهی نسبت به تهدید هستهای میتواند عواقب خطرناکی برای بشریت داشته باشد
خانهای از دینامیت

بیگلو با تازهترین فیلم خود، «خانهای از دینامیت»، مصمم است جهانیان را بار دیگر وادار کند به خطرات واقعی زرادخانههای هستهای توجه کنند و از سکوت جامعه جهانی بکاهند. بیگلو در گفتوگو با نیوزویک میگوید: «بهگمانم کنار رفتن این بحث از افکار عمومی، تا حد زیادی به این دلیل است که سلاحهای هستهای تا حدودی عادیسازی شدهاند و همین، بهخودیِخود، اندیشهای بسیار ترسناک است.» او معتقد است که ناآگاهی نسبت به تهدید هستهای میتواند عواقب خطرناکی برای بشریت داشته باشد، زیرا ما دیگر به این موضوع از منظر نابودی جهانی نگاه نمیکنیم، در حالیکه باید چنین کنیم.
هجده دقیقهنفسگیر
فیلم «خانهای از دینامیت» تریلری سیاسی و پرتنش است که بازیگرانی چون ادریس البا، ربکا فرگوسن، تریسی لتس، جرد هریس، جیسون کلارک و آنتونی راموس در نقش مقامهای دولتی ظاهر میشوند. سناریوی فیلم حول هجده دقیقه نفسگیر میچرخد که در آن دولت آمریکا در مواجهه با یک موشک بالستیک قارهپیمای هستهای ناشناس قرار میگیرد. این هجده دقیقه از دیدگاه چندین نهاد دولتی و نظامی روایت میشود و نشان میدهد که چگونه هر بخش از حکومت، از کاخ سفید تا مراکز فرماندهی موشکی، برای واکنش سریع و موثر تلاش میکند.
نویسنده فیلمنامه، نوا اپنهایم، در این باره میگوید: «میخواستیم داستان را در زمان واقعی روایت کنیم. میخواستیم تماشاگر حس کند هجده دقیقه چقدر کوتاه است و چقدر تصمیمگیریها میتواند سرنوشتساز باشد.» این رویکرد به مخاطب اجازه میدهد تا فشار و اضطرار ناشی از یک بحران هستهای واقعی را به شکل ملموس تجربه کند و درک کند که در چنین شرایطی، حتی بهترین تصمیمها نیز با محدودیتهای غیرقابل تصور مواجهاند.
برای بیگلو، این فیلم فرضی اما آموزشی و هشداردهنده است. او میگوید: «فیلم قصد دارد نشان دهد که بحران هستهای صرفا یک مشکل فنی نیست؛ بلکه یک مشکل انسانی است.» بیگلو معتقد است که حتی وقتی یک رئیسجمهور کاملا کاردان و نیکنیت در رأس قدرت قرار دارد، سیستم سیاسی چنان طراحی شده است که او را در شرایط تصمیمگیری غیرممکن قرار میدهد.
بیگلو و اپنهایم تصمیم گرفتند که در فیلم، نام کشور مهاجم مشخص نشود تا داستان فراتر از سیاستهای ملی پیش رود و تمرکز بر ضعفها و شکنندگی سیستم تصمیمگیری هستهای باشد. اپنهایم میگوید: «اگر یک کشور خاص عامل شلیک موشک باشد، داستان تبدیل به قصهای درباره همان کشور میشود. ما نمیخواستیم به تماشاگر دشمن مشخصی برای سرزنش بدهیم، چون این کار از زیر بار پیام اصلی شانه خالی کردن است».
یکی از نکات کلیدی فیلم، نمایش انسانهای پشت سیستمهای قدرتمند و پیچیده است. بیگلو میگوید: «اگر با این مساله صرفا در سطح مکانیکی برخورد کنیم، پیام واقعی منتقل نمیشود. این مشکل انسانی است؛ چون اساسا با احتمال پایان تمدن سروکار داریم».
نمونهای از این تمرکز بر انسانیت، شخصیت کاپیتان اولیویا واکر با بازی ربکا فرگوسن است که فرماندهی مرکز عملیات کاخ سفید را بر عهده دارد. در طول هجده دقیقه حیاتی، واکر یک اسباببازی دایناسور در جیب خود پیدا میکند؛ یادآور فرزندی که احتمالا دیگر هرگز نخواهد دید. فرگوسن درباره این صحنه میگوید: «این دایناسور حس ملموسی از انسانیت و ارتباط انسانی به صحنه آورد. همه در آن اتاق فرزندان، خانواده و والدینی دارند، اما در کارشان بسیار حرفهایاند».
فیلم به مخاطب نشان میدهد که سرنوشت بشر در دست یک نفر با اختیار مطلق قرار دارد. بیگلو میگوید: «هیچ انسانی نمیتواند با چنین فشاری و بار سنگینی از مسوولیت کنار بیاید.» این موضوع، هم یک هشدار و هم یک دعوت به گفتوگو است؛ گفتوگو درباره نظامهایی که چنین اختیاراتی را به فردی واحد میسپارند.
رئیسجمهور آمریکا با بازی ادریس البا، در نهایت با تصمیمی تقریبا غیرممکن: تلافی یا صبر مواجه میشود؛ به تعبیر فیلم و ژنرال مشاور، «خودکشی یا تسلیم». واکنش انسانی او- متعجب، هراسان، اما متمرکز- نشان میدهد که حتی در بهترین حالت، فشار تصمیمگیری برای یک انسان، فراتر از ظرفیت طبیعی اوست. بیگلو معتقد است که تهدید هستهای مسألهای بدون مرز است و نیاز به گفتوگویی جهانی دارد. به همین دلیل، پخش فیلم توسط نتفلیکس فرصت مناسبی برای انتقال پیام به مخاطبان در سراسر جهان فراهم کرده است. او میگوید: «نتفلیکس سکوی پرتابی ایدهآل برای این فیلم است، چون جهانی است و تنها از این راه میتوان مساله را بهعنوان مشکلی جهانی درک کرد».
بیگلو این اثر را فراتر از سرگرمی میداند. او امید دارد که مخاطبان پس از تماشای فیلم، آگاهتر شوند، درباره خطرات واقعی سلاحهای هستهای فکر کنند و از روسایجمهور خود در این زمینه پرسشگری کنند. او میگوید: «دوست دارم تماشاگر پس از دیدن این فیلم، احساس کند آگاهتر شده است؛ درک بیشتری از آنچه در جهان میگذرد پیدا کرده است و من باور دارم که دانش، قدرت است». فیلم «خانهای از دینامیت»، تجربهای سینمایی و آموزش همزمان است. این فیلم نه تنها با سناریویی پرتنش، هیجان و اضطرار بحران هستهای را منتقل میکند، بلکه تماشاگر را به تفکر و پرسشگری دربارهی نظامهای تصمیمگیری و مسوولیت انسانی فرا میخواند. در جهانی که تهدید هستهای همچنان زنده است اما کمتر به آن توجه میشود، بیگلو با این اثر ندایی برای بیداری و اقدام جهانی سر میدهد.