رژه نظامی در باکو اتحاد سهجانبه آنکارا- باکو- اسلامآباد را نشان داد
مثلث تهدید در قفقاز
الهام علیاف در این مراسم با تاکید بر نقش حمایت آنکارا از نخستین ساعات نبرد، یادآور شد که پیام «آذربایجان تنها نیست» به نماد همبستگی بدل شده است. حضور نیروهای نظامی سه کشور نیز نشانهای از شکلگیری مثلث استراتژیک جدیدی بود که تاریخ، فرهنگ و جغرافیا را به قدرت و سیاست پیوند میزند. این رژه به مناسبت پنجمین سالگرد پایان جنگ دوم قرهباغ برگزار شد؛ جنگی که در پاییز ۱۳۹۹ آغاز شد و با میانجیگری روسیه به پایان رسید و برای جمهوریآذربایجان نماد بازپسگیری سرزمینهای اشغالی و تثبیت جایگاه تازه این کشور در معادلات منطقهای بود.
این رژه نظامی، بیش از یک مراسم یادبود، به نمایش قدرتی تهدیدآمیز در قلب قفقاز بدل شد. حضور رهبران ترکیه و پاکستان در کنار الهام علیاف نشان داد که اتحاد سهجانبه آنکارا- باکو- اسلامآباد دیگر یک شعار نیست، بلکه به محور نظامی و سیاسی واقعی تبدیل شده است. این اتحاد، با تکیه بر پیوندهای تاریخی و مذهبی، استراتژی تازهای را شکل داده که میتواند موازنههای سنتی قدرت در منطقه را برهم زند.
پیام اصلی این رژه روشن بود: موازنه قوا در قفقاز تغییر کرده است. پیروزی جمهوریآذربایجان در جنگ ۴۴ روزه و عملیات نظامی سپتامبر گذشته، واقعیتی جدید در ژئوپلیتیک منطقه ایجاد کرده؛ واقعیتی که با نمایش قدرت مشترک سه کشور، هشداری جدی به هر بازیگری بود که بخواهد شرایط گذشته را احیا کند. جمهوری آذربایجان دیگر تنها یک دولت درگیر مناقشه نیست، بلکه قدرتی مسلح و باثبات است که نشان داده، آماده پاسخ نظامی به هر چالش است. این نمایش نه صرفا یادآور پیروزی گذشته، بلکه هشداری به همسایگان و دیگر بازیگران منطقه بود، که خود را با واقعیت جدید قفقاز وفق دهند!
اهمیت حضور ترکیه
حضور ترکیه در این رژه فراتر از یک نمایش همبستگی ساده بود و سه پیام کلیدی برای منطقه و جهان داشت. نخست، آنکارا با این اقدام خود را بهعنوان حامی بیقید و شرط حاکمیت و تمامیت ارضی جمهوریآذربایجان تثبیت کرد و هرگونه تردید درباره عمق استراتژیک این رابطه را از میان برد. دوم، این حضور نشاندهنده تحقق دکترین «عمق استراتژیک» احمد داووداوغلو و سیاست خارجی فعال ترکیه بود؛ پیامی روشن که آنکارا دیگر نمیخواهد نقش ناظر منفعل در تحولات قفقاز را ایفا کند، بلکه قصد دارد بهعنوان بازیگر تعیینکننده و معمار نظم منطقهای حضور داشته باشد.
سوم و مهمتر از همه، ترکیه با نمایش تسلیحات پیشرفته مشترک- از پهپادهای بایراکتار که در پیروزی جنگ ۴۴ روزه نقش کلیدی داشتند تا سایر تجهیزات- نشان داد که نه تنها یک متحد سیاسی، بلکه شریک راهبردی در حوزه امنیت و فناوری برای باکو است. این همکاری نظامی عمیق، موازنه قوا را در منطقه به سود آذربایجان تغییر داده و هزینه هرگونه درگیری آینده را برای رقبای بالقوه بهطور چشمگیری افزایش خواهد داد.
اهمیت حضور پاکستان
حضور پاکستان در کنار دو کشور ترکتبار، هرچند در نگاه نخست کمرنگتر به نظر میرسد، اما اهمیت استراتژیک ویژهای دارد. اسلامآباد با این اقدام، محور همکاری تازهای میان اسلامآباد- باکو- آنکارا را به نمایش گذاشت؛ محوری که یک بلوک قدرت مبتنی بر هویت اسلامی را در برابر گفتمانهای مسلط غربی و روسی قرار میدهد. از منظر عملی، حضور پاکستان بهعنوان قدرت هستهای و دارنده یکی از بزرگترین ارتشهای جهان، سطح بازدارندگی این اتحاد را بهطور چشمگیری افزایش میدهد و اعتماد به نفس بیشتری به آذربایجان میبخشد تا در عرصه بینالمللی با پشتوانه گستردهتری ظاهر شود.
از نظر ژئوپلیتیک، این اتحاد سهجانبه کریدوری از قدرت و نفوذ را از مرزهای چین (از طریق پاکستان) تا قلب اروپا (از طریق ترکیه) ایجاد کرده و جایگاه جمهوری آذربایجان را بهعنوان پل ارتباطی این مسیر تقویت میکند. برای پاکستان نیز این اتحاد فرصتی است برای شکستن انزوای نسبی دیپلماتیک و گسترش نفوذ در منطقهای تازه.
پیامهای منطقهای رژه
این نمایش پیامهای آشکار و پنهانی برای بازیگران مختلف منطقه داشت و هر طرف آن را بهعنوان نشانهای جدی در محاسبات خود تلقی خواهد کرد. برای ارمنستان، رژه بهوضوح اعلام کرد که هرگونه تلاش برای به چالش کشیدن حاکمیت آذربایجان یا تاخیر در روند عادیسازی روابط با جبههای متحد و قدرتمند روبهرو خواهد شد. جمهوری آذربایجان که در میدان نبرد پیروز شده است، اکنون در عرصه دیپلماسی و نمایش قدرت نیز از حمایت بیچونوچرای متحدانش برخوردار است.
برای ایران، اتحاد سهجانبه بهویژه با محوریت پانترکیسم و نقش ترکیه، همواره با حساسیتهای امنیتی تهران همراه بوده است. نمایش قدرت مشترک در ساحل غربی دریای خزر بیتردید بهعنوان متغیری جدی در محاسبات امنیتی ایران لحاظ خواهد شد و رقابت ژئوپلیتیک دیرینه در منطقه را تشدید خواهد کرد. برای روسیه، درحالیکه مسکو همچنان بازیگر کلیدی قفقاز باقی مانده، این رژه نشان داد آذربایجان با هوشمندی در حال تنوعبخشی به شرکای استراتژیک خود و کاهش وابستگی به یک قدرت بزرگ است. قدرتنمایی ترکیه در حیاط خلوت سنتی روسیه نیز بدون شک در کرملین با دقت تحلیل و رصد خواهد شد.
نتیجهگیری
رژه نظامی اخیر در باکو به مناسبت پنجمین سالگرد جنگ دوم قرهباغ، تنها یک مراسم یادبود نبود؛ بلکه صحنهای از نمایش قدرت و مانوری حسابشده در شطرنج ژئوپلیتیک قفقاز بود. آذربایجان با همراهی ترکیه و پاکستان نشان داد که پیروزی میدانی خود را صرفا یک خاطره نمیداند، بلکه آن را به پشتوانهای برای تثبیت موقعیت منطقهای تبدیل کرده است. پیام آشکار این رژه آن بود که هرگونه تلاش برای بازگرداندن شرایط گذشته با هزینهای سنگین مواجه خواهد شد. پیوندهای هویتی و فرهنگی با آنکارا و روابط مذهبی با اسلامآباد، سیمانی است که این اتحاد سهجانبه را در برابر فشارهای خارجی مقاوم میسازد. روایت مشترک از «برادر بودن» همکاری را تسهیل کرده و اتحاد را از یک پیمان موقت به شراکتی راهبردی و پایدار ارتقا داده است.
جمهوری آذربایجان با این نمایش درصدد است تا نشان دهد که دیگر منزوی نیست و تنها به یک قدرت بزرگ متکی نخواهد بود. ترکیه عمق استراتژیک و پوشش نظامی- فناوری را فراهم میکند و پاکستان ابعاد دیپلماتیک و بازدارندگی تازهای میافزاید. ترکیبی که میتواند موقعیت چانهزنی باکو را در برابر روسیه و ایران تقویت کرده و جایگاه آن را از یک دولت محصور در مناقشه به مرکز ثقل جدید در معادلات منطقهای ارتقا دهد. هشداری به بازیگران منطقهای که باید خود را برای واقعیتهای جدید قفقاز آماده کنند.
* پژوهشگر ژئوپلیتیک