شرکتهای نظامی خصوصی برای سربازگیری در جهان چقدر هزینه میکنند؟
رونق اقتصاد مزدوری
با این حال، امروز صنعت «شرکتهای نظامی خصوصی» (PMC) - اصطلاحی مدرن برای مزدوران – رونق قابلتوجهی یافته است. جنگ و درگیری همواره با رنج و آسیب همراه است، اما تقاضا برای خدمات نظامی خصوصی را نیز افزایش میدهد. اوایل سال جاری، بنیاد بشردوستانه غزه (GHF) برای توزیع کمک، شرکت آمریکایی «یو جی سولوشن» را برای تامین امنیت مسلحانه به خدمت گرفت. روسیه نیز برای جنگ در اوکراین و عملیات خود در آفریقا به گروه واگنر متکی شد؛ شرکتی وابسته به کرملین که اعضای آن از نیروهای ویژه سابق روسیه تشکیل شدهاند. مزدوران کلمبیایی نیز در میان نیروهایی هستند که برای اوکراین میجنگند. طبق گفته دومینیک دونالد، تحلیلگر سابق شرکت امنیتی بریتانیایی، دولت آمریکا بزرگترین مشتری نظامیان خصوصی در جهان است.
این صنعت طیف گستردهای از فعالیتها را در بر میگیرد؛ از نگهبانان ساده در مراکز خرید و محافظان مسلح در مناطق پرخطر گرفته تا سربازان حرفهای که در میدان جنگ فعالیت میکنند. بسیاری از نیروهای فعال در این حوزه از یک منبع مشترک تامین میشوند: سربازان سابق، اغلب نیروهای ویژه. در چند دهه اخیر، با کاهش اندازه نیروهای نظامی دولتی و افزایش تقاضای بخش خصوصی، این صنعت رشد قابلتوجهی داشته است. اکنون برخی فعالان این حوزه انتظار دارند که پایان احتمالی جنگ اوکراین و فرصتهای بازسازی آن، مانند تجربه عراق، رونق جدیدی برای کسبوکارشان ایجاد کند.
اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، دوره «رونق واقعی» برای صنعت «شرکتهای نظامی خصوصی» بود، طبق گفته تیم اسپایسر، افسر سابق ارتش بریتانیا و موسس شرکتهای «اجیس» و «سندلاین اینترنشنال»، عراق میزبان دهها هزار پیمانکار، عمدتا در نقشهای غیررزمی بود. اسپایسر میگوید: «در پایان جنگ عراق، کابویها وارد میدان شدند.» اما اکنون حدود شش شرکت بزرگ امنیتی با ساختارهای رسمی شرکتی، شامل بخشهای مشاوره حقوقی، قراردادها و پرسنل، فعالیت میکنند.
عملیات «شرکتهای نظامی خصوصی» تنها بخش کوچکی از کسبوکار آنها را تشکیل میدهد. نمونههای آن شامل شرکت آمریکایی «کانستلیس» با درآمد ۱.۴میلیارد دلار در سال گذشته و بیش از ۱۲۷۰۰ کارمند و شرکت کانادایی «گاردا وورلد» که در دهها کشور فعال است.
بازار «شرکتهای نظامی خصوصی» به دو بخش تقسیم میشود: شرکتهای با پشتوانه مالی قوی، که سرمایهگذاری خصوصی و ثروت دارند، و مجموعههای ضعیفتر که تا زمانی که قرارداد بزرگی پیدا شود، «خفته» باقی میمانند و غالبا پس از آن توسط یکی از شرکتهای بزرگتر خریداری میشوند. به گفته «شان مکفیت»، افسر سابق نیروهای چترباز و پژوهشگر دانشگاه ملی دفاع واشنگتن، صنعت «شرکتهای نظامی خصوصی» از جهات دیگری نیز «تکهتکه و غیرمتمرکز» است.
او «شرکتهای نظامی خصوصی» را بر اساس «زبان فرماندهی» – زبانی که دستورات داده میشود – به سه گروه تقسیم میکند: خوشهای انگلیسیزبان از آمریکا، اروپا و سایر کشورهای انگلیسیزبان؛ روسیزبان؛ و اسپانیاییزبان از نیروهای ویژه سابق آمریکای لاتین، بهویژه کلمبیا، که اغلب توسط نیروهای نخبه آمریکایی آموزش دیدهاند. با مشکل جذب سرباز توسط دولتها، «شرکتهای نظامی خصوصی» جایگزینی ارزانتر ارائه میدهند، زیرا نیازمند آموزش، مزایا و حقوق بازنشستگی مشابه نظامیان رسمی نیستند.
اسپایسر میگوید یک پیمانکار آمریکایی حدود هفت برابر ارزانتر از یک سرباز معمولی و یک مزدور بریتانیایی ده برابر ارزانتر بود. مزدوران کلمبیایی نیز ارزان تمام میشوند. با این حال، حقوق و مزایا برای افراد تازهوارد جذاب است. مزدوران کلمبیایی درآمدی بالاتر از حقوق دولتی دارند و اغلب در شرایط زندگی راحتتر به سر میبرند. مزدوران روس در اوکراین نیز در مقطعی دو برابر حقوق سربازان رسمی دریافت میکردند.
اما پول تنها انگیزه نیست. مکفیت میگوید: «بسیاری از افرادی که ملاقات کردم، نه بهخاطر پول، بلکه به این دلیل وارد صنعت شدند که بتوانند کنترل زندگی خود را داشته باشند و بتوانند به ماموریتها نه بگویند؛ این بسیار جذاب بود». طبق گفته اولریش پیترسون از دانشگاه لیورپول، «شرکتهای نظامی خصوصی» معمولا وارد نبردهای جدی نمیشوند، اما در دهه گذشته تعداد بیشتری خدمات رزمی ارائه کردهاند. در دورهای بیش از ۵۰ هزار مزدور یا نیروی نظامی قراردادی در اوکراین فعالیت داشتند، عمدتا کمتجربه و در طرف روسها، تا نیاز به خدمت سربازی رسمی کاهش یابد.
اسپایسر نسبت به بار منفی واژه «مزدور» انتقاد دارد و میگوید ظهور گروههای واگنر مانند، تحت حمایت دولتهای اقتدارگرا، اعتبار اپراتورهای قانونمدار را لکهدار کرده است. پیترسون نیز میگوید که از ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۶، حضور مزدوران با کاهش ۳۹ درصدی آسیب به غیرنظامیان همراه بوده و «شرکتهای نظامی خصوصی» مستقر در کشورهای دموکراتیک حتی کاهش ۶۶ درصدی داشتند. دلیل احتمالی آن این است که در شرکتهای با ساختار رسمی، بدنامی به کسبوکار آسیب میزند. او نتیجه میگیرد: «تصور صنعت بهعنوان مجموعهای از کابویهای پرخاشگر، اشتباه است.» با این حال، شرکتهای غربی نیز با جنجالهایی روبهرو بودهاند.
در غزه، برخی پیمانکاران مسلح، از جمله اعضای گروههای تندرو آمریکایی، در کنار توزیع کمک فعالیت کردند، هرچند بیشتر تلفات اطراف نقاط کمک به نیروهای منظم رژیم صهیونیستی نسبت داده شد. همچنین شرکتهایی مانند «فرانتیر سرویس گروپ» - که توسط اریک پرینس، مدیر جنجالی شرکت «بلک واتر» تاسیس شده بود- به دلیل فعالیتهای نظامی و آموزش نیروهای خارجی تحت تحریم قرار گرفتند. بسیاری معتقدند صنعت «شرکتهای نظامی خصوصی» در آستانه موج جدیدی از رشد است. اسپایسر میگوید: «فکر میکنم رونق جدیدی رخ خواهد داد. مشکلاتی که در بازسازی عراق وجود داشت، در اوکراین بسیار بزرگتر خواهد شد.» برای پاسخ به تقاضا، تامین نیرو احتمالا آسان خواهد بود.
جنگ اوکراین هزاران سرباز آموزشدیده در تکنولوژیهای نوین، از جمله پهپادهای ضربتی، تولید کرده است. ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، اعلام کرده کشورش در حال بررسی ایجاد «شرکتهای نظامی خصوصی» خود است. بسیاری از سربازان نخبه آمریکایی نیز پس از سقوط کابل در ۲۰۲۱، از دوره استراحت و بازتوانی بازگشته و آماده ماموریتهای جدید، از مقابله با کارتلهای مواد مخدر آمریکای لاتین گرفته تا حفاظت از معادن حیاتی در کشورهای ناپایدار، هستند.