تحقق بازسازی به تثبیت امنیت و پایان درگیریها گره خورده است؛
افق مبهم غزه
ارزیابیهای سازمان ملل نشان میدهد بیش از ۳۲۰هزار واحد مسکونی تخریب یا آسیبدیده و حدود ۶۰درصد جمعیت —بیش از ۱.۲میلیون نفر—بیخانمان شدهاند. حتی تهیه سرپناه موقت نیز دشوار است و تعداد چادرهای کمکرسانی واردشده به غزه از ۲۰ هزار عدد فراتر نرفته است. ویرانیها تنها به بخش مسکن محدود نیست. بخش عمده زیرساختها، از راهها و شبکه آبرسانی تا انرژی و خدمات شهری، دچار آسیب جدی شده و بیش از ۸۵درصد کسبوکارها تعطیل شدهاند. تخریب ۹۰درصد زمینهای کشاورزی و چاهها نیز امنیت غذایی را به چالشی جدی بدل کرده است.
در چنین شرایطی، کشورهای عربی یک طرح چندمرحلهای برای بازسازی ارائه دادهاند. مرحله نخست بر آواربرداری از حدود ۶۰میلیون تن نخاله متمرکز است؛ حجم عظیمی که خود به چندین سال زمان نیاز دارد. برخی برنامهریزان مصری پیشنهاد کردهاند بخشی از این نخاله با شن ترکیب و برای بازیابی اراضی ساحلی استفاده شود تا زیرساختهایی مانند اسکله و محوطههای خدماتی روی آن بنا شود. این ابتکار، مشابه تجربه پس از جنگ۲۰۱۴ است که بخشی از جاده ساحلی با استفاده از نخاله ساختمانهای تخریبشده بازسازی شد. مرحله بعدی که بیش از چهارسال تخمین زده شده، شامل ساختوسازهای اساسی و بازآفرینی فضاهای شهری است.
با وجود این، تحقق چنین طرحی با موانع چندلایه روبهرو است. مهمترین مانع، نبود تضمین درباره ثبات درازمدت است. بسیاری از کشورها و سرمایهگذاران منطقهای تصریح کردهاند که بدون اطمینان از تثبیت اوضاع و پایان کامل درگیریها، ورود به پروژههایی با هزینههای چند دهمیلیارد دلاری منطقی نیست. هزینه بازسازی بر اساس برآوردها بین ۵۳ تا ۷۰میلیارد دلار تخمین زده میشود و این رقم در شرایط کنونی، بدون مشارکت گسترده اهداکنندگان بینالمللی قابل تامین نیست. با این حال، تامینکنندگان بالقوه منابع مالی، روندهای میدانی و سیاسی را هنوز قابل اتکا نمیدانند.
در طرحهای موجود، مساله امنیت بهعنوان پیشنیاز اصلی مطرح است. برخی پیشنهادها خواستار استقرار یک نیروی بینالمللی برای تضمین آرامش و نظارت بر فرآیند بازسازی شدهاند؛ پیشنهادی که در محافل مختلف مطرح شده، اما هنوز اجماعی درباره آن شکل نگرفته است. شماری از کشورهای عربی اعلام کردهاند که ساختار این طرح هنوز روشن نیست و احتمال مشارکت نظامی آنها در چنین سازوکاری پایین خواهد بود. از سوی دیگر، برخی بازیگران غربی نیز بهدنبال جلب مشارکت کشورهای غیرعربی برای تشکیل بخش اصلی نیروهای نظارتی هستند؛ اما هنوز تعهدی رسمی اعلام نشده است. ناکارآمدی گزینههای فعلی، برخی محافل آمریکایی و اسرائیلی را به سمت طرحی جایگزین سوق داده است؛ طرحی که بر ساخت شهرکهای ماژولار در نواحی تحت کنترل اسرائیل در جنوب غزه متمرکز است.
این شهرکها قرار است شامل مسکن، خدمات بهداشتی و آموزشی باشند و مانند «کمپهای انتقالی» بخشی از جمعیت آواره را سامان دهد. اما این طرح نیز با مخالفت جدی کشورهای عربی مواجه شده است. نگرانی اصلی این است که خط مرزی موسوم به «خط زرد» که امروز ناحیه تقسیم غزه است، به یک مرز دائمی تبدیل شود و عملا پیکره جغرافیایی غزه دچار تجزیه شود. علاوه بر این، انتقال جمعیت به نواحی نزدیک مرز مصر، نگرانیهایی درباره احتمال جابهجایی ناخواسته به داخل خاک مصر ایجاد کرده است؛ موضوعی که قاهره بارها نسبت به آن حساسیت نشان داده است.
با وجود حجم عظیم خرابی، فقدان یک چارچوب سیاسی مشترک، همچنان مانع شکلگیری افق روشن برای بازسازی است. از یکسو، مردم غزه بهشدت نیازمند مسکن، اشتغال و خدمات اولیه هستند؛ از سوی دیگر، هیچ طرحی بدون ضمانت امنیتی و توافق سیاسی میان طرفهای درگیر، قابلیت اجرا ندارد. حتی اگر منابع مالی لازم مهیا شود، محدودیتهای ورود مصالح و ماشینآلات از گذرگاههای کنترلشده و نیاز به هماهنگیهای پیچیده امنیتی میتواند برنامهها را با تاخیرهای طولانی مواجه کند. آتشبس فعلی اگرچه توانسته سطح درگیریها را کاهش دهد؛ اما به خودی خود آغازگر روند بازسازی نیست. غزه امروز در موقعیتی قرار دارد که اقتصاد، زیرساخت و ظرفیت تولیدی آن تقریبا از نو باید تعریف شود.