ترامپ با پاداشدهی به متحدان و فشار حداکثری بر مخالفان به دنبال اعمال کنترل بر نیمکره غربی است
دکترین عمل گرایانه «دانرو»
«جک نیکاس»، گزارشگر ارشد آمریکای لاتین در نیویورک تایمز نوشت، در چرخشی بیسابقه نسبت به دهههای گذشته، سیاست خارجی آمریکا بار دیگر بر نیمکره غربی متمرکز شده است؛ جایی که دولت ترامپ از مجموعهای از تعرفههای تنبیهی و تحریمهای گسترده تا کمپینهای فشار و بستههای کمک اقتصادی استفاده کرده تا نفوذ واشنگتن را بازسازی و تثبیت کند. ترامپ میگوید هدفش جلوگیری از ورود مواد مخدر و مهاجران است، اما مقامهای ارشد دولت او بارها تصریح کردهاند که هدف اصلی، تحکیم هژمونی آمریکا در نیمه غربی جهان است.
«مائوریسیو کلاور-کارونه»، مشاور ارشد کاخ سفید میگوید: «او معتقد است این همان قلمرو پیرامونی ماست. شما نمیتوانید قدرت برتر جهانی باشید مگر آنکه قدرت برتر منطقه خود باشید.» ایالات متحده طی دهههای گذشته از حمایت از کودتاهای نظامی تا عملیات مخفیانه، همواره برای حفظ نفوذ خود در آمریکای لاتین تلاش کرده است؛ اما رویکرد ترامپ ماهیتی کاملا عملگرایانه دارد: اینکه چه چیزی، بیواسطه به نفع آمریکا تمام میشود. منابع طبیعی غنی، موقعیتهای امنیتی راهبردی و بازارهای پرمنفعت، همگی عناصر محوری این رویکردند. ترامپ همچنین از حمایت گروهی از سیاستمداران تندرو با سابقه طولانی در حوزه آمریکای لاتین برخوردار است؛ از جمله مارکو روبیو، وزیر خارجه، که در حال بازطراحی سیاست واشنگتن و تلاش برای کسب امتیازات تازه برای آمریکاست.
نتیجه این رویکرد، بازآرایی نظم سیاسی در سراسر قاره بوده است. برخی رهبران منطقه با سیاستهای ترامپ همراهی کرده و امتیازات بزرگی بهدست آوردهاند؛ معدودی دیگر نیز مسیر تقابل را برگزیده و هزینههای سنگینی پرداختهاند. رسانههای آمریکایی این رویکرد را «دکترین دانرو» نامیدهاند؛ اشارهای به دکترین مونرو در سال ۱۸۲۳ که هدفش جلوگیری از نفوذ اروپا در نیمکره غربی بود. امروز اما رقیب اصلی آمریکا نه اروپا، بلکه چین است که نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را طی دهههای اخیر در آمریکای لاتین گسترش داده است. وزیر دفاع آمریکا، پیت هگست، اخیرا نوشت: «نیمکره غربی حوزه نفوذ ماست و ما از آن محافظت خواهیم کرد.» تحلیلگران میگویند ترامپ، که در فضای رقابتی نیویورک بزرگ شده، همان منطق «کنترل قلمرو» را به سیاست جهانی تعمیم داده است.
دولت ترامپ بسیاری از برنامههای سنتی کمکرسانی به دولتهای خارجی را کنار گذاشته و در مقابل تلاش میکند شبکهای از دولتهای همراه یا دستکم غیر متخاصم ایجاد کند. نمونه برجسته آن آرژانتین است. خاویر میلی، رئیسجمهور جدید این کشور، در میانه بحرانی اقتصادی ۲۰میلیارد دلار کمک مالی از واشنگتن دریافت کرد؛ امری که به پیروزی حزب او در انتخابات میاندورهای کمک کرد. چند روز بعد ترامپ گفت: «ما داریم کنترل واقعی آمریکای جنوبی را بهدست میگیریم».
السالوادور نیز با پذیرش صدها مهاجر اخراجی ونزوئلایی در زندان فوقامنیتی خود، رضایت ترامپ را جلب کرد و در مقابل، با اذعان وزارت خارجه آمریکا، از لغو هشدارهای سفر و حمایت سیاسی واشنگتن بهرهمند شد. کشورهای دیگری چون اکوادور، گواتمالا و پاناما نیز به توافقهای تجاری تازه دست یافتهاند. در بولیوی، پایان ۲۰ سال حکومت چپگرایان با استقبال واشنگتن همراه شد. در شیلی و پرو نیز ظهور چهرههای راستگرا، همسو با مواضع ترامپ، نشانهای از جهتگیری تازه سیاسی منطقه است.
در نقطه مقابل، سه دولت چپگرای خودکامه - نیکاراگوئه، کوبا و ونزوئلا - با سختگیرانهترین فشارهای دولت ترامپ مواجه شدهاند. واشنگتن تعرفههای ۱۰۰ درصدی علیه نیکاراگوئه وضع کرده، کوبا را منزویتر ساخته و علیه دولت ونزوئلا کارزار فشار حداکثری به راه انداخته است. آمریکا نیکولاس مادورو را «فراری» میخواند و ۵۰میلیون دلار جایزه برای بازداشت او تعیین کرده است.
حضور نظامی آمریکا نیز در منطقه در ماههای اخیر به شکل بیسابقهای افزایش یافته است. اکنون بیش از ۱۵ هزار نیروی آمریکایی در نیمکره غربی مستقر هستند و ناوهای جنگی آمریکا در نزدیکی آبهای ونزوئلا آرایش جنگی گرفتهاند. همزمان، واشنگتن طی ماههای اخیر چند حمله علیه قایقهای تندرو انجام داده و دهها نفر را کشته است؛ حملاتی که به ادعای آمریکا برای مقابله با مواد مخدر بوده اما بدون ارائه شواهد مستند. در کلمبیا، روابط بهشدت تنشآلود است. پس از انتقاد رئیسجمهور گوستاوو پترو از حملات دریایی، آمریکا کمکهای خود را قطع کرد و حتی او را به «قاچاق مواد مخدر» متهم کرد؛ اقدامی که به کاهش محبوبیت پترو انجامیده و احتمال چرخش سیاسی کشور در انتخابات آینده را افزایش داده است.
در مواجهه با سه بازیگر بزرگ نیمکره- مکزیک، کانادا و برزیل- ترامپ با موانع مهمی مواجه شده است. مکزیک و کانادا، بهعنوان شرکای اصلی تجاری آمریکا، در برخی حوزهها با واشنگتن همراهی کردهاند، اما در مواردی نیز محکم ایستاده و همین ایستادگی به افزایش محبوبیت رهبران چپگرای آنان کمک کرده است. اما چالش اصلی ترامپ برزیل بوده است. او با اعمال تعرفه و تحریم تلاش کرد روند رسیدگی به پرونده قضایی ژائیر بولسونارو را متوقف کند، اما لولا داسیلوا با انتقاد از ترامپ دست بالا را پیدا کرد. پس از محکومیت بولسونارو به زندان، ترامپ عقبنشینی کرد و اکنون دو کشور در حال مذاکره برای رفع تنشهای تجاری هستند .