چرا بزرگترین ذخایر جهان در ونزوئلا محرک و انگیزهای فوری برای ترامپ نیست؟
فراتر از نفت
به گزارش فارن پالیسی، اظهارات مکرر دونالد ترامپ مبنی بر اینکه پس از حمله آمریکا به عراق «باید نفت را حفظ میکردیم» و نقش برجسته منافع اقتصادی در سیاست خارجی او باعث شده برخی نگران اهداف واقعی واشینگتن در ونزوئلا باشند. با این حال، موضع رسمی دولت ترامپ مبنی بر درخواست نفت از ونزوئلا وجود ندارد. حتی واضحترین هشدار درباره تهدید نفت این کشور از سوی خود رژیم کاراکاس مطرح شد؛ در نامهای به اوپک، واشینگتن به تلاش برای تصاحب منابع معدنی متهم شد.
پدرو بورلی، عضو پیشین هیاتمدیره شرکت نفت دولتی ونزوئلا و مشاور گروههای مخالف، میگوید: «این یک روایت از سوی رژیم ونزوئلاست. هیچ بیانیه رسمی از سوی آمریکا درباره جستوجوی نفت ونزوئلا وجود نداشته است». دلیل اعلامشده برای حضور نظامی آمریکا در منطقه، شامل گروه ضربت ناو هواپیمابر و حدود ۱۵ هزار نیرو، مقابله با قاچاق مواد مخدر است. با این حال، اقدام اخیر ترامپ برای صدور عفو به رئیسجمهور پیشین هندوراس، یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر، نشان میدهد که این توجیه چندان هماهنگ نیست.
از منظر اقتصادی، ونزوئلا حدود ۳۰۳میلیارد بشکه ذخیره اثبات شده نفت دارد که عمدتا سنگین و قیری است و استخراج آن هزینهبر و پیچیده محسوب میشود. این کشور بزرگترین ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد که تقریبا ۱۷ درصد ذخایر جهانی را شامل میشود، اما تولید واقعی نفت این کشور کمتر از یک درصد تولید جهانی است. همین عدم تناسب میان ذخایر عظیم و تولید پایین، یکی از چالشهای مداوم دولتهای ونزوئلا از دوران هوگو چاوز تا نیکلاس مادورو بوده است.
برخی تحلیلگران جمهوریخواه بر این باورند که این وضعیت میتواند پس از پایان انقلاب بولیواری، در صورتی که قوانین سرمایهگذاری تغییر کند، فرصت اقتصادی بزرگی برای شرکتهای نفتی و خدمات نفتی آمریکایی ایجاد کند. نفت ونزوئلا عمدتا سنگین، قیری و پرگوگرد است و استخراج آن نیازمند فرآیندی شبیه معدنکاری است، نه حفاری ساده. تنها مزیت این نفت برای آمریکا، انطباق با پالایشگاههای خلیج مکزیک است که در دورهای ساخته شدند که این کشور هنوز واردکننده نفت بود و پالایشگاهها برای پردازش نفت سنگین طراحی شدهاند، نه نفت سبک و شیرین تگزاس.
با کاهش تولید نفت سنگین مکزیک و محدودیت دسترسی کانادا به بازارهای جهانی، گزینههای پالایشگاههای آمریکایی برای تامین نفت سنگین محدود شده است و حتی با وجود مازاد عرضه جهانی، نگرانیهایی درباره کمبود عرضه احتمالی در صورت تحریمهای نفتی ایران و روسیه ایجاد شده است.
کارشناسان نفتی میگویند: اگر تولید نفت در حوزه پرمیان، یکی از بزرگترین مناطق تولید نفت آمریکا در غرب تگزاس و شرق نیومکزیکو، به نقطه اوج برسد و تقاضای جهانی افزایش یابد، تنها چند کشور قادر خواهند بود نفت مورد نیاز آمریکا و بازار جهانی را تامین کنند و ونزوئلا یکی از آنهاست. با این حال، این بدان معنا نیست که حضور نظامی آمریکا در کارائیب مستقیما به منظور دسترسی به نفت است. آمریکا هماکنون بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است و روزانه تقریبا ۱۴میلیون بشکه تولید دارد، درحالیکه ونزوئلا با وجود ذخایر عظیم، کمتر از یکمیلیون بشکه در روز تولید میکند.
علاوه بر این، دولت ترامپ و بهویژه مارکو روبیو، وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی، اولویتهای دیگری در منطقه دارند که شامل بازسازی نظم غربی، مقابله با رژیمهای سوسیالیستی و کمونیستی و مهار نفوذ کوبا و ونزوئلا است. این اولویتها بیشتر سیاسی و ایدئولوژیک هستند تا اقتصادی. صنعت نفت ونزوئلا چه با مداخله نظامی آمریکا و چه بدون آن، آینده روشنی خواهد داشت، اما تحقق آن مستلزم سرمایهگذاری عظیم، صبر و زمان طولانی است.
شرکتهای آمریکایی و بینالمللی از جمله اسپانیایی، ایتالیایی و چینی، در صورت ایجاد قوانین قابل اعتماد، میتوانند در این بخش حضور یابند. اما استخراج نفت سنگین نیازمندمیلیاردها دلار سرمایهگذاری طی سالها است و انتظار دستیابی سریع به نتایج اقتصادی غیرواقعی است.
پدرو بورلی میگوید: «برای استخراج نفت از ونزوئلا، میلیاردها دلار سرمایهگذاری طی سالها لازم است و تنها زمانی امکانپذیر خواهد بود که قوانین قابل اعتماد و عملیاتی داشته باشیم. این اتفاق یکشبه رخ نخواهد داد». در پایان باید گفت، تمرکز آمریکا بر ونزوئلا بیش از آنکه مبتنی بر اهداف اقتصادی باشد بیشتر سیاسی و امنیتی است.
دادههای واقعی نشان میدهد که ذخایر عظیم نفتی هنوز به ثروت نقدی قابل بهرهبرداری تبدیل نشدهاند و استخراج آن با چالشهای فنی و اقتصادی گستردهای روبهرو است. بنابراین، بهرغم تبلیغات و گمانهزنیهای رسانهای، انگیزه اصلی واشنگتن برای فشار بر ونزوئلا نه نفت، بلکه اهداف ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک است.