مرعشی: مذاکره با آمریکا باید راهبردی باشد/ احتمال حمله به ایران ضعیف است

سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران و از چهرههای شاخص جریان اصلاحطلب در برنامه «ایرانشهر» رسانه «دیدارنیوز» درباره مسائل مختلف مرتبط با منافع ملی ایران از فعال شدن مکانیسم ماشه، تحرکات تندروها، چشمانداز اقتصادی کشور، نیازهای مدیریتی برای برونرفت از وضع کنونی و از ضروریات دیپلماسی امروز کشور در شرایط جدید سخن گفت.
مرعشی در آغاز گفتوگو، فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت را خطای محاسباتی جدی از سوی غرب دانست و گفت: «من تصورم بر این نبود که غربیها چنین اشتباهی انجام بدهند. در شرایطی که امروز جهان در آن قرار دارد بر این باورم که این عمل، خطای راهبردی از سوی غرب بوده است. اروپاییها در این ماجرا، بازی آمریکا را خوردند و برآوردشان از اثرگذاری فشارها بر ایران غلط است». او تأکید کرد تحریم، هرچند به اقتصاد ایران آسیب میزند اما ابزار تسلیم نیست.
وی تصریح کرد: «درست است که بخشی از مردم ایران نسبت به سیاستهای جاری جمهوری اسلامی نقد دارند اما هیچ ایرانی شرافتمندی اجازه نخواهد داد درباره امنیت و دفاع مشروع ما معاملهای صورت پذیرد. غربیها باید توجه میکردند که خود آنان با مساله مهمی روبهرو هستند و گرفتاری بزرگی در حل نزاع میان روسیه و اوکراین دارند. اگر اروپاییان بخواهند مشکلی را حل کنند نخست باید به حل این مناقشه بپردازند؛ چرا در مورد ایران مرتکب چنین خطاهایی میشوند؟ روسیه نمیتواند بدون دستاورد از جنگ خارج شود و اروپاییان نیز نمیتوانند بپذیرند که روسیه با دستاورد از جنگ بیرون آید. برای اروپا و روسیه، این جنگ در حکم امر حیاتی است. روسها بهخوبی میدانند که اگر بدون دستاورد از این جنگ خارج شوند، خطرات مهمی امنیتشان را تهدید خواهد کرد و احتمال تجزیه یا سقوط دولت کنونی مطرح است. اروپاییان نیز چنین میاندیشند که اگر پیروزی یا بازدارندگی ایجاد نکنند، شرق اروپا برای سالها در معرض تهدید خواهد ماند. در این شرایط، برخوردهای نادرست آمریکا و اروپا در حال شکل دادن به بلوکی جدید از روسیه، چین و کرهٔ شمالی است و ایران نیز بیدلیل به سوی چنین جهتی رانده میشود. طبیعی است که ایران نیز در نتیجهٔ رفتار غرب، چارهای جز تقویت پیوندهای خود با چین و روسیه نخواهد داشت؛ این امری اجتنابناپذیر است و خطایی است که غرب مرتکب شده است».
مرعشی در ادامه گفت که اروپا و آمریکا باید بدانند، ادامه مسیر تحریم و فشار، ایران را بهطور طبیعی به سمت شرق سوق خواهد داد: «رفتارهای نادرست غربیها باعث میشود که ایران به همکاریهای بلندمدتتری با چین و روسیه فکر کند. این اشتباه غرب است؛ اگر با ما منطقی رفتار میکردند، ایران میتوانست در نقطه تعادل بین شرق و غرب بماند». او تصریح کرد که سیاست جمهوری اسلامی همواره تلاش برای توازن در روابط بینالملل بوده اما «وقتی غرب درهای گفتوگو را میبندد، طبیعی است که ایران به سمت شرق میرود».
گفتوگو با آمریکا؛ بله، اما راهبردی
مرعشی در بخش دیگری از گفتوگو درباره امکان مذاکره با آمریکا با تاکید بر اینکه اگر بنا باشد، گفتوگوی مؤثری میان ایران و آمریکا برقرار شود این گفتوگو باید فراتر از تاکتیکها و به شکل راهبردی تعریف شود، گفت: «مذاکره فینفسه منفی نیست اما مذاکرهای که آمریکاییها به دنبال آن هستند، تاکتیکی و موقت است؛ در حالی که ما به گفتوگوی راهبردی نیاز داریم. آمریکاییها میخواهند در موضوع دفاعی و امنیتی ما دخالت کنند که این خط قرمز ایران است». او تأکید کرد که گفتوگو باید بر مبنای منافع دو طرف تعریف شود: «درباره راهبردهای کلان به نظر من گفتوگو میان ایران و آمریکا میتواند بسیار سازنده باشد. آمریکاییها به دنبال منطقهای عاری از تنشاند و ایران نیز به همین هدف تمایل دارد؛ ایران کشوری مهم در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس است. آیا ایران و آمریکا، منافع مشترک دارند؟ بیگمان دارند: در عراق، در افغانستان، در تأمین ثبات خلیج فارس منافع مشترک وجود دارد. در منطقه منافع مشترک و همزمان تضاد منافع نیز داریم؛ این امری طبیعی است و هر دو کشور نمیتوانند در همه مسائل منافع مشترک داشته باشند. بنابراین شایسته آن است که هر دو طرف، جمهوری اسلامی و ایالات متحده به همکاریهای راهبردی و بلندمدت بیندیشند و این موضوع را در دستور گفتوگو قرار دهند. پیشنهاد میکنم که اگر آقای عراقچی قرار است، مذاکرات را مدیریت کند، هیاتهای اقتصادی و دیپلماتیک توانا و مسلط رودرروی هم بنشینند و تصویر روشنی از همکاریهای آینده ایران و آمریکا ترسیم کنند». مرعشی با بیان اینکه ایران نباید هیچ قدرتی را بهکلی طرد کند، افزود: «این معنایش این نیست که ما با چین یا روسیه کار نمیکنیم. ایران باید کشوری باشد که با همه همکاری کند، غیر از اسرائیل».
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در پاسخ به پرسشی درباره بیانیه اخیر جبهه اصلاحات با انتقاد از ادبیات تندروها در واکنش به این بیانیه یادآور شد که «جبهه اصلاحات ایران، جبههای است که پایبند به امام و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی است و تحت تأثیر منش و رفتار آقای سیدمحمد خاتمی قرار دارد؛ ایشان فرزند انقلاب و نظام بوده و در دورهای ۸ ساله رئیسجمهور این نظام بودند و مواضع شفاف و روشنی هم در پی جنگ تحمیلی اسرائیل اتخاذ کردهاند. منتقدان- نه تخطئهکنندگان- باید نقدشان را به شیوهای منصفانه و مؤدبانه مطرح کنند. تخطئه و پیگیری قضایی، روشهای مناسب برای تعامل سیاسی نیست».
مرعشی در پاسخ به احتمال مناظره جلیلی و روحانی گفت: «اگر جلیلی دعوت به مناظره روحانی را بپذیرد، میتوان این رخداد را بهعنوان یک گام در راستای گفتوگو در جامعه تلقی کرد؛ اما تصور نمیکنم چنین اتفاقی محقق شود. هنگامی که افراد پیش از گفتوگو برای یکدیگر خط و نشان میکشند، گفتوگو بیمعنا میشود. وی اشارهای هم به تحرکات و مطالبه برخی نیروهای سیاسی برای محاکمه حسن روحانی و محمدجواد ظریف کرد: «مناظره روحانی- جلیلی اتفاق نمیافتد. سوالات زیادی برای پاسخ دادن هست. چه کسی پاسخ قرار دادن ۵۰ سال سرمایهگذاری هستهای در معرض حمله سنگین اسرائیل را میدهد؟ چرا مجلس در ماههای آخر دولت روحانی با احیای برجام مخالفت کرد؟ اینها، همه چراهایی است که باید به آن پاسخ داد. از بین رفتن زیرساختهای اتمی با حمله نظامی، ضرر بزرگی برای ایران بود». او در ادامه پیشنهاد کرد که «بهجای مناظره دو ساعته که ممکن است نتیجه چندان جدیای نداشته باشد، پژوهشگاهها و دانشگاههای ایران این دوره تاریخی را مورد مطالعه دقیق قرار دهند: «از حدود سال ۱۳۸۴ که آقای احمدینژاد به ریاستجمهوری رسید تا سال ۱۳۹۲ که آقای روحانی آمد و تا ۱۴۰۰ و ۱۴۰۳ و جنگ ۱۲ روزه؛ این دوره تاریخی بسیار قابل بررسی است. باید منصفانه و دقیق با جزییات مشخص کرد که چه اتفاقی افتاد که ما به این نقطه رسیدیم». او افزود: «کسانی که در این ۲۰ سال خطاهایی مرتکب شدهاند که به چنین وضع نامطلوبی انجامیده باید در پیشگاه ملت پاسخگو باشند».
شعارهای پرهزینه رادیکالها
مرعشی در پاسخ به اظهارات تندروهایی که خواستار خروج ایران از NPT یا بستن تنگه هرمز شدهاند، گفت: «این افراد حق اظهارنظر دارند اما نه اکثریت جامعهاند و نه در حکومت نقشی دارند. در دوران جنگ هم ایران سراغ بستن تنگه نرفت؛ حالا هم چنین تصمیمی نه عقلانی است، نه به نفع کشور».
او خواسته برخی از نمایندگان مبنی بر ساخت سلاح هستهای را شعاری احساسی و پرهزینه توصیف کرد و افزود: «از برخی دوستان متعجبم! کشوری که نتوانسته پروندههای غیرنظامی خود را حل کند، اکنون نیز تاسیسات و دستاوردهای خود را از دست داده و تحریمهایش بازگشتهاند، چگونه میخواهد چنین ادعایی کند؟ اکنون که بسیاری از امکانات را از دست دادهایم و باید به اداره اقتصاد نیمهجان کشور فکر کنیم، صدور سخنان فراتر از ظرفیت عملی چه توجیهی دارد؟ آیا میخواهیم، جهان را بیشتر به تهدید وادار کنیم؟ باید نگاهی ملی و واقعبینانه داشت و نباید سخنانی گفت که قابلیت اجرا نداشته باشند».
در بخش مهمی از گفتوگو، مرعشی به آثار اقتصادی تحریمها پرداخت و با عدد و رقم از خسارتهای ۲۰ ساله گفت: «ما در این ۲۰ سال باید بر اساس برنامههای مصوب مجلس سالانه حدود ۸ درصد رشد میکردیم؛ اما متوسط رشد اقتصادی ما در این مدت سالانه حدود یک درصد بوده است یعنی هر سال ۷ درصد عقبماندگی. این امر موجی از بیکاری را پدید آورده؛ نسلی جوان دارد وارد بازار میشود که توان اداره زندگی خود را ندارد، کشور فقیر شده، درآمدها کاهش یافته و کسری بودجه وجود دارد. بحرانهایی که امروز در برق، گاز، آب، صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی مشاهده میکنیم، همه ریشه در این رشد اندک اقتصادی دارد. اگر اقتصاد کشور در این ۲۰ سال سالانه ۸ درصد رشد میکرد، اکنون تولید ناخالص داخلی و نیز سرانه درآمد هر ایرانی ۳ برابر وضع فعلی بود. حتی در حوزه مقاومت نیز اگر اقتصاد قویتر بود، میتوانستیم بهتر مقاومت کنیم. بنابراین مسئولیت اعمال تحریم با کشورهای صنعتی است که آن را بهکار گرفتند اما ایران نیز باید راههایی برای پیشگیری و مدیریت آن پیشبینی میکرد؛ پذیرش دوره کوتاه تحریم برای دستیابی به دستاورد قابل قبول است اما تحمل ۲۰ سال تحریم زیانبار است».
بخش خصوصی؛ محور تابآوری اقتصادی
مرعشی با اشاره به نقش مهم بخش خصوصی در دوران تحریم گفت: «در شرایط کنونی بخش خصوصی بار اصلی را بر دوش میکشد. صنایع مهم ایران اعم از صنایع معدنی، نفتی و پتروشیمی عمدتا متکی به ابتکارات بخش خصوصی هستند و در غیاب درآمدهای نفتی قابل توجه، نیازهای کشور را تأمین میکنند. بخش خصوصی همچنان آمادگی دارد نقشآفرینی کند؛ مسأله این است که آیا دولت شایستگی حمایت از بخش خصوصی را دارد و آیا اجازه میدهد، بخش خصوصی با مکانیسمهای خود، کشور را با هزینه کمتر و کارآمدتر اداره کند؟»
او ادامه داد: «ایران در شرایط جدید با دو وضعیت روبهروست: نخست احتمال حمله که از نظر من احتمالش ضعیف است چراکه هم تلاشهای اسرائیل در جنگ قبلی نشان داد که آنان تصور نمیکردند، ایران بتواند پاسخ سنگینی دهد و اکنون آمادگی دفاعی ایران افزایش یافته و بعید است، اسرائیل چنین اشتباهی را مرتکب شود؛ آمریکاییها نیز اجازه نخواهند داد، اسرائیل به سمت «تغییر رژیم» برود زیرا نتیجه آن بیثباتی منطقه است و آنان میدانند که از این بیثباتی چه زیانهایی متوجه آنها خواهد شد. در نتیجه باید آمادگی دفاعی در بالاترین سطح حفظ شود و ضعفهای جنگ ۱۲ روزه جبران شود. دوم، فشارهای اقتصادی تشدید خواهد شد و در اینجا نقش دولت تعیینکننده است. باید تابآوری اقتصاد تقویت شود؛ دولت نیاز به اتخاذ سیاستهای جدید یا انجام اصلاحاتی در کابینه و آمادهسازی برای همراهی با مردم دارد».
او با بیان اینکه مردم در یک سال آینده، نقش حیاتیای در سپهر سیاسی ایران خواهند داشت، تاکید کرد: «مردمی که آمادهاند از کیان کشور، تمامیت ارضی، امنیت و ثبات دفاع کنند باید قادر به اداره زندگی خود باشند. مردم گرسنه و گرفتار و بیکار نمیتوانند مقاومت کنند. اکنون اقتصاد ایران وارد رکود تورمی جدی شده است: نرخ تورم بالای ۴۵ درصد و رشد اقتصادی احتمالاً منفی؛ این وضعیت رکود تورمی است. رشد منفی اقتصادی به معنای بیکاری گسترده است. دولت باید تحولی در سیاستها ایجاد کند یا دستکم ترمیم کابینه انجام دهد و مردانی شجاع و توانمند را در پستهای کلیدی بگذارد. هر میزان هم که لازم است از صندوق توسعه ملی برداشت کند، هر تسهیلاتی از خارج لازم است تأمین شود؛ دولت باید با تمامی توان در کنار مردم قرار گیرد. این مردماند که در یک سال آینده غرب، اروپا و اسرائیل را مایوس خواهند کرد؛ این مردمند که مقاومت را به پیروزی خواهند رساند. ما با تمام توان به نیویورک رفتیم تا با غربیها توافق کنیم و تا جایی نرمش نشان دادیم، اما با پاسخهای غیرمنطقی مواجه شدیم. اکنون من که اصلاحطلب هستم و همواره طرفدار گفتگو بودهام میگویم: این یک سال آینده، سال مقاومت است. این مقاومت باید توسط مردم و با پشتیبانی دولت تحقق یابد تا تحمل فشارهای بیشتر از سوی مردم انتظار نرود. دولت باید یک خانه تکانی ذهنی، سیاستی یا حتی یه خانه تکانی ترمیمی در حد ترمیم کابینه انجام دهد. باید عده ای به میدان بیایند و مردانه پای مردم بایستند. البته لازم نیست «خانهتکانی» حتما به معنای تغییر کرسیها باشد؛ گاهی باید تغییری در سیاستگذاری صورت گیرد و گاهی تغییری فکری و ذهنی. مهم آن است که دولت بداند اکنون چه باید بکند. تأکید میکنم که پس از ناکامی در نیویورک و تحت تأثیر رفتار نامناسب غرب، اکنون باید به خود متکی شویم. در یک سال آینده نمیتوانیم تنها بر مدار گفتوگو متکی باشیم؛ باید بر مقاومت تکیه کنیم. این مقاومت باید توسط مردم صورت گیرد در حالی که دولت باید با تصمیمگیریهای درست، فعالسازی وزارتخانههای نیمهفعال یا اصلاحاتی در آنها، با قاطعیت کامل وارد عمل شود. آقای پزشکیان باید نقش تاریخی خود را در ادارهٔ مطلوب کشور و کاهش فشار بر مردم درک کند؛ این کلید ماههای آینده است. کمبودها و نارساییها را میشناسم، اما اکنون به وزرایی نیاز داریم که شجاع، توانمند، مسلط و همراه با فعالان اقتصادی باشند. زمان شوخی با مردم نیست؛ نمیتوانیم بپذیریم که بیکاری افزایش یابد یا زندگی مردم بیش از این دشوارترشود. اکنون وقت اتخاذ تصمیمات مهم، تجهیز منابع و اجرای شجاعانه اقدامات است».
او در پایان برای شرایط کنونی ایران چند نیاز کلیدی را برشمرد که باید مورد توجه قرار گیرد: «نخست، حفظ، تقویت و توسعه قدرت نظامیمان برای آمادگی در برابر هر نوع تحریک از سوی اسرائیل یا آمریکا؛ دوم، حفظ انسجام ملی است که بهطور بیسابقهای در نتیجه جنگ ۱۲ روزه شکل گرفته اما حاکمیت تاکنون پاسخ روشنی به آن نداده است. اکنون لازم است دولت، مجلس و قوای دیگر در خدمت رهبری، اقداماتی انجام دهند تا هر امر یا اقدامی که در گذشته موجب رنجش مردم شده یا میشود متوقف شود؛ حاکمیت باید پاسخ مناسب به همبستگی ملی بدهد و این همبستگی را حفظ کند. سوم، دیپلماسی باید در سطح کشورهای منطقه در سطح اروپایی همچنین در سطح راهبردی با آمریکا دنبال شود. و چهارم، در عرصه اقتصاد، دولت باید بتواند با همین منابع موجود بار فشار را از دوش مردم بردارد». دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در پایان تاکید کرد: «اگر اراده جدی وجود داشته باشد، مدیریت میتواند معجزه کند».
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.