چرا دریاچه ارومیه خشک شد؟

سعید عیسی پور، درباره تراز آبی دریاچه ارومیه و روند احیا دریاچه اظهار کرد: حوضه آبریز دریاچه ارومیه حدود ۵۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد و تنها منبع تأمین آب آن نزولات جوی است. این حوضه خروجی طبیعی ندارد و عملاً تمام آبی که وارد می‌شود، از طریق تبخیر از دست می‌رود. سال آبی گذشته از نظر بارش سالی استثنایی و کم بارش بود. 

به گفته وی بر اساس داده‌های هواشناسی سال گذشته حدود ۲۳۴ میلی متر بارش رخ داد اما الگوی بارش‌ها به شدت تغییر کرده است.

مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه افزود: در گذشته بارش‌های پیوسته با عمق بالا داشتیم ولی اکنون بیشتر بارش‌ها کوتاه‌مدت و کمتر از ۵ میلیمتر هستند. این تغییر الگو بر جریان رودخانه‌ها و تغذیه دریاچه تأثیر مستقیم گذاشته است. از سوی دیگر افزایش دما در حوضه نیز وضعیت را بحرانی‌تر کرده است، به‌طوری که میانگین دمای حوضه بین یک تا ۱.۵ درجه سانتیگراد و در تابستان امسال متوسط دمای حوضه ۴ الی ۵ درجه سانتیگراد نسبت به میانگین بلندمدت افزایش یافت.

عیسی پور افزود: این شرایط به معنای افزایش تبخیر و کاهش آب ذخیره شده در دریاچه است. در کنار این عوامل، مصرف آب در حوضه نیز به‌صورت فزاینده افزایش یافته و منجر به وضعیت فعلی دریاچه ارومیه شده است.

وی با اشاره به داده‌های فعلی درباره آب دریاچه ارومیه گفت: براساس گزارش شرکت آب منطقه‌ای استان آذربایجان غربی اکنون حجم آب باقی مانده در دریاچه بین ۵۰ تا ۶۰ میلیون متر مکعب برآورد می‌شود اما امیدواریم با آغاز بارش‌های پاییزی بخشی از آب‌های سطحی به دریاچه برگردد. با این حال باید توجه داشت که دریاچه در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد و بدون اصلاح مدیریت مصرف آب، احیای آن پایدار نخواهد بود.

چالش‌های مدیریتی و هماهنگی دستگاه‌ها در احیای دریاچه

مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه درباره میزان هماهنگی میان دستگاه‌های اجرایی همچون وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست گفت: دریاچه ارومیه یک اکوسیستم زنده است و نمی‌میرد بلکه بسته به رفتار ما به آن واکنش نشان می‌دهد. وضعیت فعلی دریاچه در واقع بازتاب طبیعی رویکردها و تصمیمات انسانی در حوضه آبریز است.

وی تاکید کرد: اگر حکمرانی صحیح آب در حوضه پیاده نشود، سیاست‌های تخصیص آب اصلاح نشود و در کنار آن الگوی کشت و میزان مصرف آب در حوضه به درستی مدیریت نشود، طبیعی است که دریاچه واکنش منفی نشان دهد.

عیسی‌پور افزود: در حال حاضر مصرف کل آب در حوضه دریاچه ارومیه حدود ۵.۳ میلیارد متر مکعب است که از این میزان نزدیک به ۴.۷ میلیارد متر مکعب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، در حالی که طبق شاخص‌های بین‌المللی برای حفظ پایداری حداکثر باید ۴۰ درصد منابع تجدیدپذیر آب مصرف شود، یعنی حدود ۲ الی ۲.۵ میلیارد متر مکعب. به همین دلیل الگوی فعلی مصرف آب ناپایدار است و باعث می شود که حق‌آبه زیست‌محیطی در سایر بخش‌ها مصرف شود.

مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه ادامه داد: از اواخر دهه ۷۰ زمانی که توسعه سدسازی و تغییر الگوی کشت شدت گرفت، سطح و حجم آب دریاچه به آرامی و به‌تدریج وارد فاز کاهشی شد. وزارت نیرو با هدف تأمین آب به ساخت سدهای متعدد روی آورد. تاکنون حدود ۸۰ سد کوچک و بزرگ در حوضه آبریز احداث شده است که ۱۲ سد توسط وزارت نیرو مدیریت می‌شود و بقیه به عنوان سدهای معیشتی توسط کشاورزان و بهره برداران محلی مدیریت می‌شود و دولت تصمیمی در مدیریت منابع و مصارف این سدها ندارند. آن‌ها عمدتاً توسط جهاد کشاورزی و در سرشاخه‌های رودخانه احداث شده‌اند و متأسفانه جلوی بخش زیادی از حقآبه دریاچه ارومیه را می‌گیرند.

وی ادامه داد: از سوی دیگر سیاست‌های ناپایدار وزارت جهاد کشاورزی نیز در سال‌های اخیر با تغییر الگوی کشت از محصولات کم‌مصرفی مثل انگور به محصولات پر آب‌بر همچون سیب فشار مضاعفی بر منابع آب وارد کرده است و با وجود وضعیت بحرانی حوضه از لحاظ منابع و مصارف، جهاد کشاورزی برنامه مدونی برای کاهش مصرف آب ندارد.

مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه با بیان اینکه ستاد احیا از سال ۱۳۹۳ تلاش کرده نگاه توسعه‌ای را به سمت پایداری حوضه هدایت کند، گفت: ستاد از همان ابتدا تأکید داشت که با مدیریت تقاضا و اصلاح الگوی مصرف و کاهش ۴۰ درصدی مصارف بخش کشاورزی می‌توان به احیای پایدار رسید اما متاسفانه بخشی از سیاست‌های اجرایی در سطح دستگاه‌ها آن طور که باید اجرا نشد حتی با وجود ابلاغ سیاست‌ها برای جلوگیری از تغییر کاربری اراضی دیم و محدودسازی توسعه کشت گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر نیز همچنان افزایش سطح زیرکشت اتفاق افتاده است.

عیسی پور افزود: یکی از اشکالات جدی بی‌توجهی به پیوست اجتماعی طرح‌ها بود. اگر مردم مشارکت نکنند، هیچ سیاستی حتی با صرف هزینه‌های بالا به نتیجه نخواهد رسید. عمده مصرف آب در بخش کشاورزی است و تا زمانی که کشاورزان همراه نباشند، احیای دریاچه فقط روی کاغذ می‌ماند.

ضرورت  مشارکت جوامع محلی در فرآیند احیا

وی در خصوص ضرورت مشارکت جوامع محلی در احیای دریاچه ارومیه و برنامه‌های ستاد احیا برای افزایش مشارکت جوامع محلی و کشاورزان گفت: در سال‌های نخست بیشتر تمرکز ستاد بر پروژه‌های فنی و سخت افزاری بود. به عنوان مثال تمرکز بر تکمیل شبکه‌های آبیاری تحت فشار با طرح‌های انتقال آب بود اما به مرور مشخص شد که بدون همراهی مردم این پروژه‌ها ناتمام خواهد ماند. در این شرایط اگرچه  برخی طرح‌ها حتی تا ۹۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشتند ولی به بهره‌برداری نرسیدند چرا که مردم از ابتدا در فرآیند تصمیم‌گیری دخیل نشدند.

عیسی‌پور افزود: اکنون رویکرد جدیدی در پیش گرفته‌ایم و به دستگاه‌های ذیربط اعلام شده که هر پروژه پیش از اجرا نیازمند نیازسنجی اجتماعی است. در همین راستا از کشاورزان، شوراها و نمایندگان محلی می‌پرسیم که چه نیازهایی دارند؟ چه موانعی را می‌بینند؟ و خودشان چه راهکارهایی پیشنهاد می‌دهند؟ تجربه نشان داده وقتی مردم در طراحی و اجرای پروژه شریک می‌شوند، نه تنها از آن حمایت می‌کنند بلکه خلاقانه راه‌های مؤثرتری را پیشنهاد می‌دهند.

مدیر دفتر برنامه‌ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه با اشاره به همکاری‌های بین‌المللی گفت: این الگوی مشارکتی با مشاوره سازمان‌های بین المللی مانند فائو طراحی شده و اکنون در چند منطقه پایلوت در حال اجراست، از جمله در دشت‌های نازلو، باراندوز و مهاباد. تیم‌های فنی و دانشگاهی در این مناطق حضور می‌یابند، با کشاورزان گفت و گو و روش‌های اصلاح آبیاری را با مشارکت آنان اجرا می‌کنند.

عیسی‌پور تأکید کرد: مصرف آب را در مزارع  در همین طرح‌های پایلوت تنها با اصلاح روش‌های آبیاری بدون هزینه جدید و با استفاده از امکانات موجود تا حدود ۴۰ درصد کاهش داده شد چرا که کشاورزان آموزش دیدند با همان میزان آب بهره وری بیشتری داشته باشد. کشاورز نیز وقتی خودش نتیجه را می‌بیند، تبدیل به مدافع اصلی طرح می‌شود.

جایگزینی اقتصادی در دریاچه ارومیه

وی درباره برنامه‌ و طرح‌های معیشت‌محور و تلاش برای ایجاد جایگزین‌های اقتصادی  نیز گفت: استان آذربایجان غربی به‌ویژه به دلیل موقعیت مرزی ظرفیت بالایی در حوزه گردشگری، تجارت و سرمایه‌گذاری دارد. در گذشته نگاه به مرزها بیشتر امنیتی بود اما اکنون رضا رحمانی - استاندار آذربایجان غربی که دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه است - نگاه توسعه‌محور در مرزها را در دستور کار قرار داده است بنابراین در حال حاضر رویکردمان این است که بخشی از جمعیت کشاورز که معیشت آنان وابسته به زمین است، این امکان را داشته باشند تا مشاغل جایگزین در حوزه گردشگری، خدمات یا صنایع کوچک و یا مشاغلی که از محل توسعه مرزها پدید می آید را انتخاب کنند. این تنوع معیشتی از یک سو باعث می‌شود هم فشار بر منابع آب کاهش یابد و هم درآمد خانوارها پایدارتر شود.

عیسی‌پور در ادامه به تشریح نقش ستاد احیا دریاچه ارومیه پرداخت و گفت: ستاد احیای دریاچه ارومیه یک نهاد هماهنگ‌کننده است، نه اجرایی. ما بودجه ای برای هزینه کرد مستقیم نداریم بلکه وظیفه این ستاد نظارت، سیاستگذاری و هم‌افزایی بین دستگاه‌هاست. با این حال افکار عمومی گاهی تصور می‌کنند که ستاد خودش مجری تمام طرح‌هاست، در حالی که مسئولیت اجرای پروژه‌ها بر عهده وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های مرتبط است.

وی افزود: ستاد احیا در دوره‌های مختلف تلاش کرده نقش تسهیلگری داشته باشد اما برای اثر بخشی بیشتر لازم است همه نهادها نگاه واحدی به موضوع داشته باشند.  درک مشترک از اهمیت احیای دریاچه هنوز در برخی بخش‌ها کامل نیست این در حالیست که آثار خشک شدن دریاچه تنها محدود به آذربایجان غربی یا حتی شمال غرب کشور نیست و تبعات زیست محیطی و اقتصادی آن ملی خواهد بود.

تلاش برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی از طریق رسانه‌ها

عیسی پور با اشاره به نقش رسانه‌ها نیز گفت: رسانه‌ها می‌توانند با اطلاع‌رسانی درست در ایجاد همدلی و مشارکت عمومی نقش محوری ایفا کنند. ما انتظار داریم رسانه ها در کنار نقد منصفانه، کمک کنند تا افکار عمومی اهمیت اصلاح الگوی مصرف آب را درک کند.

مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیا درباره برنامه های جدید برای افزایش اعتماد عمومی توضیح داد: یکی از رویکردهای ما این است که از چهره‌های دانشگاهی، کارشناسان مستقل و متخصصان محلی برای گفت و گو با مردم استفاده کنیم. مردم به سخن اساتید و کارشناسانی که از بطن جامعه هستند، اعتماد بیشتری دارند. ستاد احیا دریاچه ارومیه به همین دلیل تلاش می‌کند در همکاری با صداوسیما و رسانه‌های محلی،  پیام‌های فنی و علمی احیای دریاچه را از طریق متخصصان و کارشناسان منتقل کند.

عیسی پور در پایان گفت: برای دریاچه ارومیه چاره ای جز تداوم و احیا نیست. هزینه احیا هم به مراتب کمتر از هزینه بحران ناشی از خشک شدن کامل دریاچه است، به طوری که هیچ دولتی توان پرداخت هزینه‌های سنگین ناشی از خشک شدن دریاچه را نخواهد داشت. بر همین اساس باید همزمان با اصلاح شیوه های کشاورزی، کنترل و جلوگیری از برداشت‌های غیر مجاز و جلب مشارکت مردم برای مدیریت پایدار منابع آب را دنبال کرد چراکه تنها در این صورت که می‌توان امیدوار بود دریاچه دوباره به زندگی برگردد.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.