انتقاد عباس عبدی از ائمه جمعه/ چرا مکرر اظهارنظرات قاطع میکنند و کسی هم جرأت ندارد به آنان تذکر دهد
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی نوشت: شاید کمتر پدیدهای مثل رفتار یا منطق دو گانه، جامعه جهانی و ایران را تهدید میکند. در سطح جهان به علل گوناگون چنین رفتاری گرچه زیانبار ولی عادی است. در سطح فردی هم شاهد منطق دو گانه هستیم، و متاسفانه در سطح نهادهای داخلی هم هست ولی وجود چنین رفتاری نزد نهاد روحانیت، موجب تضعیف بیشتر جایگاه آن خواهد شد.
پس از سخنان آقای باهنر در باره مسأله حجاب، هجوم عجیبی به وی شد که از میان این حملات سخنان امام جمعه موقت تهران بیش از بقیه جالب توجه بود. وی ضمن محکوم کردن آقای باهنر گفت؛ "خیلی متاسفم برای شما جناب مهندس. بعضیها مدام با مسئله حجاب ور میروند، خب بابا این زبانتان را ببندید دیگر. فرقی هم ظاهرا نمیکند که جزو چه فرقهای است؛ جزو اصولگرا ست یا اصلاح طلب است. شما که دانشش را ندارید سواد فقهیاش را ندارید، چرا از کلید واژههای دشمن شاد کن استفاده میکنید؟"
در حالی که آقای باهنر اصلاً از منظر فقهی نظر نداده بود. به علاوه سابقه حضور وی در عرصه دین احتمالاً بیش از سن دیگران است. از همه مهمتر در میان فقها نظرات بسیار متفاوتی در همین موضوع وجود دارد. ولی فرض کنیم این مسأله صرفاً فقهی است و باید فقها نظر دهند و کس دیگری در آن دخالت نکند، گر چه همه این فرضها نادرست است، پس چرا روحانیون خودشان در هر موضوعی دخالت میکنند؟ همین چند روز پیش خبر آمد که یک روحانی در مجمع انتخاباتی هیأت بولینگ و بیلیارد در خراسان شمالی به اتفاق آرا به عنوان رییس این هیأت انتخاب شده است.
در سال ۱۳۵۷، تصور اینکه یک روز بولینگ و بیلیارد، هیأت ورزشی رسمی داشته باشد سخت بود، البته شاید غیر ممکن نبود، ولی تصور اینکه یک نفر روحانی رییس هیأت ورزشی آن شود از محالات تصور میشد. ورزشی که معرف آن باشگاه بولینگ عبده بود. شاید هم ایشان بولینگباز است ولی انتظار جامعه ایفای چنین نقشی از یک روحانی نیست. از این نوع رفتارها کم نیست. زمانی یک روحانی کارگردان سینما شده بود. لحظهای فکر کنید در حال یاد دادن چگونگی حس دادن به بازیگران زن و مرد در صحنه است!
در سال ۱۳۹۷ سرویس ورزشی همشهری مرا دعوت کرد که از یک مسابقه فوتبال در ورزشگاه آزادی دیدن کنم و گزارشی از حس و حالم از فصای ورزشگاه را در روزنامه بنویسند. در آنجا دیدم که سه روحانی در میان طرفداران تیم پدیده مشهد حضور فعالی داشتند. تعجب کردم و پرسیدم آنان چرا در میان هواداران ایستادهاند؟ گفتند اینها لیدرهای هواداران تیم پدیده هستند!! شنیدن شعارهای آن استادیوم و بوی دود گُل و... مرا متعجب کرد. ولی بیشترین تعجبم از وجود این سه روحانی لیدر هواداران بود.
فیلمهایی که از روحانیون در امور هنری و شوهای تلویزیونی و در آوردن صدای حیوانات و... پخش میشود واقعاً منزجرکننده است. حتی نمایشهای رزمی و بازی با نانچیکو را هم از حوزه خود خارج نمیدانند. چند سال پیش گزارش تصویری از یکی از آنان، نشان میداد که محلی را به عنوان سرپناه برای زنان خیابانی تهیه کرده است، و مرد گزارشگر را به انجا راه نداد. قطعاً نباید سوءظن داشت ولی از مواضع تهمت نیز باید پرهیز کرد. این کار را معمولاً زنان نیکوکار عهدهدار میشوند و نه آقایان، آن هم یک فرد روحانی.
از همه جالبتر دخالت آشکار و غیر قانونی و حتی از موضع هجومی و بالا در امر پزشکی است و عجیب اینکه نهادهای رسمی مانع این دخالتهای غیر قانونی و زیانبخش نمیشوند. از سوی دیگر آقایان خودشان در موضوعی نیست که اظهار نظر قطعی و دستوری نکنند. در حالی که هیچ شناختی از آن حوزه ندارند. از سیاست خارجی گرفته تا اقتصاد و رسانه و ارتباطات و فرهنگ و امور اجتماعی، عرصهای نیست که نظر ندهند و حتی پستهای مدیریتی این امور را هم گرفتهاند.
البته در برخی از این حوزهها روحانیون محترم و باسوادی هم هستند، که دارای مدارک معتبر علمی هستند، و اظهار نظر آنان هم به صفت جایگاه علمی آنان است و به طور طبیعی این موارد بسیار اندک و معدود است، ولی آقایان ائمه جمعه که به طور معمول در این زمینهها اطلاع و دانش در خوری ندارند، چرا مکرر اظهارنظرات قاطع میکنند و کسی هم جرأت آن را ندارد که به آنان تذکر دهد.
این دخالتها کمکی به اعتبار روحانیت نمیکند. یکی از نقاط منفی این دخالتهای آنان، شفاهی بودن است. اگر کسی مکتوب نظر دهد باز هم ایرادی ندارد، چون میفهمیم که در آن باره تأمل و تفکر کرده و متن او قابل نقد است، ولی اظهارات کوتاه شفاهی و همراه با عصبانیت و شور و احساس حتی قابل نقد هم نیست.
امیدواریم کسی از داخل نهاد روحانیت پیدا شود و به دخالتهای خارج از صلاحیت و شأن آنان بپردازد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.