ارزیابی یک تحلیلگر مسائل اوراسیا از روابط تهران با مسکو و پکن/ روسیه و چین سیاستهای خود را بر مبنای سود یا ضرر تنظیم می کنند/ هیچ دلیلی مبنی بر فداکاری برای ایران وجود ندارد
این روزها بحث در مورد روابط ایران با قدرتهای شرقی بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار گرفتهاست. هجمههای اخیر به عملکرد دولتمردان دولتهای یازدهم و دوازدهم در خصوص رابطه با روسیه در حالی تشدید شدهاست که این دولت موفقترین دولت در دو دهه گذشته در تعامل با شرق و به ویژه روسیه و چین بود.
در شرایطی که مباحث داخلی در مورد اسنپبک و بازگشت تحریمهای بینالمللی داغ میشد، اظهار نظر وزیر امور خارجه روسیه، بنزینی بر آتش جدلهای سیاست داخلی ایران بود. اظهارات لاوروف، در مورد مسوولیت ظریف در پذیرش «دام حقوقی» و «ساز و کار نامتعارف» اسنپبک، هر چند با تکذیب ظریف مواجه شد، دوقطبی شدید میان هواداران و مخالفان مذاکره با غرب را در داخل کشور تشدید کردهاست.
باتوجه به این مسائل عدهای در داخل، به منع انتقاد از سیاست های ابر قدرت های شرقی به بهانه عدم برهم خوردن رابطه با این کشورها پرداختهاند، آنچنان که محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: «متأسفانه برخی مواضع غیرمسئولانه از سوی رئیسجمهور و وزیر خارجه اسبق، روند همکاریهای راهبردی ایران و روسیه را تحتتأثیر قرار داده است» با شعار «مرگ بر» برخی نمایندگان مجلس همراه شد.
باتوجه به اینکه برخی جناحهای سیاسی در داخل معتقدند که هر گونه تعدی یا انتقاد از روابط ایران و روسیه به روابط راهبردی دو کشور خدشه وارد میکند، در شرایط فعلی باید در مورد هرگونه نقد یا تحلیل در مورد روابط تهران و روسیه سکوت کرد؟ یا عدهای اعتقاد دارند که روسیه و چین که به ظاهر با ایران دوست هستند از قرار گرفتن ایران تحت تحریم و فشار و انزوا منفعت میبرند، این تحلیل تا چه اندازه درست است؟ روابط ایران و شرق در کدام دورهها رونق بیشتری پیدا کرده و به بهترین سطح خود رسید، آیا تحریمها و تشدید اختلاف با غرب اثر منفی بر روابط ایران با روسیه و چین بر جا میگذارد؟
این موارد، سوالاتی است که در گفتگو با محمود شوری، تحلیلگر مسائل اوراسیا مطرح شده است.
در ادامه مشروح گفتگو با محمود شوری، تحلیلگر مسائل اوراسیا، را می خوانید.
رابطه ایران با چین و روسیه بر اساس اضطرار است
*** بنظر شما روابط ایران و شرق در کدام دورهها رونق بیشتری پیدا کرده و به بهترین سطح خود رسید، آیا تحریمها و تشدید اختلاف با غرب اثر منفی بر روابط ایران با روسیه و چین بر جا میگذارد؟
روابط ایران با کشورهایی مثل روسیه و چین تحت تاثیر متغیرهای متعددی قرار دارد. اینکه ما یک متغیر مشخص رو به عنوان عامل تاثیرگذار بر روی روابط ایران با این کشورها تعریف بکنیم، خیلی امکان پذیر نیست. واقعیت این است که بخش عمدهای از رابطه ما با روسیه و تا حدودی چین، از روی اضطرار است و چون ایران در سطح بین الملل با حق انتخابهای متعددی مواجه نیست، عملاً ناگزیر است که بسیاری از روابط خود را متمرکز بر همکاری با کشورهایی مثل روسیه و چین کند. این شرایط اضطرار همیشه به شکل های مختلفی وجود داشته، در برخی از موارد این شرایط با افزایش تحریم ها تشدید شده و در برخی موارد شرایط عادیتر بودهاست.
درکل یکی از مهمترین ویژگی های رابطه ایران با روسیه و تا حدودی چین، تعریف رابطه بر اساس شرایط اضطرار است. یعنی خیلی بر اساس ظرفیت همکاری دو طرفه نیستند. چون در اکثر برهه های زمانی شرایط اضطرار حاکم بوده، عملاً اجازه داده نشده تا ایران با این کشورها بر اساس ظرفیتهای واقعیشان تعامل کند.
ایران و روسیه باتوجه به گذشت چند دهه از فروپاشی شوروی همیشه سعی کردهاند به رابطه دو کشور، یک نگاه همکاری جویانهای داشته باشند. در برخی از این موارد، ظرفیت و امکان همکاری دو کشور بسیار بیشتر بوده در شرایطی هم کمتر. ولی بنده نمیتوانم بگویم که که در یک دورهای تعمدا رابطه ایران و روسیه و چین به سمت یک سیر منفی گرایش پیدا کردهاست. در برخی شرایط روسیه در نوع روابط خود با غرب و در عرصه بینالملل، سعی کردهاست تا همکاری بیشتری با قدرتهای جهانی داشتهباشد و این مسئله در برخی شرایط اثرگذار بودهاست. حتی با وجود برخی شرایط خاص همچنان تلاش برای گسترش رابطه با روسیه، از جانب ایران وجود داشتهاست. اینکه برخی قصد دارند یک دولت را طرفدار گفتگو با شرق قرار بدهند یا برعکس، تنها یک ابزار انحرافی است و چندان معنا ندارد. زیرا دولت ها چندان تاثیری بر جهتگیری سیاست خارجی کلان ندارند.
پکن و مسکو هیچ انگیزهای برای فداکاری به نفع ایران ندارند / نمی توان همه چیز را به گردن چین و روسیه انداخت
*** عدهای اعتقاد دارند که روسیه و چین که صرفا به ظاهر با ایران دوست هستند و در واقع از قرار گرفتن ایران تحت تحریم و فشار و انزوا منفعت میبرند، این تحلیل تا چه اندازه درست است؟
اینکه چه کشوری از این شرایط تحت فشار قرار گرفتن، انزوا و تحریم ایران منتفع می شود، ممکن است برای هرکشوری صدق کند. به هر حال کشورهای مختلف، سیاست های خود را بر اساس منافعشان تنظیم می کنند. اینکه ما چگونه فعالیت کنیم تا نوع سیاست بازیگران خارجی بر سیاستهای کلان ما تاثیر تعیین کننده نداشتهباشد، مهم است.
روسیه و چین مانند هر کشور دیگری، از تغییراتی که در وضعیت منطقهای و موقعیت ایران در سطح بین المللی رخ میدهد، در برخی موارد منتفع و در برخی موارد متضرر می شوند و سیاستهای خود را بر مبنای سود یا ضرر تنظیم می کنند. هیچ دلیلی مبنی بر فداکاری روسیه و چین برای ایران وجود ندارد. اگرچه که نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که اگر ایران در یک وضعیت تقابلی با غرب قرار داشته باشد برای روسیه و چین مطلوب خواهد بود. البته این وضعیت تقابلی با غرب را روسیه و یا چین رقم نمی زنند، بلکه خود ایران آن را تشدید میکند.
به عقیده بنده ایران بیشتر اسیر تصمیمات و سیاست های داخلی خودش است و نمی توان گفت که کشورهایی مانند چین و روسیه درحال تشدید اوضاع بر علیه ایران هستند. چون نمیتوانیم به درستی عوامل داخلی تشدید بحران را در روابط خارجی کشور بیان کنیم، برخی به دنبال پیداکردن یک عامل بیرونی هستند تا همه تقصیر ها را به گردن او بیاندازند! واقعیت این است که این سیاست ها از داخل ایران تعریف و تنظیم می شوند و ایران بر مبنای سیاست های روسیه و چین عمل نخواهد کرد. اگرچه که تلاش روسیه و چین می تواند تاثیرگذار باشد. نباید بیش از حد به این مورد دامن زد.
مقامات رسمی نباید در برابر انتقادات از روسیه و چین موضع بگیرند
*** با توجه به حمایت چین و روسیه از ایران در برابر ادعای دولتهای غربی مبنی بر بازگشت تحریمهای شورای امنیت، برخی جناحهای سیاسی در داخل معتقدند که هر گونه تعدی یا انتقاد از روابط ایران و روسیه به روابط راهبردی دو کشور خدشه وارد میکند. به اعتقاد شما در شرایط فعلی باید در مورد هرگونه نقد یا تحلیل در مورد روابط تهران و روسیه سکوت کرد؟
اولا که ایران در سطح بین الملل خود را در یک شرایط اضطرار قرار داده است و روسیه و چین نیز از این شرایط استفاده خواهند کرد.
دوما، در داخل نیز یک خود سانسوری شکل گرفته است. این اتفاق و محدود کرد در داخل یک دست برتر به چین و روسیه می دهد. این رویکرد خودسانسوری برای اینکه روابط ما تحت تاثیر قرار نگیرد، اصلا صحیح نیست. متاسفانه در این چند وقت شاهد این بودیم که مقامات رسمی کشور مانند آقای قالیباف و اظهارات اخیر سفیر ما در روسیه به گونهای طرح شد که به دفاع از روسیه منجر شده است. درحال حاضر مقامات رسمی در پاسخ به اظهارات مقامات غیر رسمی به عنوان مدافع، طرح مسئله می کنند، درحالی که می توانستند به این اظهارات به عنوان یک انتقاد و یک مسئله عادی داخلی نگاه کنند. کما اینکه مقامات رسمی روسیه نیز به انتقادات داخلی خود چندان واکنش رسمی نشان نمی دهند. بنابراین اینکه مقامات رسمی ما مدافع میشوند اصلا مطلوب نیست و دست ایران را در مقابل چین و روسیه میبندد.
البته ایران در این شرایط سخت فعلی به همکاری روسیه و چین نیاز دارد و ضرورتا باید این همکاریها ایجاد شود. من بعید می دانم که مقات اسبق ایران که درحال حاضر در رابطه با این اتفاقات اظهار نظر می کنند با این موضوع مخالفتی داشته باشند. اما اینکه سیاست های کشورهایی مانند چین و روسیه می تواند مورد انتقاد قرار بگیرد، کاملا امکانپذیر است.
ایران و روسیه تضاد های زیادی دارند اما تمرکز دو کشور بر همکاری است
*** آیا منافع ایران و روسیه در همه زمینهها مشترک است؟ در چه حوزههایی ایران و روسیه تضاد منافع یا رقابت دارند؟
این طبیعی است که کشورها در برخی حوزه ها با یکدیگر منافع مشترک داشته باشند و در برخی حوزه ها نیز با یکدیگر در تضاد باشند، اما مهم این است که رویکرد مقامات و سیاست خارجی کلان کشور، کدام مورد را بر یکدیگر ترجیح میدهد.
درحال حاضر هم در ایران و هم در روسیه، تلاش بر این است که موضاعات در تعارض و تضاد را مدیریت و حل کنند و موضاعات رقابتی را بیشتر نادیده بگیرند. اما تمرکز اصلی بر منافع کلان و همکاری دوجانبه است.
ایران و روسیه ممکن است در حوزه هایی اختلاف داشته باشند مانند دیدگاه ایران در حوزه دریای خزر یا رقابت در حوزه بازار انرژی و... اما واقعیت این است که روسیه دارای ظرفیتهایی است که ایران در شرایط فعلی به آنها نیاز دارد. باید نوع رابطه با روسیه به گونه ای تعریف شود که بحث های داخلی یا الزامات ایران در سطح بین المللی تاثیر مستقیمی بر این رابطه نداشته باشد. یعنی تاثیر این سیاست ها باید از طریق مقامات کشور، مدیریت و کنترل شود. حتی این سیاست ها می تواند یک فرصت باشد. زیرا در کشور یکسری جریانات وجود دارند که مخالف همکاری با روسیه هستند، اگر مقامات بتوانند این موضوع را به خوبی مدیریت کنند، این اتفاق حتی می تواند یک ابزاری برای تعامل با روسیه باشد.
سیاستمدارن ما خیال میکنند سیاست های روسیه ثابت است/ سیاست های روسیه دائما تغییر میکند
*** به عقیده شما روس ها فقط برای حفظ منافع خود با ایران رابطه دوستانه برقرار کرده اند؟
پاسخ به این سوال سخت است، زیرا همه کشورها بر اساس منافع خود عمل می کند. روسیه کشوری نیست که بر اساس یک سیاست کلان، تعریفی از دوستان و دشمنان خود داشتهباشد و بر همین اساس برای دوستان خود فداکاری داشتهباشد یا در مقابل دشمنان خود کاملا ایستادگی کند.
روسها باتوجه به شرایطشان، در چند دهه گذشته دائما با یک وضعیت منعطف در مسئله سیاست خارجی خود عمل کردهاند و سعی کردهاند بر اساس شرایط موجود، سیاستهای خود را تنظیم کنند. اگر این مسئله را درک کنیم که روسیه بر اساس منافع خود وارد تعامل میشود، ما نیز بر اساس منافعمان با آنها وارد تعامل خواهیم شد.
البته که خوشبختانه آنقدر حوزههای همکاری میان ایران و روسیه وجود دارد که نیازی به برجستهسازی موضوعات اختلاف برانگیز نیست. روسیه یک همسایه قدرتمند است و ایران تعاملات بسیار زیادی با آن دارد. بنابراین باید از این ظرفیت استفاده کرد. بنده فکر نمیکنم که طرح این مسئله که آیا روسها قابل اعتماد هستند و یا نه، ما را به مسیر صحیحی سوق دهد. ایران ناگزیر است که روسیه را در لحظه تحلیل کند.
روسها اینگونه نیستند که اگر الان یک همکاری با ما دارند، در شش ماه آینده هم این سیاست را در پیش بگیرند، باید حواسمان به این پیچیدگیها باشد. سیاستمداران نباید فکر کنند که با یک روسیه از پیش تعریف شده روبرو هستند، زیرا سیاستهای روس ها دائما درحال تغییر است.
دلیل اینکه در داخل تصوری وجود دارد که نباید از روسیه انتقاد کرد، این است که سیاستمداران و دیپلماتهای ما خیال می کنند سیاستذهای روسیه همیشه ثابت است و دستخوش تغییرات نمی شود. فضای داخلی نباید درگیر احساسات شود. این خوب نیست که فقط به دلیل منافع جناحی با روسیه رابطه خوب داشته باشیم. باید واقعبینانه به رابطه با روسیه نگاه کنیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.